یک سوال و در عین حال نظر نامحبوب از رفقای روزنامهنگار؛ نمیشد همه اظهارات شاکی پرونده پژمان جمشیدی (در گفتگو با روزنامه هممیهن)، با دو کلمه «ادعا میکند…» و «مدعی است…» منتشر کرد و کمی مشکوک بود به این حرفها؟
به گمانم داشتن شک و شبهه به هر حرفی از طرفین یک دعوا، باید یکی از اصول نانوشته روزنامهنگاری، باشه.
شاکی، مدعی تجاوز شده و اطرافیان پژمان جمشیدی، مدعی کذب بودن این ادعاها و البته اخاذی شدند. و فعلا هر دو طرف مدعی هستند.
چطوری در پروندهای که هنوز در حال بررسیست و حتی وکیل و رییس پزشکی قانونی اظهار بیاطلاعی میکنند و تلاش برای فرار کردن از اظهار نظر قطعی دارند، ادعاهای دو طرف در رسانههای رسمی و مجازی (نه فقط هممیهن)، قطعی و درست فرض گرفته شده؟
قاعدتا رسانه و خبرنگار نباید بار حقوقی ادعاهای طرفین یک دعوا را به دوش بگیرند و باید بکوشند با هر ترفندی، از زیر بار تایید هر ادعایی، تا قطعی شدن همه چیز، فرار کنند.
خبرنگاری و روزنامهنگاری، به خودی خود، یک نمود پررنگ از مسئولیت اجتماعی هست و البته کنار قربانی بودن، به عنوان اکتیویست و نه روزنامهنگار، هم البته یک رفتار پسندیده هر عضوی از جامعه تلقی میشه، اما رسانه وظیفه حمایت یک طرفه از هیچ کسی نداره. ظرافت در روایتگری، البته خب هنری است نایاب!
به نظرم خیلی حرفهایتر و زیرکانهتر و البته با تامل بیشتر در ادعاها، میشد از زیر بار اتهام جانبداری از یک طرف، فرار کرد تا یک درصد اگر ادعای هر کدام نقض شد، همه چیز سر رسانه و خبرنگار خراب نشه.
البته که همین الان، با قطعی فرض شدن این ادعاها، هممیهن، متهم «برهم زدن آرامش روانی جامعه شده»؛ به عنوان مثال، یادداشت خبرگزاری تسنیم با تیتر «تعرض هممیهن به انسجام اجتماعی/ این اقدام علیه امنیت روانی نیست؟»