«کشورهای شما به جهنم می‌روند»؛ ترامپ با سخنرانی‌هایش آمریکا و جهان را شوکه کرد

دو سخنرانی؛ یکی در ستایش از نفرت و دیگری با هشدار به کشورهای خارجی که «شما شکست خواهید خورد»،‌ خلاصه‌ای از دستورکار ریاست‌جمهوری‌ای است که هیچ شباهتی به دیگری ندارد.
تصویر «کشورهای شما به جهنم می‌روند»؛ ترامپ با سخنرانی‌هایش آمریکا و جهان را شوکه کرد

به گزارش آیندگان؛ سوزان بی. گلسر در گزارشی در نیویورکر با اشاره به دو سخنرانی اخیر دونالد ترامپ، نوشته که او سیاست داخلی و خارجی آمریکا را به لرزه انداخت؛ رئیس‌جمهور آمریکا ابتدا در مراسم یادبود چارلی کرک آشکارا به «نفرت» و دشمنی با مخالفان سیاسی اعتراف کرد و سپس در مجمع عمومی سازمان ملل، رهبران جهان را با تهدید و تحقیر هدف قرار داد.

ترامپ در نیویورک کمتر از ده دقیقه پس از آغاز سخنرانی به گلایه‌های شخصی‌اش از سازمان ملل پرداخت؛ از قرارداد بازسازی مقر تا پله‌برقی و تله‌پرومپتر خراب. او تجربه‌اش را «سه‌گانه خرابکاری» نامید و خواستار بازداشت عاملان شد. سپس با حمله به تغییرات اقلیمی آن را «بزرگ‌ترین کلاه‌برداری تاریخ» خواند و به سران کشورها هشدار داد: «کشورهای شما به جهنم می‌روند.» او همزمان تهدید کرد ونزوئلا را با «قدرت برتر ارتش آمریکا» از میان برمی‌دارد و روسیه را در صورت ادامه جنگ اوکراین با تعرفه‌های سنگین انرژی هدف می‌گیرد—هرچند مشروط به همراهی کامل اتحادیه اروپا.

چند ساعت بعد، پس از دیدار غیرمنتظره مثبت با ولودیمیر زلنسکی، ترامپ در پستی طولانی نوشت: «پوتین و روسیه در دردسر اقتصادی بزرگی هستند»، اما تهدیدهای قبلی‌اش را تکرار نکرد و صرفاً جمله‌ای مبهم افزود: «برای همه آرزوی موفقیت دارم!»

دو روز پیش از آن، او در مراسم کرک گفته بود: «من از رقیبم متنفرم و بهترین‌ها را برایش نمی‌خواهم.» سخنی که بلافاصله تیتر نخست شد. اکنون وزارت دادگستری‌اش در تدارک اعلام جرم علیه جیمز کومی، رئیس پیشین اف.بی.آی. است.

پیام روشن است: در داخل انتقام، در خارج برهم‌زدن نظم جهانی. ترامپ صریح می‌گوید چرا اهمیت ندارد؛ «چون من این‌طور گفته‌ام.»

در ادامه مقاله سوزان بی. گلسر که با تیتر اصلی «Donald Trump Keeps Finding New Ways to Shock the World» روز ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵ در نیویورکر منتشر شده است را بخوانید؛

دونالد ترامپ به‌سادگی نمی‌تواند از صحبت کردن درباره خودش دست بکشد. هرکسی که دهه‌ی گذشته از زندگی عمومی آمریکا را دنبال کرده باشد این را به‌خوبی می‌داند. و با این حال، او همچنان قادر است شگفت‌زده کند. وقتی او روز سه‌شنبه در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد، کمتر از ده دقیقه طول کشید تا به گلایه‌های شخصی‌اش از این نهاد برسد؛ گلایه‌هایی که دست‌کم به یک‌چهارم قرن پیش بازمی‌گردد، از جمله امتناع این سازمان در سال ۲۰۰۱ از اعطای قرارداد بازسازی مقر خود به او.

ترامپ گفت: «آنها تصمیم گرفتند به سمت دیگری بروند که در آن زمان بسیار پرهزینه‌تر بود و در واقع محصولی بسیار پایین‌تر تولید کرد.» او مدعی شد که قول داده بود دیوارهای چوب ماهون و کفپوش‌های مرمری به سازمان ملل بدهد، اما آنچه در نهایت دریافت شد، کفپوش ترازو ارزان‌قیمت و اضافه‌هزینه‌های هنگفت بود. او گفت: «و من آن زمان فهمیدم که آنها در زمینه ساخت‌وساز هیچ نمی‌دانند.»

دلیل این‌که ترامپ از کف‌های سازمان ملل می‌نالید، عصبانیتش از استقبالی بود که هنگام ورود به ساختمان برای ایراد سخنرانی دریافت کرده بود؛ پله‌برقی که او و ملانیا ترامپ را به طبقه اصلی سخنرانی می‌رساند از کار افتاد و آنها مجبور شدند یک طبقه را پیاده بالا بروند، و در آنجا هم دریافتند که تله‌پرومپتر کار نمی‌کند و رئیس‌جمهور باید متنش را به روش قدیمی بخواند.

او گفت: «این دو چیزی است که من از سازمان ملل گرفتم؛ یک پله‌برقی خراب و یک تله‌پرومپتر خراب.»

روز بعد، او تجربه‌اش در نیویورک را «سه‌گانه خرابکاری» خواند و به فهرست شکایت‌هایش این را افزود که صدای سخنرانی‌اش در صحن مجمع عمومی قطع شده است. او در پستی در شبکه‌های اجتماعی روز چهارشنبه خواستار شد: «کسانی که این کار را کردند باید بازداشت شوند!» بی‌توجه به این‌که بیانیه رسمی سازمان ملل نشان می‌داد احتمالاً فیلمبردار خود کاخ سفید به‌طور تصادفی باعث توقف پله‌برقی شده است.

با این وجود، کارولاین لویت، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، و مایک والتز، سفیر تازه تأیید شده ترامپ در سازمان ملل، هر دو خواستار تحقیقات کامل درباره این «تئوری‌های توطئه» شدند—تأییدی، اگر اصلاً نیازی به آن باشد، بر این‌که گلایه‌های شخصی دونالد ترامپ اکنون سیاست خارجی رسمی ایالات متحده است.

به‌نوعی، وضعیت جهان وقتی مطمئن‌تر به نظر می‌رسید که این قذافی، دیکتاتور لیبی، بود که با سخنرانی پرحرف و بی‌نظمش مجمع عمومی را شوکه می‌کرد، نه رئیس‌جمهور آمریکا، که در همان حال از محبوبیت بالای خود، از «حرکت درخشانش» در فراخواندن گارد ملی برای حذف جرم و جنایت در واشینگتن دی.سی.، و از نبوغ شخصی‌اش در پیش‌بینی آینده سخن می‌گفت.

او توضیح داد: «آنها یک کلاه داشتند، پرفروش‌ترین کلاه: “ترامپ درباره همه‌چیز درست می‌گفت”. و من این را به شیوه‌ای خودستایانه نمی‌گویم، اما واقعیت دارد. من درباره همه‌چیز درست بوده‌ام.» تصور کنید اگر او این را به شیوه‌ای خودستایانه می‌گفت.

محتوای سخنرانی به‌اندازه صدای بلند خودشیفتگی پیرامونش تکان‌دهنده بود: ترامپ بسیاری از کشورهای جهان را به‌خاطر باور به تغییرات اقلیمی «بزرگ‌ترین کلاه‌برداری تاریخ، به‌نظر من»، محکوم کرد و از آنها به‌خاطر نپذیرفتن رویکردش در بستن مرزها و متوقف‌کردن کامل مهاجرت غیرقانونی سرزنش کرد.

ترامپ به رؤسای جمهور و شاهان حاضر گفت: «کشورهای شما به جهنم می‌روند»؛ در واقع همین جمله بود که او را به تأملی رساند درباره این‌که همیشه حق با اوست.

در دوره نخست، وقتی ترامپ پشت تریبون سازمان ملل ایستاد و با افتخار گفت: «در کمتر از دو سال، دولت من بیش از تقریباً هر دولت دیگری در تاریخ کشور ما به دست آورده است»، خنده ناباورانه‌ای برانگیخت.

این بار، پس از تنها چند ماه بازگشت به قدرت، او روشن کرد که قصد دارد لاف‌هایش را عملی کند، بسیار بیشتر از آنچه در سال ۲۰۱۸ توانسته یا خواسته بود. شاید به همین دلیل بود که این بار نه خنده بلکه سکوتی بهت‌زده، بسیاری از سخنان نزدیک به یک‌ساعته‌اش را همراهی کرد؛ سخنانی که نه‌تنها بسیار بی‌ادبانه‌تر و خودمحورانه‌تر از هفت سال پیش بود، بلکه بسیار تهدیدآمیزتر و صریح‌تر درباره مسیری بود که اکنون آمریکا را به‌سوی آن می‌کشاند.

بگیرید آنچه او درباره ونزوئلا گفت. همه لفاظی‌هایش درباره تعقیب باندهای مواد مخدر خشن این کشور را شنیده‌اند. اما اکنون که ترامپ به ارتش آمریکا دستور داده سه قایق مظنون به قاچاق مواد مخدر از ونزوئلا را هدف قرار دهد؛ افزایشی با مشروعیت حقوقی مشکوک. تهدید او به «پاک کردن شما از صفحه روزگار» با استفاده از «قدرت برتر ارتش ایالات متحده» صدایی کاملاً متفاوت دارد. ترامپ نه از سوی حزبش مهار می‌شود، نه مشاوران سیاسی‌اش، و نه حتی شاخه‌های هم‌ارز حکومت آمریکا؛ چه رسد به قوانین بین‌المللی که اصلاً به رسمیت نمی‌شناسد.

و با این حال، همچنان تلاشی خوش‌خیالانه برای تفسیر حرف‌های ترامپ وجود دارد. با وجود آن‌که سال‌هاست آشکارا نشان داده تمایلی ندارد آمریکا را عمیقاً در دفاع از اوکراین درگیر کند، هر نشانه‌ای از حمایتش از این کشور جنگ‌زده به‌عنوان چرخشی بزرگ علیه روسیه تفسیر می‌شود. او روز سه‌شنبه تهدید کرد که در صورت ادامه جنگ، صنعت انرژی روسیه را با «دور بسیار قوی‌ای از تعرفه‌های سنگین» هدف قرار خواهد داد.

اما همزمان بار دیگر موضع قبلی‌اش را تکرار کرد که اجرای چنین اقدامی تنها در صورتی خواهد بود که کل اتحادیه اروپا نیز به او بپیوندد؛ اتحادیه‌ای که وابستگی انرژی‌اش به روسیه را شدیداً کاهش داده اما همچنان میلیاردها دلار نفت و گاز از آن می‌خرد. به بیان دیگر، موضوعی کاملاً غیرعملی.

چند ساعت بعد، دیدار غیرمنتظره مثبتش با ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، به خبری بزرگ بدل شد؛ چرا که ترامپ در پستی طولانی در شبکه‌های اجتماعی به نظر می‌رسید از دیدگاه اوکراین مبنی بر امکان پیروزی نظامی حمایت می‌کند و هشدار داد که «پوتین و روسیه در دردسر اقتصادی بزرگی هستند.» روایت پشت پرده، طبق گزارش‌های مختلف، این بود که چرخش ناگهانی لفاظی ترامپ، مثل همیشه، کاملاً شخصی بوده و ناشی از دلخوری‌اش از رد مکرر پیشنهادهای صلح از سوی رهبر روسیه.

آیا این اصلاً یک چرخش بود؟ پست ترامپ هرگز به تهدید تعرفه‌های تازه بر صنعت انرژی روسیه که او ساعاتی قبل در سازمان ملل بیان کرده بود، اشاره نکرد و هیچ اقدام تنبیهی دیگری را هم مطرح ننمود. در عوض، پستش را با این پیام به پایان رساند: «برای همه آرزوی موفقیت دارم!» این بسیار بیشتر شبیه شستن دست‌های رئیس‌جمهور از جنگی بود که وعده داده بود پایانش دهد، تا آغاز مأموریتی تازه به‌عنوان «قهرمان کی‌یف».

فقط سازمان ملل نیست. رویدادهای اندکی هستند که ترامپ نتواند آن را مصادره به مطلوب کند. این شاید اولین و بنیادی‌ترین قانون سیاست در عصر ترامپ باشد: هر جنجالی که باشد، در نهایت همه‌اش درباره خود اوست. دو روز پیش از آن‌که نشست سالانه رهبران جهان را برای تور شخصی دغدغه‌هایش تسخیر کند، ترامپ در مراسم یادبود چارلی کرک سخنرانی کرد. در ورزشگاهی در آریزونا و در برابر ده‌ها هزار نفر، ترامپ اعلام کرد که اگرچه اریکا، بیوه کرک، که بلافاصله پیش از رئیس‌جمهور سخن گفته بود، قاتل شوهرش را بنا به اصل مسیحی بخشش عفو کرده، او خود نمی‌تواند و نخواهد بخشید. ترامپ گفت: «من از رقیبم متنفرم و بهترین‌ها را برای او نمی‌خواهم.» جمله‌ای چنان آتش‌افروز که بلافاصله هر موضوع دیگری را از تیتر نخست خارج کرد.

لویت بعداً در پاسخ به انتقادات درباره سخنان او بیانیه‌ای داد مبنی بر این‌که ترامپ فقط «صادقانه خودش» بوده است. این گفته، برخلاف بسیاری از بیانیه‌های دولت او، نه‌تنها درست بود بلکه افشاگرانه هم بود: وقتی ترامپ مثل یک رئیس مافیا سخن می‌گوید و دشمنانش را تهدید می‌کند؛ چه در مراسم خاکسپاری یا هرجای دیگر، باید او را جدی گرفت.

من بی‌شک همین سخنش را در ذهن داشتم وقتی چند روز بعد گزارش‌هایی خواندم که وزارت دادگستری او اکنون قصد دارد علیه جیمز کومی، رئیس پیشین اف.بی.آی. که ترامپ اخراجش کرد و او را آغازگر تحقیقات درباره تبانی با روسیه در بیشتر دوران اولش می‌دانست، اعلام جرم کند. به دستور ترامپ، انتظار می‌رود کومی به دروغ‌گویی به کنگره متهم شود، با وجود این‌که دادستان‌ها قبلاً نتیجه گرفته بودند پرونده‌ای علیه او ندارند. تردیدی نباید داشت که اتهام‌های مشابه علیه دیگر افراد فهرست دشمنان رئیس‌جمهور نیز به‌زودی خواهد آمد. او خودش به ما گفته است.

و این همان مسئله درباره رهبر خودشیفته ماست—اگر صدایش را خاموش کنید، سرنخ‌های ترامپ را از دست می‌دهید. اما اگر بتوانید دروغ‌ها، تهدیدها و اطلاعات نادرستی را که از ظاهر عمومی‌اش بیرون می‌آید تحمل کنید، چیزهای زیادی می‌توان آموخت.

در عرض چند روز، رئیس‌جمهور دو تا از شفاف‌ترین بیانیه‌های ممکن را درباره اولویت‌های اصلی داخلی و خارجی‌اش ارائه داد: انتقام از دشمنان سیاسی‌اش در داخل و برهم‌زدن نظم جهانی در خارج. چرایی‌اش اهمیتی ندارد. نکته فقط همین است: چون او این‌طور گفته است. ♦

لینک کوتاه
اشتراک گذاری: