آخرین‌ها:

با «حذف خارج»، جمهوری اسلامی سرنگون نمی‌شود

مهدی پرپنچی، سردبیر اجرایی تلویزیون ایران اینترنشنال در آمریکا در یادداشتی که در حساب خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده، درباره شعارهایی که در مراسم خسرو علیکردی سر داده شد، نوشت:
تصویر با «حذف خارج»، جمهوری اسلامی سرنگون نمی‌شود

گفته می‌شود «منشأ تغییر در داخل است». اگر مقصود این باشد که هیچ تغییری بدون کنش مردم داخل کشور ممکن نیست، این گزاره بدیهی و غیرقابل مناقشه است. اما تبدیل آن به یک اصل انحصاری، آن‌گونه که در سال‌های اخیر بارها تکرار شده، نه با تجربه‌ تاریخی ایران سازگار است و نه با منطق سیاست.

در تاریخ معاصر ایران، تغییرات سیاسی و اجتماعی همواره محصول برهم‌کنش نیروهای داخل و خارج بوده‌اند. از انقلاب مشروطه که بدون نقش روشنفکران و شبکه‌های ایرانی در قفقاز، استانبول و اروپا قابل تصور نبود، تا انقلاب ۱۳۵۷ که نقش تبعیدیان سیاسی، رسانه‌های برون‌مرزی و شرایط بین‌المللی، مکمل و تقویت‌کننده‌ کنش داخلی بود.

در دوران حاضر هم همین الگو صادق است. اعتراضات داخلی بدون بازتاب رسانه‌ای، بدون مستندسازی حقوق بشری، و بدون فشار دیپلماتیک و سیاسی بیرونی، یا به‌ سرعت سرکوب شده یا به حاشیه رانده شده‌اند. در مقابل، فشار خارجی بدون پشتوانه‌ اجتماعی در داخل، یا بی‌اثر مانده یا به‌راحتی خنثی شده است. تجربه نشان می‌دهد که هیچ‌کدام به‌تنهایی کارساز نیستند.

اصرار بر این‌که «تغییر فقط از داخل می‌آید» بیش از آن‌ که یک تحلیل بی‌طرفانه باشد، تلاش است جهت‌دار و تعمدی برای بی‌اعتبار کردن اپوزیسیون خارج از کشور. این روایت به‌طور معناداری هم‌زمان با افزایش نقش دیاسپورای ایرانی در رسانه، حقوق بشر، و سیاست بین‌الملل پررنگ شد؛ و تصادفی نیست که لابی جمهوری اسلامی و روایت‌سازان نزدیک به آن، از مروّجان اصلی آن بوده‌اند.

حذف نقش خارج، دقیقاً به نفع حکومتی است که از شکستن انحصار روایت خود در سطح جهانی بیشترین هراس را دارد.

واقعیت ساده‌تر از این دوگانه‌سازی‌هاست. تغییر نه محصول یک نقطه‌ جغرافیایی خاص است و نه نتیجه‌ حذف یکی به نفع دیگری. تغییر، حاصل پیوند است: خیابان بدون صدا خاموش می‌شود، و صدا بدون خیابان معلق می‌ماند.

هر روایتی که یکی را نفی کند، در عمل به تداوم وضع موجود کمک می‌کند، نه به تغییر آن. نمونه‌ی عینی این پیوند را می‌توان در شعارهایی دید که در مراسم خسرو علیکردی در مشهد، در حمایت از شاهزاده رضا پهلوی سر داده شد.

این شعارها نه در خلأ، بلکه در امتداد گفتمان‌ها، نمادها و شبکه‌هایی شکل گرفته‌اند که بخش مهمی از آن‌ها در خارج از کشور تولید می‌شود.

این نمونه نشان می‌دهد که مرز میان «داخل» و «خارج» در سیاست امروز ایران، مرزی سخت و متمایز نیست، بلکه عرصه‌ای از دادوستد مستمر است. پیوند سیاسی میان داخل و خارج، و تأثیر متقابل آن دو بر یکدیگر، واقعیتی انکارناپذیر است؛ و مسیر سیاسی آینده‌ ایران نیز از دل همین تعامل و هم‌افزایی شکل خواهد گرفت.

لینک کوتاه
اشتراک گذاری: