بنجامین والاس، تحلیلگر مجله نیویورکر، در یادداشتی که در شمارهی ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۵ نسخه چاپی نیویورکر با عنوان «The Epstein Problem» منتشر شده، درباره سربراوردن جنجال قدیمی پرونده رسوایی جفری اپستین نوشت:
همپیمانان سیاسی دونالد ترامپ سالهاست با نوعی لحن تحقیرآمیز اصرار دارند که رسانهها باید رئیسجمهور را جدی بگیرند اما نه دقیقاً حرفبهحرف. با این حال، کسانی که حرفهای ترامپ را دقیقاً و کلمهبهکلمه باور میکنند، اغلب از میان طرفداران خودش هستند.
آنهایی که در طی سالها، اغراقآمیزترین ادعاهای او را بهمثابهی حقیقت قطعی پذیرفتهاند: اینکه هیلاری کلینتون و برخی از اعضای خانواده بایدن مرتکب جنایتهای بزرگ شدهاند، انتخابات ۲۰۲۰ دزدیده شده، و مرگ میلیاردر بدنام جفری اپستین نیاز به «تحقیق کامل» دارد و شاید بیل کلینتون در آن دخیل بوده است. ندرتاً از سوی این طرفداران افراطی، مدرک و سندی مطالبه میشود.
به همین دلیل، وقتی در ابتدای این ماه، وزارت دادگستری و افبیآی بیانیهای منتشر کردند مبنی بر اینکه هیچ راز پنهانتری پشت مرگ اپستین -که در سال ۲۰۱۹ در سلولی در زندانی در منهتن و پیش از محاکمه به اتهام قاچاق جنسی رخ داد و علت آن «خودکشی با حلقآویز» اعلام شده بود- وجود ندارد، کاخ سفید احتمالاً تصور میکرد که دنیای مگای ترامپ، مانند دفعات قبل، از این موضوع عبور خواهد کرد. شگفتی -و آنچه هنوز هم پس از دو هفته، ترامپ نتوانسته آن را بخواباند- این بود که اینبار چنین نشد.
ترامپ که در تنگنا قرار گرفته بود، تلاش کرد تا این جنجال را کماهمیت جلوه دهد («مردم هنوز دربارهی این بابا حرف میزنند؟») و somehow تقصیر را به گردن باراک اوباما و جو بایدن بیندازد (این «کلاهبرداری جدید دموکراتها»). و بهطرز غیرمنتظرهتری، برخی از طرفداران خودش را که خواستار شفافسازی بیشتر شده بودند، «ضعیف» و «احمق» نامید و تأسف خورد که «حامیان سابق من این مزخرفات را قورت دادهاند».
اما همین موضعگیری مثل خون در آب بود؛ هم برای دموکراتهایی که حالا خواستار انتشار کامل اسناد اپستین هستند، و هم برای استراتژیستهای جمهوریخواهی که هشدار دادهاند این ماجرا میتواند مشارکت رأیدهندگان در انتخابات میاندورهای را کاهش دهد.
برخی از دستیاران ترامپ بر این باور بودند که تیم او اشتباه کرده که بهجای ابهامافکنی معمول، اینبار وعدهی ارائهی مدرک مستند داده است -چیزی که ترامپ معمولاً از آن اجتناب میکند.
جزئیات زندگی اپستین، روابط گستردهاش با نخبگان سیاسی، مالی و دانشگاهی؛ محکومیتش در فلوریدا در سال ۲۰۰۸ بابت درخواست فحشا؛ و فرار از مجازاتهای شدیدتر، بهطور کامل مستندسازی شده است.
اما وسواس دنیای ماگا (MAGA) این بود که دولت در حال پنهانکاری است و لیستی از مشتریان اپستین در اختیار دارد که میتواند افراد قدرتمند زیادی را به جنایتهای فجیع ربط دهد.
اکتبر گذشته، معاون ترامپ، جی. دی. ونس گفت: «جدی میگم، باید لیست اپستین منتشر بشه.»
در فوریه، دادستان کل پام باندی در پاسخ به پرسشی دربارهی انتشار قریبالوقوع «لیست مشتریان اپستین» گفت: «همین الان روی میزم هست و دارم بررسیاش میکنم.»
پانزده چهرهی تاثیرگذار راستگرا به کاخ سفید رفتند و کلاسورهایی تحت عنوان «پروندههای اپستین: فاز اول» دریافت کردند. اما آن «پروندهها» چیز جدیدی در بر نداشتند.
برای متحدان ترامپ در رسانههای راستگرا که سالها وعدهی افشاگریهای بزرگ دربارهی اپستین را داده بودند—این موضوع نوعی فرار از پاسخگویی به نظر میرسید. تاکر کارلسن گفت: «اینکه دولت ایالات متحده، همونی که من بهش رأی دادم، سوالم رو جدی نگرفت و فقط گفت “پرونده بستهست، خفه شو، توهمتوطئهدار” برای من خیلی سنگین بود.»
مگین کلی در پستی در شبکهی X نوشت که فقط دو حالت وجود دارد: یا اصلاً لیستی وجود ندارد و باندی مردم را گمراه کرده، یا «ماجرا یک رسواییه که داره سرپوش روش گذاشته میشه و این دستور خود ترامپه.»
استیو بنن پیشبینی کرد که این واکنش منفی ممکنه باعث بشه جمهوریخواهان چهل کرسی در مجلس نمایندگان را در سال آینده از دست بدهند. این پیشبینی شاید ارزش جدیگرفتن داشته باشه، نه لزوماً به معنای دقیق کلمه، ولی قابل تأمل.
جالبتر از همه، واکنش متحدان جدید ترامپ بود؛ میلیاردرهای سیلیکونولی و پادکسترهایی که نقش مهمی در پیروزیاش در انتخابات ۲۰۲۴ داشتند؛
ایلان ماسک چند هفته است که با شادی علیه ترامپ اتهام میزند.
کمدین و پادکستر «اندرو شولتز» گلایه کرد که: «دقیقاً داره خلاف همهی چیزهایی که به خاطرش رأی دادم عمل میکنه.»
جو روگان، که از مهمترین حامیان ترامپ در نوامبر بود، حالا حس خیانت دارد: «چرا گفتن هزاران ساعت فیلم هست از آدمهایی که کارهای وحشتناک میکنن؟ چرا اون حرفا رو زدن؟»
ترامپ در برابر پرونده اپستین آسیبپذیر است؛ نه فقط به خاطر اینکه با او عکسهایی در مهمانی گرفته، یا اینکه زمانی از اپستین تمجید کرده، یا چون اپستین به خبرنگار مایکل وولف گفته بود که به مدت ده سال «صمیمیترین دوست رئیسجمهور» بوده است (ترامپ بعدها گفت که با او «به مشکل خورده بود»).
روز پنجشنبه، والاستریت ژورنال گزارش داد (اینجا بخوانید) که ترامپ، در میان دیگران، برای جشن تولد پنجاهسالگی اپستین یک نامهی «زشت و شوخیآمیز» فرستاده بود، که ترامپ آن را انکار کرد و گفت از ژورنال شکایت خواهد کرد، «همونطور که از همه شکایت کردم.»
لیبرالها ممکن است از دیدن این اتفاقات، آن را نوعی مکافات سیاسی برای انتخابهای ترامپ بدانند: اگر پایگاه طرفداریت را در حاشیهی اینترنتی بنا کنی، ممکن است اسیر وسواسهای همان حاشیه شوی. اما این غوغا به نحوهی تحول جنبش ترامپ هم مربوط میشود.
در فضای پساکرونا، پر از خشم و بیاعتمادی، ترامپ خیلی چابکتر از دموکراتها عمل کرد و توانست حمایت کسانی را جلب کند که معمولاً چندان پیگیر سیاست نبودند؛ جوانان، رنگینپوستان، مردان و کسانی که مدرک دانشگاهی نداشتند. این گروه، و پادکسترهایی که به آنها محتوا میدهند، به شخصیت ترامپ بهعنوان یک «بیگانهی ضدنظام» جذب شدهاند.
اما در شش ماهی که از آغاز دورهی دوم ریاستجمهوریاش گذشته، ترامپ علیرغم سبک مستبدانهاش، دقیقاً سیاستهای جناح جمهوریخواه سنتی را اجرا کرده است: بودجهای مدیکید (Medicaid) و بیمهی درمانی ۱۷ میلیون نفر را قطه میکند، و مالیات ثروتمندان را کاهش میدهد؛ و در نهایت دخالت نظامی در خاورمیانه.
طبق نظرسنجی سیانان که چهارشنبه منتشر شد، میزان آمریکاییهایی که «قویاً از ریاستجمهوری ترامپ رضایت دارند» به پایینترین حد در هر دو دورهی ریاستجمهوریاش رسیده است.
جای تعجب ندارد که ترامپ اینقدر کلافه و عصبانی است. او پنجشنبه گفت باندی «تمامی شهادتهای هیئتمنصفه بزرگ در پرونده اپستین» را منتشر خواهد کرد، گرچه بعید است این موضوع کسی را راضی کند.)
توهم محوری در دوران سیاسی او این بوده که علیرغم ثروت و نفوذ آشکارش، هنوز یک فرد خارج از دایرهی قدرت است. اما این همیشه دروغ بوده؛ و حالا که رهبری حزب جمهوریخواه پشت اوست و دیوان عالی نیز عمدتاً حامی اوست، ممکن است آنقدر احساس قدرت کند که بخشی از «عجایب جنبش خودش» را کنار بگذارد.
ترامپِ دورهی دوم دیگر مثل یک پوپولیست عمل نمیکند؛ و پروندهی اپستین دارد به آزمایشی تبدیل میشود برای سنجش واکنش دنیای ماگا به این واقعیت.