سوزان بی. گلاسر در مقالهای در نیویورکر به بررسی مواضع متناقض دونالد ترامپ درباره جنگ غزه میپردازد. ترامپ ابتدا در اسکاتلند با اشاره به «گرسنگی واقعی» در غزه از لزوم همکاری با اروپا گفت، اما چند روز بعد با حمایت مجدد از اسرائیل، تحریمهای تازه علیه تشکیلات خودگردان اعلام و به رسمیت شناختن فلسطین را «پیروزی برای حماس» دانست.
به عقیده گلاسر این تغییرات صرفاً نوسان شخصیتی نیست، «بلکه نتیجه برخورد وعدههای سادهانگارانه ترامپ با واقعیت پیچیده جنگ است. حمایت بیقیدوشرط او از نتانیاهو، به تشدید بحران انسانی و آسیب حیثیتی اسرائیل انجامیده و در آمریکا حتی در میان جمهوریخواهان شکاف ایجاد کرده است. در نهایت، ترامپ به جای راهحل قطعی، رویکرد «ادامه با دستوپا زدن» را برگزیده است.»
در ادامه ترجمه کامل مقاله سوزان بی. گلاسر که با تیتر اصلی «On Trump, Gaza, and the Perils of a Blank Check for Israel» روز ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵ در مجله نیویورکر منتشر شده است را بخوانید؛
روز دوشنبه گذشته، در جریان بازدید از یکی از دو زمین گلف برند «ترامپ» در اسکاتلند، دونالد ترامپ در کنار نخستوزیر بریتانیا، کییر استارمر، نشسته بود و واقعیتی را بیان کرد که باید برای یک بیننده پروپاقرص شبکههای خبری کابلی چون او کاملاً بدیهی باشد: در غزه بهدلیل ادامه جنگ اسرائیل علیه حماس «گرسنگی واقعی» وجود دارد.
او پیش از ورود به کنفرانس خبری گفته بود: «براساس تصاویر تلویزیونی، آن بچهها خیلی گرسنه به نظر میرسند.» ترامپ وعده داد با متحدان اروپایی برای رسیدگی به بحران همکاری کند و به موضوعی درباره «مراکز توزیع غذا» اشاره کرد.
این سخنان بهعنوان انتقادی مستقیم از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر نزدیکترین متحدش، تفسیر شد؛ نتانیاهویی که پیشتر و برخلاف شواهد، مدعی شده بود در نوار غزهی جنگزده «هیچ گرسنگیای» وجود ندارد. جنگ از زمان حمله تروریستی حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تقریباً بیوقفه ادامه داشته است.
وقتی از ترامپ درباره تصمیم استارمر برای پیوستن به فرانسه در بهرسمیتشناختن فلسطین بهعنوان یک کشور مستقل پرسیدند، او عملاً با همان لبخند و اشاره معروف شست ترامپی، چراغ سبز نشان داد و گفت: «من قصد ندارم موضعی بگیرم. برایم مهم نیست که او موضع خودش را داشته باشد.»
اما تا روز پنجشنبه، ترامپ به نقش آشنای خود بازگشته بود ـ نه تنها در مقام دفاع از اسرائیل، بلکه با پیوند آشکار سیاستهای اقتصادیاش به ادامه حمایت از این کشور. او در شبکه اجتماعیاش نوشت: «وای! کانادا همین الان اعلام کرد که از تشکیل کشور فلسطین حمایت میکند. این کار، بستن یک توافق تجاری با آنها را برای ما بسیار سخت خواهد کرد. اوه کانادا!!!»
در این فاصله، ترامپ استیو ویتکاف، فرستاده همهکارهاش را به اسرائیل اعزام کرده، دور تازهای از تحریمها علیه تشکیلات خودگردان فلسطین را تدارک دیده و آشکارا رسانده بود که بهرسمیتشناختن فلسطین معادل با اعطای پیروزی به حماس است.
توضیح ساده اما ناکافی برای این تغییرات شدید، همان کلیشه «ترامپ همان ترامپ است» خواهد بود؛ موجودی اسیر چرخه خبر که روز دوشنبه تحتتأثیر تصاویر هولناک یک منطقه جنگی قرار میگیرد، اما چند روز بعد با بوی فرصت در یک مذاکره دشوار، موضعش را بهکلی عوض میکند.
اما این ماجرا را صرفاً بهعنوان تغییر موضع یک تغییرموضعدهنده مشهور دیدن، به نظر من از اصل موضوع دور است. وعدههای پرحرارت ترامپ درباره اسرائیل ـ همانند قولش برای اقدام سریع و تحولآفرین در اوکراین پس از بازگشت به ریاستجمهوری ـ ماههاست که با واقعیتی پیچیدهتر روی زمین برخورد کرده است.
جنگها، برخلاف تصور ترامپ، با ضربه پا زدن و دستور پایان یافتن خاتمه پیدا نمیکنند. در فوریه، ترامپ اعلام کرد که آمریکا غزه را تصرف کرده، «با خاک یکسان» خواهد کرد، دو میلیون ساکن فلسطینی آن را جابهجا کرده و یک «ریویرای خاورمیانه» تازه در آنجا خواهد ساخت ـ تصویری خیالپردازانه که چند هفته بعد با انتشار یک ویدئوی تولیدشده توسط هوش مصنوعی از «ترامپ غزه» پیگیری کرد؛ ویدئویی که در آن ساختمانهای براق جدید در امتداد ساحل مدیترانهای غزه، یک بالن طلایی به شکل ترامپ، و تصویری از رئیسجمهور و نتانیاهو که در ساحل کوکتل مینوشند دیده میشد.
این مایه شرمساری را یادآور میشوم چون خود ترامپ دیگر بهندرت به آن اشاره میکند. (سهشنبه، وقتی ترامپ از اسکاتلند به خانه بازمیگشت، یک خبرنگار در هواپیمای ریاستجمهوری از او درباره ایدهاش برای جابهجایی غزهنشینان پرسید؛ ترامپ همچنان اصرار داشت که «میتوان کار شگفتانگیزی انجام داد»، هرچند پذیرفت که «این مفهومی است که برخی عاشقش شدند و برخی نه.»)
البته نتانیاهو و سایر متحدان هرگز بهطور علنی ترامپ را بهخاطر رویکرد بیاحساس و بیاطلاعش به یک مناقشه مرگبار، تمسخر نکردند. آنها کاری را کردند که طی یک دهه گذشته خوب یاد گرفتهاند: با او مدارا کردند، وانمود کردند جدیاش میگیرند و حواسش را پرت کردند.
در فوریه، نتانیاهو در کنار ترامپ ایستاد و طرح ریویرای غزه او را «ارزشمند» و ایدهای دانست که «میتواند تاریخ را تغییر دهد.»
حتی نگرانکنندهتر اینکه برخی از چهرههای افراطیتر در کابینه نتانیاهو سخنان ترامپ را بهمنزله تأیید ضمنی برای برنامههای خود جهت تخلیه غزه و الحاق مجدد آن قلمداد کردهاند. دانیل شاپیرو، سفیر آمریکا در اسرائیل در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، روز پنجشنبه به من گفت: «آنها باور دارند که ترامپ به آنها مجوز اجرای این کار را داده است.»
در ماه مارس، با رضایت کموبیش کامل ترامپ، نتانیاهو آتشبسی را که آمریکا در ژانویه با حماس برقرار کرده بود، لغو کرد. جنگ تمامعیار اسرائیل از سر گرفته شد و همراه آن، تقریباً یک محاصره کامل بر کمکهای غذایی و بشردوستانه ضروری برای مردم غزه اعمال شد ـ و این، صحنه را برای تصاویر هولناک کودکان گرسنهای که اکنون میبینیم، آماده کرد.
این تصاویر، واکنش سیاسی علیه اسرائیل را نه فقط در میان دموکراتها در واشنگتن ـ که بیستوهفت سناتور دموکرات، یعنی اکثریت فراکسیون آنها، چهارشنبه شب بهطور ناموفق برای جلوگیری از ارسال محمولههای جدید کمک نظامی به اسرائیل رأی دادند ـ بلکه در میان بخشهای فزایندهای از جناح جمهوریخواه ترامپگرا نیز برانگیخته است.
نشریه «جوییش اینسایدر» این وضعیت را «لغزش دوحزبی» نامید و نشانههای اختلاف داخلی حزب جمهوریخواه شامل اختصاص زمانی از برنامه تاکر کارلسون برای بحث درباره جنایات جنگی اسرائیل و اینکه مارجوری تیلور گرین، نماینده پرشور جورجیا و از حامیان سرسخت ترامپ، اولین جمهوریخواه مجلس شد که اسرائیل را به ارتکاب «نسلکشی» متهم کرد.
در مجموع، نظرسنجی جدید مؤسسه گالوپ که این هفته منتشر شد نشان داد تنها یکسوم آمریکاییها ـ که رکوردی پایین است ـ از اقدام نظامی اسرائیل در غزه حمایت میکنند.
اما حمایت از جنگ در میان جمهوریخواهان همچنان بسیار قویتر است؛ یادآوری این واقعیت برای ترامپ که تصاویر تلویزیونی ویرانگرند، اما او نمیتواند بهسادگی از حمایتی بیقیدوشرط برای اسرائیل که در سالهای اخیر به ستون اصلی ایدئولوژیک حزبش بدل شده، عقبنشینی کند.
آنچه از سوی آن جمهوریخواهان منتقد عملکرد اسرائیل ناگفته میماند، میزان مسئولیت ترامپ در تشدید شرایط میدانی برای غیرنظامیان غزه است.
برای آنها که در واشنگتن ـ چه در جناح چپ و چه راست ـ همچنان حامی اسرائیلاند، ترس تازهای شکل گرفته است: اینکه یک چک سفید ترامپی برای نتانیاهو شاید بدترین سناریوی ممکن برای اسرائیل باشد. شاپیرو به من گفت: «او مسئولیت زیادی در رسیدن به این نقطه دارد، از جمله پیامدهای منفیای که برای اسرائیل داشته، از فشارهای فعلی گرفته تا آسیبهای حیثیتی که اکنون متحمل شده است.»
همانطور که شاپیرو اشاره کرد، جنگهای اسرائیل در چند دهه گذشته ـ و این جنگها کم هم نبودهاند ـ معمولاً زمانی پایان یافته که یک «خروجی طراحیشده از سوی آمریکا» فراهم شده باشد.
این بهنوعی در ذات پویایی سیاسی بین آمریکا و متحد محاصرهشدهاش نهادینه شده که «نخستوزیر اسرائیل باید طوری جلوه کند که انگار آمریکا او را وادار به این کار کرده است.» با این حال، نشانه کمی وجود دارد که ترامپ، حتی با سخنان انتقادیاش این هفته درباره قحطی در غزه، آماده هرگونه اعمال فشار باشد.
مشکل، به گفته آرون دیوید میلر، مذاکرهکننده کهنهکار صلح خاورمیانه که زیر نظر شش وزیر خارجه آمریکا خدمت کرده، این نیست که ترامپ با نتانیاهو روبهرو نمیشود، بلکه این است که اغلب او را بهاشتباه یک حامی ایدئولوژیک اسرائیل میپندارند، نه یک «موقعیتگرای» عملگرا؛ کسی که «حس درونی» و «غریزههایش» او را به سمت همراهی و رضایت در قبال اقدامات نتانیاهو سوق میدهد.
هدف، همانطور که ترامپ پنجشنبه گفت، این است که اسرائیل بهنوعی «کار را تمام کند». و این به کجا میانجامد؟ بد نیست به یاد بیاوریم که ترامپ تنها چند ماه پیش، در مواجهه با سرسختی حماس، به اسرائیل توصیه کرده بود: «بگذارید جهنم کامل به پا شود.»
با توجه به واقعیت جنگی که اکنون نزدیک به دو سال ادامه یافته، نه پیروزی کامل و نه توافق کامل واقعبینانه به نظر نمیرسد. سناریوی محتملتر فعلاً این است که ترامپ و ویتکاف راهی برای دستیابی به یک توافق موقت جدید پیدا کنند، که امکان عبور اندکی بیشتر کمکهای بشردوستانه را فراهم کند و شاید حماس را وادار به آزادی شمار بیشتری از گروگانهای باقیمانده کند.
میلر گفت: «در دولت، میگوییم یادداشتها سه گزینه دارند ـ پیشرفت، شکست و ادامه در حالت دستوپا زدن. و دونالد ترامپ گزینه دستوپا زدن در موضوع غزه را انتخاب کرده است.» نوبلبگیر نیست، اما همین است.
در تابستانی آکنده از وحشت برای غزه، به سختی میتوان وعدههای برآوردهنشده زمستان گذشته را به یاد آورد، زمانی که ترامپ با لحنی نزدیک به افتخارات تاریخی جهان، از آتشبسی «حماسی» که او و تیمش در برقراریاش نقش داشتند، دم میزد. اکنون که ترامپ تقریباً هیچ کاری انجام نمیدهد و صرفاً نظارهگر است، چه میتوان کرد جز اینکه آرزو کنیم اینبار حداقل حق با او بود؟ ♦