به گزارش آیندگان؛ او گفت: «بحران آب شوخیبردار نیست و اگر نتوان مدیریت درستی اعمال کرد، زیست و آسایش از زندگی افراد گرفته میشود و باید جدیتی در این کار داشته باشیم. پاییز امسال از نظر بارندگیها و بارشهای جوی در ۵۰ سال گذشته استثنا بود و مطابق آمارها، «خشکترین پاییز کشور» به ثبت رسیده است.»
بیتاللهی گفت: «امروز فقط تهران با بحران و چالش مواجه نیست و شهرهایی همچون مشهد و اصفهان دستکمی از پایتخت ندارند. بهطوریکه اگر بین یک تا دو سال متوالی حوزه سد زایندهرود کم آب باشد، حتی تامین آب شرب به اصفهان به مخاطره خواهد افتاد.»
ایران در یکی از بحرانیترین سالهای آبی خود قرار دارد؛ دادههای رسمی نشان میدهد ورودی آب به سدهای کشور به پایینترین سطح در چند دهه اخیر رسیده است و بیش از نیمی از دشتهای ایران با افت شدید منابع زیرزمینی روبهرو هستند.
به عقیده کارشناسان، مشکل اصلی در سیاستهایی جمهوری اسلامی، از سدسازیهای شتابزده تا کشاورزی ناکارآمد و مدیریت جزیرهای منابع، است که کشور را به «ورشکستگی آبی» رسانده است.
بیتاللهی ساخت سدهای متعدد در استان تهران، حفر چاههای فراوان، طرح انتقال آب از سد طالقان و راهکار جدید انتقال آب از خلیج فارس به تهران را «دور باطل» خواند که اکنون به حداکثر شکنندگی خود رسیده است.
به گفته این مقام مسئول، دیگر منبع آبی قابل استفادهای روی زمین باقی نمانده، مگر آنکه دولت آب شهر دیگری را قطع کرده و به تهران منتقل کند؛ اقدامی که به معنای حل یک بحران با ایجاد بحرانی دیگر است.
باوجود هشدارهایی که درباره تهران مطرح میشود، تنها پایتخت با بحران و چالش مواجه نیست و شهرهایی همچون مشهد و اصفهان دستکمی از پایتخت ندارند.
کاهش شدید بارشها باعث شده موجودی سدها تنها به ۳۲ درصد ظرفیت برسد؛ رقمی که پیامدهای جدی برای تامین آب شرب، کشاورزی و صنعت در استانهایی مانند تهران، اصفهان، خراسان رضوی، قم، هرمزگان، زنجان، کرمان و مرکزی دارد.
گزارشهای رسمی تاکید میکند حتی با تکمیل سامانه دوم انتقال آب طالقان به تهران، افت منابع آب بهقدری شدید است که این پروژهها تنها نقش تسکینی موقت دارند.
ادامه افت فشار آب در تهران و دیگر مناطق ایران
مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی، دوشنبه سوم آذر در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا هشدار داد کاهش بارندگی، ضعف در مدیریت علمی منابع آب و از دست رفتن حقابهها در سایه «دیپلماسی ضعیف» کشور را وارد مرحلهای نگرانکننده کرده است.
به گفته او، سال آبی ۱۴۰۴–۱۴۰۵ ششمین سال متوالی است که متوسط بارندگی ایران از میانگین ۵۰ ساله کمتر ثبت میشود.
او همچنین به نبود شفافیت در اطلاعات مصرفکنندگان اشاره کرد و گفت همه مصرفکنندگان الزاما دارای شناسنامه و کارت ملی نیستند و در آمارها ثبت نمیشوند.
مقامهای وزارت نیرو هشدار دادهاند دامنه محدودیتها و افت فشار آب در تهران و برخی دیگر از استانها میتواند به ساعات بیشتری از شبانهروز گسترش یابد.
به گفته عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب، از نیمهشب تا نزدیک صبح فشار آب کاهش یافته و این سیاست در طول روز با شدت کمتر اجرا میشود؛ اقدامی که از مرداد ماه و همزمان با هشدارها درباره «وضعیت قرمز آبی» تهران آغاز شد.
او تاکید کرده که مدیریت فشار آب «قطعی» است و هر گونه تغییر به شهروندان اطلاع داده خواهد شد.
پیشتر نیز عباس علیآبادی، وزیر نیرو در دولت مسعود پزشکیان، از قطعی شبانه آب در کشور خبر داده و از مردم خواسته بود ذخیرهساز خانگی نصب کنند.
مقامهای جمهوری اسلامی بارها مسئولیت ناکارآمدی حکومت در مدیریت بحران آب را گردن مردم انداخته و آنها را به «۱۰ درصد صرفهجویی بیشتر در مصرف» دعوت کردهاند.
فرونشست زمین تشدید میشود
حسین ظفری، سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور، روز ۳۰ آبان ۱۴۰۴ با هشدار درباره تشدید فرونشست زمین گفته بود برداشت بیرویه از آبخوانها، خشکسالی و تغییرات اقلیمی، بیشترین اثر را بر خراسان رضوی، اصفهان و جنوب کرمان داشته است.
بیتاللهی در همین زمینه گفت اگر بین یک تا دو سال متوالی حوزه سد زایندهرود کم آب باشد، حتی تامین آب شرب به اصفهان به مخاطره خواهد افتاد.
از سوی دیگر حسین اسماعیلیان، مدیرعامل آب و فاضلاب مشهد چهارم آذر ۱۴۰۴ گفت: «با وجود قرار گرفتن مشهد در ششمین سال خشکسالی و کاهش بیسابقه ذخیره سدها به کمتر از سه درصد، هنوز جیرهبندی آب اعمال نشده اما شهر در مرز تنش شدید آبی است و هر لحظه امکان بروز بحران وجود دارد.»
نصرالله پژمانفر، رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی، ۳۰ آبان هم احتمال جیرهبندی آب در تهران و مشهد تا پایان ماه آذر را تایید کرده و آن را بهشدت نگرانکننده خوانده بود.
اسماعیلیان وضعیت تامین آب مشهد در سال جاری را یکی از سختترین شرایط دو دهه اخیر توصیف کرد و گفت تصور جبران کمبود آب سدها با چاهها واقعبینانه نیست، زیرا سفرههای زیرزمینی خود با بحران جدی مواجه هستند و ظرفیت برداشت بیشتر ندارند.
کارشناسان میگویند ریشه بحران نه فقط در خشکسالی که در «حکمرانی آب» است.
ناهماهنگی میان وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست، فقدان شفافیت دادهها و تصمیمگیریهای کوتاهمدت، ساختار مدیریت آب ایران را ناکارآمد کرده است.