چرا برخی، کودک‌کُشی در غزه و سویدا را توجیه می‌کنند؟

شاهد علوی، روزنامه نگار و عضو تحریریه ایران اینترنشنال در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس ابا عنوان «درباره کودک‌کُشی از تهران تا غزه و سویدا» نوشت:
تصویر چرا برخی، کودک‌کُشی در غزه و سویدا را توجیه می‌کنند؟

‏چرا بخشی از افکار عمومی در ایران همزمان با مخالفت با سرکوب و کود‌کشی حکومتی در ایران، کشته‌شدن کودکان فلسطینی به دست اسرائیل در غزه و یا اخراج کودکان افغانستانی از ایران را توجیه می‌کند؟

ملیت به‌مثابه معیار انسانیت
‏وقتی ملیت یا مذهب به اصلی‌ترین شاخص هویت تبدیل شود، دامنه همدلی به شعاع همان گروه ملی یا مذهبی محدود می‌شود. در این چارچوب، جان کودک ایرانی به‌عنوان عضوی از «خانواده تصوری ملت» واجد ارزش مطلق است و کشتن او حمله به خود درک‌شده جمعی تلقی می‌شود.

‏در مقابل، کودک فلسطینی بیرون از دایره هویتی قرار گرفته و حتی برای شماری از ایرانیان که در حمایت از اسرائیل کاسه داغ‌تر از آش شده‌اند، کودک فلسطینی دشمن‌زاده به شمار می‌رود و در چارچوب منطق پیشامدرن ملی‌گرایی منحط، کشته‌شدنش به‌منزله پیروزی تلقی می‌شود.

‏کودک افغانستانی نیز دیگرسازی شده و اخراج او با زندن انگ‌‌های امنیتی و اقتصادی و باورهای نژادپرستانه، نه تنها همدلی برنمی‌انگیزد، بلکه توجیه و تشویق می‌شود.

‏این تقسیم‌بندی با سازوکار انسان‌زدایی از قربانیان تحکیم می‌شود و با زبانی که دیگری را بی‌ارزش، مادون انسان، کثیف، جانی و تروریست می‌نامد، کشتن یا تبعیدش را از منظر روانی آسان می‌کند.

‏اقتصاد سیاسی همدلی
‏همدلی سرمایه است و خرج‌کردن آن باید صرفه سیاسی داشته باشد. ایستادن مقابل جنایت کشتن کودکان ایرانی به دست جمهوری اسلامی، برای منتقد و مخالف حکومت به درستی اعتبار اخلاقی تولید می‌کند.

‏اما در مقابل، محکوم‌کردن کشتن کودکان فلسطینی به دست حکومت اسرائیل، برای منتقد هزینه دارد و راست افرطی او را به یهودی‌ستیزی یا همدستی با جمهوری‌اسلامی متهم می‌‌کند.

‏چرخه خشونت و بازتولید نفرت
‏خشونت دیدن و عادی دیدن آن، به چرخه خشونت دامن می‌زند. هر بار که کودک «دیگری» کشته می‌شود و شادی یا سکوت می‌بینیم، پرده حساسیت اخلاقی یک لایه نازک‌تر می‌شود و وضعیت مدافع خشونت را جایی می‌رساند که کشته‌شدن کودک «خودی» هم به بهانه‌های مختلف توجیه می‌گردد.

‏در جنگ اسرائیل و ایران، تعدادی کودک ایرانی در حملات هوایی اسرائیل کشته شدند. مدافعان اسرائیلی و ایرانی کشتار کودکان فلسطینی، کشتن کودکان ایرانی را با عناوینی چون هزینه جنگ، یا عضو خانواده مقامات‌بودن توجیه کردند. شماری از این کودکان تنها جرم‌شان همسایه بودن خانه آن‌ها با اهداف اسرائیل بود.

‏ضرورت بازسازی معیار مشترک کرامت انسانی

‏سکوت موافق یا تشویق کشتن کودکان در هر جای جهان که باشند، قاتل هرکه باشد و هر توجیهی که برای قتل بافته شود، نشانه انحطاط اخلاقی یک جامعه، و برآمدی از سوگیری هویتی، پروپاگاندای حکومتی، اقتصاد سیاسی همدلی و عادی‌سازی خشونت است.

‏اگر معیارِ کرامت انسانی را به مرزهای ملی، مذهبی یا سیاسی گره بزنیم، دیر یا زود همه ما در شعاع انحطاطی قرار می‌گیریم که می‌توان از آن به نابینایی اخلاقی تعبیر کرد.

‏تنها راه، بازگرداندنِ محور ارزش به انسان بودن صرف است. جان انسان به ماهو انسان یک ارزش مطلق است. با این نگاه، کشتن کودکان چه در ایران و چه در غزه، سویدا و یا در مرزهای اخراج به افغانستان، جنایت است و باید بی اما و اگر محکوم شود.