در چند روز گذشته بحثهایی درباره کتابی با عنوان «عطر مرگ» و ادعای دخالت اسرائیل در حادثه سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی مطرح شده است.
برخی با استناد به بخشهایی از این کتاب، آن را «افشاگری» یا «گزارش محرمانه» میخوانند و از آن نتیجه میگیرند که مرگ رئیسی ناشی از یک عملیات برنامهریزیشده از سوی اسرائیل بوده است.
برای ارزیابی این ادعا، نسخهای از کتاب را از آمازون تهیه کردم و فصل مربوط به سقوط هلیکوپتر را خواندم.
نتیجه بررسی نشان میدهد که این برداشتها فاقد پشتوانه معتبر هستند و کتاب اساساً توان اثبات چنین ادعایی را ندارد.
متن کتاب سرشار از غلطهای املایی و ساختاری است؛ موضوعی که نشان میدهد اثر بدون ویرایش تخصصی منتشر شده.
علاوه بر این، کتاب فاقد ناشر معتبر است و در دسته آثار خودانتشاری قرار میگیرد؛ یعنی نویسنده شخصاً فایل را روی آمازون بارگذاری کرده است. نبود نظارت حرفهای بر محتوا، اعتبار اثر را از ابتدا مخدوش میکند.
نویسنده کتاب یعنی «آیزاک گلدستین»، هیچ سابقه شناختهشدهای در حوزه اطلاعات، امنیت، پژوهش دانشگاهی یا روزنامهنگاری تحقیقی ندارد. در منابع مستقل نیز اطلاعات قابل استنادی درباره او در دسترس نیست.
بنابراین نمیتوان او را مرجع قابل اعتماد برای طرح ادعاهای حساس امنیتی دانست.
از اینها گذشته، به احتمال زیاد، چنین شخصی اصلا وجود خارجی ندارد و اسم ثبتشده روی کتاب، مستعار است! با وجود ادعای برخی کاربران، کتاب هیچ مدرک یا سند مستقلی ارائه نمیکند.
آنچه نویسنده مطرح میکند مجموعهای از سناریوهای احتمالی، فرضیهسازی و گمانهزنی است، نه افشاگری.
حتی خود نویسنده نیز ادعای قطعی درباره نقش اسرائیل مطرح نمیکند و روایت او بیشتر شبیه یک تحلیل خیالی است تا گزارش مبتنی بر اطلاعات واقعی.
با توجه به موارد فوق، کتاب «عطر مرگ» را نمیتوان مبنای خوبی برای نسبتدادن سقوط هلیکوپتر رئیسی به عملیات اسرائیل دانست.
ممکن است در فضای تحلیلی، سناریوهای مختلفی درباره منشأ حادثه مطرح شود، اما این کتاب نه اعتبار حرفهای دارد و نه شواهد قابل اتکا ارائه میکند.
بنابراین نمیتوان از آن نتیجهگیری قطعی درباره دخالت یک دولت خارجی در مرگ رئیسی را استخراج کرد!