جامعه

ستون‌هایی از «دود سیاه» که از گوشه‌های مختلف شهر برخاسته‌اند، «صدای انفجارهای مهیب»، «تیراندازی ممتد پدافند» و خیابان‌های خالی؛ این‌ها توصیف‌هایی هستند که برخی از ساکنان پایتخت ایران، تهران، پس از یک هفته از آغاز درگیری با اسرائیل، درباره‌ی شهرشان بیان می‌کنند.

در ویدیوی کاملی که از اعترافات هولناک بهمن فرزانه، قاتل الهه حسین‌نژاد، منتشر شده، او در بخشی از صحبت‌های خود به زبان ترکی، الهه حسین‌نژاد را «بی‌حیا» توصیف کرده و می‌گوید اتفاقی که برای او افتاده کار «سرنوشت» بوده است.
در حالی که افکار عمومی به‌شدت پیگیر آگاهی از جزئیات جنایت قتل الهه حسین‌نژاد است، نهادهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی تمرکز خود را نه بر شفاف‌سازی، بلکه بر کنترل خانواده و اطرافیان او گذاشته‌اند.

روزنامه شرق در گزارشی از محل زندگی الهه حسین‌نژاد، نوشت: بدون صوت قرآن یا نوای غم‌انگیزی که سوگ این خانواده را نشان دهد، بنرهای تسلیت را به دیوار این خانه سیاه‌پوش می‌چسبانند. تمایلی به حرف‌زدن ندارند: «به ما گفته‌اند مصاحبه نکنیم، گفته‌اند هیچ کاری نکنیم». اهالی محل و همسایه‌ها هم به عزاداری بی‌سروصدای آنها اشاره می‌کنند که داغ دختر جوانشان را در سکوت پیش می‌برند.
پس از آن‌که چهره و نام متهم به قتل الهه حسین‌نژاد منتشر شد، ابهامات جدیدی درباره این پرونده مطرح شده است. ایران اینترنشنال در گزارشی نوشته که دست‌کم پنج ابهام تاکنون وجود دارد. همچنین اظهارات رییس پلیس آگاهی با ویدیوهای لحظه کشف جسد تناقض دارد. چرا این پرونده تا این حد متناقض و پرابهام است؟
روزنامه هفت‌صبح فایل صوتی گفتگو با همسر سابق متهم به قتل الهه حسین نژاد را منتشر کرده است. او می‌گوید همسر سابقش «شکاک بود و تا حد مرگ کتکم می‌زد. از دستش فرار کردم. او من را به مرگ تهدید می‌کرد. اجازه نداشتم حتی خانوادم را ببینم. قبلا هم یک زن از ماشینش فرار کرده بود! به خاطر الهه خیلی ناراحت شدم اما لیاقت همسر سابقم مرگ است.»
روزنامه شرق در گزارشی درباره تغییر ساعت شروع مدارس نوشت: «کودکان باید از پنج صبح برای رفتن به مدرسه آماده شوند که این تغییر ساعت، فشار روانی و جسمی برای آنها همراه دارد. بسیاری از کارشناسان تأکید دارند ساعت آموزش باید با فیزیولوژی کودکان هماهنگ باشد. در چنین تصمیم‌هایی طبق کنوانسیون حقوق کودک، مصالح عالیه کودکان در نظر گرفته نمی‌شود. همچنین در این ساعت روز، آموزش‌پذیری کودکان بسیار پایین خواهد بود که بر افت تحصیل اثر مستقیم خواهد داشت.»
یورونیوز در گزارشی درباره انفجار مرگبار بندر رجایی نوشت: بیش از سه هفته از زمان وقوع حادثه انفجار در بندر شهیدرجایی ایران سپری شده‌ ولی دولت ایران هنوز پاسخی به پرسش‌های اولیه درباره این حادثه مبنی بر این که محموله منجر به حادثه چه بوده، متعلق به چه شخص یا نهادی بوده و چه زمانی وارد بندر شده نداده‌است.
ایران اینترنشنال در گزارشی درباره تجارت سکس در ایران نوشت: پلتفرم‌های آنلاین ازدواج موقت یا صیغه در ایران زمینه‌ دسترسی مردان به نوعی اقتصاد جنسی زیرزمینی را فراهم آورده‌اند؛ اقتصادی که نه تنها با نظام مذهبی حاکم بر کشور در تعارض نیست، بلکه با نوعی تایید و مشروعیت دینی رونق گرفته است. در اپلیکیشن‌های پیام‌رسانی مانند تلگرام، کانال‌هایی وجود دارند که خدمات «ازدواج اسلامی» را تبلیغ می‌کنند.

ماهنامه پیوست در گزارشی درباره ارسال پیامک‌های حجاب برای شهروندان نوشت: «برای اینکه یک پیامک حجاب برای شهروندان ارسال شود حداقل باید دو تبادل اطلاعات میان پلیس و سازمان ثبت احوال و سامانه شاهکار صورت گیرد. در ابتدا تصویر گرفته شده از طریق دوربین‌های شهری باید با پایگاه داده‌ای اشخاص حقیقی که متولی آن ثبت احوال است تطبیق داده شود تا مشخص شود این تصویر متعلق به چه کسی است و پس از آن کد ملی شخص با شماره تلفن همراه وی از طریق سامانه «شاهکار» تطبیق داده شود و در نهایت در اختیار سازمان ارسال کننده پیامک قرار گیرد و ارسال شود.»
یورونیوز در گزارشی درباره خودکشی دانش‌آموزان با سعید پیوندی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه لورِن فرانسه گفتگو کرده است. او معتقد است که مدارس در ایران، برای کودکان، ترسناکند: «در ایران مدرسه محیط امنی برای احساس خوشبختی بچه نیست. مدرسه در ایران بیشتر محیطی است که در بچه‌ها ایجاد اضطراب می‌کند، چون کنترل شدیدی وجود دارد. ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها و به خصوص اگر و مگرها و مقررات و هنجارهایی که کادر آموزشی، سخت‌گیرانه به بچه‌ها تحمیل می‌کنند.»
روزنامه «پیام ما» در گزارشی میدانی از ردیابی مفقودان فاجعه بندر شهیدرجایی به نقل از برخی از اعضای جامعه محلی نوشته است که «اکثر کارگرانی که در زمان حادثه در بندر شهیدرجایی مشغول بودند، مهاجر و بلوچ و برخی از آنها بی‌شناسنامه بودند.»