به گزارش آیندگان؛ این دریاچه بهدلیل افزایش مصرف و انحراف آب در بالادست خشک شده است. تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای مکرر نیز این مشکل را تشدید کردهاند و به این تالاب مهم، زیستبوم آن و جوامعی که به آن وابسته بودند آسیب زدهاند.
بستر خشکشدهی دریاچه اکنون منبع گردوغبار و ذرات نمکی است که توسط باد منتقل میشوند و تأثیرات جدی بر کیفیت هوا و سلامت انسان دارند.
پیش از این، بنفشه زهرایی، مدیر موسسه آب دانشگاه تهران به ایرنا گفته بود: فرصت احیای دریاچه ارومیه درحال از دست رفتن است، خشک شدن دریاچه ارومیه تبعات متعددی دارد که از جمله می توان به طغیان انواع بیماری و سرطان اشاره کرد.»
او گفت: «وضعیت دریاچه ارومیه امسال به وضع بسیار اسفباری رسیده به گونه ای که تراز آن به زیر ۱۲۷۰ متر رسیده است و طبق آخرین آماری که ۱۱ مرداد منتشر شده ۱۲۶۹.۷۴ متر بوده و حدود ۵۰ سانتی متر افت پیدا کرده است.»
زهرایی گفت: «به تازگی نتایج تحقیقاتی درباره وضع اسفبار دریاچه و نیز بلند شدن طوفانهای نمک در اطراف آن منتشر شده که نشان می دهد که همین الان هم برای ساکنان منطقه مشکلاتی ایجاد کرده است که از جمله می توان به افزایش بی سابقه دمای هوا در استانهای آذربایجان غربی و شرقی اشاره کرد.»
او گفت: «ارزش ذاتی دریاچه ارومیه به عنوان یک اِلِمان(نماد) مهم در اکوسیستم منطقه غیر قابل ارزش گذاری و غیر قابل تعیین است در حال یکه ما تجربه خشک شدن دریاچه آرال را دیده ایم. اگر به خاطر زیادهروی در تولید کشاورزی در منطقه این سرنوشت اسفبار برای دریاچه ارومیه مانند دریاچه آرال رقم زده شود، تبعات آن باعث از بین رفتن کل استانهای آذربایجان غربی و شرقی خواهد شد.»
نابودی دریاچه ارومیه، عامل فروپاشی جمعیتی
از سوی دیگر دکتر مهدی زارع، زمین شناس درباره تصویر جدید منتشر شده از دریاچه ارومیه، در سایت رکنا نوشت: «تصاویر خشک شدن کامل دریاچه ارومیه در نیمه شهریور 1404 تکان دهنده است و سوال پیش می آید که در نتیجه این اتفاق باید منتظر چه باشیم؟ فوریترین و قابل مشاهدهترین تأثیر، تخریب تنوع زیستی منحصر به فرد دریاچه است. دریاچه ارومیه، یک دریاچه بسیار شور، زمانی یک اکوسیستم فوقالعاده مقاوم با محوریت میگوی آب شور بومی، آرتمیا اورمیانا، را در خود داشت.»
به نوشته او «با کاهش سطح آب، شوری به بیش از ۳۰۰ گرم در لیتر افزایش یافت و محیط دریاچه را فراتر از محدودیتهای فیزیولوژیکی میگو سوق داده و آنها را به سمت انقراض نزدیک کرده است. از بین رفتن این گونه کلیدی منجر به فروپاشی جمعیت پرندگان مهاجر، مانند فلامینگوها و پلیکانهای سفید، شده است که زمانی برای غذا به میگو وابسته بودند. دریاچه دیگر محل زندگی هیچ گونه ماهی نیست و گیاهان و جانوران منحصر به فردی که زمانی در تالابهای اطراف آن رشد میکردند، به سرعت در حال ناپدید شدن هستند.»
زارع نوشت: «فروپاشی اکولوژیکی مستقیماً به یک بحران عمیق اجتماعی-اقتصادی تبدیل شده است. کاهش سطح دریاچه، صنایع گردشگری و ماهیگیری محلی را که زمانی معیشت هزاران نفر از ساکنان را تأمین میکرد، ویران کرده است. بخش کشاورزی که بخش عمدهای از مصرف آب در این حوضه را تشکیل میدهد، اکنون با آیندهای وخیم و ناپایدار روبرو است.»
به عقیده استاد پژوهشکده زمینشناسی، این ویرانی اقتصادی به عامل اصلی مهاجرت زیستمحیطی در مقیاس بزرگ تبدیل شده است: «با از بین رفتن مزارع و فروپاشی معیشت، خانوادهها مجبور به ترک خانههای خود در مناطق روستایی و شهرهای کوچک میشوند و فشار زیادی را بر مراکز شهری که از قبل با کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند، وارد میکنند. جابجایی جمعیت روستایی، همراه با فشار بر منابع شهری، باعث تنشهای اجتماعی و افزایش نرخ بیکاری شده است. بدون تغییر روندهای فعلی، میلیونها نفر ممکن است در سالهای آینده آواره شوند و به نارضایتیها دامن بزنند و به یک فاجعه انسانی گستردهتر تبدیل شوند.»
او نوشت: «موذیترین پیامد خشک شدن دریاچه، تهدید بهداشت عمومی ناشی از طوفانهای گرد و غبار نمکی است. بستر دریاچه که در معرض آلودگی قرار گرفته، حدود ۱ تا ۲ میلیارد تن نمک را در خود جای داده است که بادها آن را برداشته و در سراسر منطقه اطراف حمل میکنند. طوفانهای نمکی حاصل، میلیونها نفر را در معرض ذرات معلق در هوا قرار میدهد که منجر به مجموعهای از مشکلات بهداشتی مستند میشود. زندگی در نزدیکی دریاچه را با خطر قابل توجه بیماریهای تنفسی، از جمله آسم و سرطان دستگاه های تنفسی و گوارشی، مرتبط است.»
به نوشته زارع: «خطر آسم در جمعیت در معرض آلودگی ۱.۸۵ برابر بیشتر از نرمال بوده است. ارتباط قوی بین خشک شدن دریاچه و افزایش شیوع فشار خون بالا و کمخونی در مناطق شهری و روستایی مجاور مشخص شده است. کودکانی که در مناطق با تأثیرپذیری بالا در نزدیکی دریاچه زندگی میکنند، تلومرها - پایانه فیزیکی کروموزمهای خطی - کوتاهتری دارند که نشانگر زیستی بالقوهای برای پیری زودرس و افزایش خطر بیماری است و نشاندهنده پیامدهای بهداشتی بلندمدت و احتمالاً چند نسلی ناشی از قرار گرفتن در معرض گرد و غبار نمکی است.»