در گزارش میدانی مریم شکرانی در روزنامه شرق آمده است؛
بعضی 12 ساعت است که آب ندارند و بعضی دیگر از قطع دو روزه آب شرب خانگی خبر میدهند. قطع آب برخی محلات تهران به حدود یک هفته میرسد و برخی دیگر گزارش میدهند که هیچگونه قطع یا افت فشار آب را تجربه نکردهاند. روایت شهروندان تهرانی محله به محله و حتی ساختمان به ساختمان متفاوت است. از آن سو در شبکههای اجتماعی کاربرانی قد علم کردهاند که مدعی هستند سدهای تهران پر و پیمان است و آب به حد کافی وجود دارد. «شرق» برای راستیآزمایی این ادعاها به صورت میدانی از سد کرج بازدید کرده است. سد کرج حدود یکچهارم آب آشامیدنی پایتخت را تأمین میکند.
برشی از روایات متفاوت تهرانیها
روایت شهروندان تهرانی درباره کمبود آب محله به محله و حتی ساختمان به ساختمان متفاوت است. فشار آب در برخی محلات تهران هیچ تغییری نداشته است؛ محلاتی که براساس توضیح اپراتورهای سامانه 122 اداره آب و فاضلاب تهران، به مناطق حساس نزدیک است. مناطقی مانند بیمارستانها، ارگانهای نظامی یا نهادهای مهم.
در برخی محلات که افت فشار آب تجربه شده است، طبقات پایینی ساختمان با طبقات بالایی تجربیات متفاوتی دارند. در طبقات بالاتر یا مجمتعهای پر واحد آب به کلی قطع است و قطع کامل آب برخی واحدهای مسکونی به حدود یک هفته میرسد.
اداره آب و فاضلاب تهران به شهروندان معترض و مستأصلی که چنین وضعیتی را تجربه میکنند، فقط یک توصیه دارد؛ پمپ یا مخزن آب بخرید. با این حال برخی دیگر از شهروندان توضیح میدهند که پمپ و مخزن آب هم جوابگو نیست و در مواردی فشار آب آنقدر پایین است که مخزن، امکان آب گیری کافی ندارد. این موضوع باعث شده است که ساختمانهای مجهز به پمپ و مخزن آب، قطع چندساعته آب را تجربه کنند.
روایتها هرچه باشد؛ به نظر میرسد آش آنقدر شور شده است که به آب آشامیدنی شهروندان برسد.
بر اساس آمار وزارت نیرو، مقدار آب مصرفی کشور ۹۴ میلیارد و ۵۲۳ میلیون مترمکعب است که از این مقدار فقط 9.5 درصد سهم آب شرب خانگی، ادارات و اماکن تجاری، 3.9 درصد سهم صنعت و 86.5 درصد سهم بخش کشاورزی است.
با این حال برخی کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار ویدئوهایی مدعی شدهاند که سدهای تهران پر و پیمان است و کمآبی وجود خارجی ندارد. آب آشامیدنی تهران از پنج سد کرج یا امیرکبیر، لتیان، لار، طالقان و ماملو تأمین میشود. در این میان سد کرج چیزی نزدیک به 25 درصد آب تهران را تأمین میکند.
در سد کرج چه خبر است؟
«شرق» برای راستیآزمایی ادعاهای مطرحشده، بازدیدی میدانی از سد کرج داشته است. سد کرج روی رودخانه کرج، در منطقه خوزنکلا و در تنگه واریان بنا شده است؛ در 25 کیلومتری شمال کرج و کنار جاده چالوس. سد کرج اولین سد بتونی ایران با قدمتی حدود 64 سال است.
سد کرج در یک گودال کاسهشکل جانمایی شده و ارتفاع آن از سطح جاده پایینتر است. نیمرخ سد از جاده قدیم چالوس بهخوبی نمایان است؛ آنقدر که برخی رهگذران خطر کرده و صخرههای سنگی را پایین آمده و تنی به آب میزنند. نگهبانان سد میگویند که سالانه چند جنازه در آبهای سد کرج پیدا میشوند؛ آن هم با وجود تابلوهای هشداردهنده متعددی که در گوشه و کنار سد نصب شده است.
از جاده قدیم چالوس میتوان دو چهره متفاوت از سد را به تماشا نشست؛ یک سو، دیواره ضخیم و بلند سد که حائل آب رودخانه کرج شده است و سوی دیگر که دریچههای خروجی سد قرار دارد.
از این سو تا آن سوی دیواره بتونی سد، حدود 30 تا 40 متر فاصله است اما دو نمای کاملا متفاوت را به نمایش میگذارد. آن سو که دریچههای خروجی سد قرار دارد، کاملا خشکیده است.
نگهبانان میگویند دریچههای سد بسته است و کسانی که از وضع وخیم سد کرج ویدئو به اشتراک میگذارند از این سمت دیواره بتونی عکس و فیلم گرفتهاند اما آنهایی که مدعی هستند سد پرآب است از آن سوی دیواره بتونی فیلم تهیه کردهاند؛ آن سویی که دیواره سد جلوی آب رودخانه قد علم کرده است.
از این سوی سد که بگذریم؛ آن سو که دیواره بتونی حائل آب رودخانه شده است واقعیتهای زیادی برای گفتن دارد.
محمدعلی معلم، مدیر سد کرج، به «شرق» میگوید ذخایر آب سد کرج به پایینترین حد در 64 سال گذشته رسیده است.
او توضیح میدهد که سد در یک دره قرار دارد و ساختار مخزن آن به صورت قیفیشکل است. بنابراین، در بخشهای پایینتر که تنگتر است، کمترین حجم آب ذخیره میشود و هرچه ارتفاع آب افزایش داشته باشد وسعت سطح دریاچه نیز بیشتر میشود و در نتیجه حجم ذخیرهشده افزایش دارد.
به گفته معلم ارتفاع سد کرج از کف 168 متر است و در صورتی که سد پر از آب باشد ارتفاع آب تا ۱۶۸ متر میرسد که معادل حجم ذخیره ۱۸۰ میلیون مترمکعب آب است.
در شرایط فعلی ارتفاع ثبتشده برای سطح آب برابر با هزارو 719 متر از سطح دریاست؛ در حالی که در وضعیت پر بودن سد، این ارتفاع باید به هزارو ۷۶۵ متر برسد. در نتیجه، میتوان گفت که حدود ۴۵ متر افت ارتفاع نسبت به وضعیت پر مخزن وجود دارد.
این کاهش ۴۵متری در ارتفاع، معادل کاهش حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب از حجم آب ذخیرهشده است. با احتساب این مقدار، تنها حدود ۶۰ میلیون مترمکعب آب در مخزن باقی مانده که آنهم به طور کامل قابل برداشت نیست.
در واقع در حال حاضر سد کرج حدود یکسوم ظرفیت خود آب دارد که البته تمام این آب هم قابل برداشت نیست و حدود 15 درصد از آب موجود به عنوان حجم مرده آب است که شامل گل و لای و رسوبات رودخانه میشود. صرف نظر از ارتفاعسنج سد که از روی دیواره بتونی قابل مشاهده است، نمایانبودن بخش قابل توجهی از بدنه و ارتفاع سد به خوبی گویای ذخایر اندک آب پشت سد کرج است.
همچنین از بالای سد که نگاه میکنید روی دیوارهای صخرهای دره، داغی آب مشخص است. داغی آب اصطلاحی است که نگهبانان سد به کار میبرند و در واقع همان رد آب در سالهای گذشته است که بر بدنه دیوارهای صخرهای دره به جای مانده است. داغی آب به خوبی نشان میدهد که ارتفاع آب سد نسبت به سالهای گذشته کاهش قابل ملاحظه داشته است.
در این میان متولیان وزارت نیرو به کاهش چشمگیر بارندگیهای تهران اشاره میکنند و آن را مهمترین عامل تشدید تنش آبی در تهران میدانند.
بهتازگی سعید منصور بقایی، رئیس آبفای جنوب شرق استان تهران، در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه ورامین، گفته است که در میان پنج استان قرمز از نظر وضعیت آبی، تهران وضعیت نگرانکنندهتری دارد و خشکسالی و کاهش شدید بارندگی، منابع آبی استان را به پایینترین سطح در سالهای اخیر رسانده است.
به گفته این مقام مسئول «میانگین بارش در استان تهران به 185 میلیمتر رسیده و این در حالی است که جنوب شرق استان تهران یکی از کمبارشترین مناطق کشور بوده و تهران در زمره پنج استان اول در کاهش ذخایر آبی قرار گرفته است و از 250 میلیون مترمکعب ظرفیت طراحیشده، تنها حدود 23 میلیون مترمکعب آب در مخازن باقی مانده و بیش از 90 درصد این ظرفیت خالی است».
هرچند او در ادامه انگشت قصور تنش آبی را به سمت مشترکان آب خانگی نشانه رفته، اما واقعیت بحران آب فراتر از مشترکان آب خانگی است که سهم بسیار اندکی از مصرف منابع آب کشور دارند.
براساس آمار موجود بیش از 86.5 درصد از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی نهتنها سهم قابل توجهی نبوده، بلکه سالهای متمادی، رشد اقتصادی و تراز تجاری در این بخش منفی شده است. همچنین با وجود مصرف بالای آب در این بخش، محصولات کشاورزی عمدتا خامفروشی میشوند.
مرکز آمار ایران سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی (GDP) را هفت درصد و سهم صنایع وابسته به محصولات کشاورزی را ۳.۸ درصد گزارش کرده است. این در حالی است که بخش کشاورزی در برزیل ۵.۵ درصد و صنایع وابسته ۱۹.۵ درصد از GDP را تشکیل میدهند. یکی از علل پایینبودن نسبت ارزش صنایع غذایی به محصولات کشاورزی در ایران، خامفروشی در این زنجیره است.
این اتفاقات در حالی رخ میدهد که رشد ضعیف و ناپایدار اقتصاد کشور، مانع از سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی و ایجاد اشتغال بوده است و در نتیجه شمار زیادی از شاغلان ایرانی ناچار به اشتغال در مشاغل سنتی و اجدادی مانند کشاورزی یا مشاغل کاذب و واسطهای بودهاند.
این وضعیت در سایر استانهای کشور وخیمتر بوده و جمعیت زیادی را به سمت کلانشهرهایی مانند تهران کوچانده است و این جمعیت بزرگ مهاجر، خارج از ظرفیت زیستی و زیرساختی تهران بوده است. بهطوریکه حالا این مسائل تهران را پس از سیستانوبلوچستان به دومین استان فقیر کشور از نظر منابع آبی تبدیل کرده است.