هیچ مسوولی کاری برای نفس بریده مردمی که دود آتشسوزی هورالهویزه را استشمام میکند انجام نمیدهد، هیچیک از دولتیها از اینکه چگونه تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه ظرف همین یک سال اخیر ۵۱ سانتیمتر پایینتر رفت و کاملا خشک شد چیزی نمیگوید، هیچ مسوولی از اینکه چرا جنگلهای زاگرس هنوز در حال سوختناند و دلیل آن چیزی نمیگوید. آتش بمباران اسراییلیها فعلا فرونشسته اما بهانهای به دست مسوولان کشور داده که فقط درباره جنگ و آثار آن بگویند.
هیچکس درباره وضعیت سدهای تامین کننده آب تهران که تا پیش از شروع جنگ بحرانی بودند، گزارشی نمیدهد. وقتی پایتختنشینان شانزدهمین روز تابستان را با شاخص آلودگی ۵۰۰ و در «وضعیت بسیار خطرناک» نفس کشیدند مسوولان گفتند باید تحمل کرد چون این وضعیت ادامه دارد، مگر بارانی ببارد. همهچیز دستبهدست هم داده تا این پرسش مطرح شود که آیا جنگ ۱۲ روزه، توجه به محیط زیست و مسئله آب را از اولویت مسوولان جمهوری اسلامی خارج کرده است؟
پرسشی که دکتر «علی میرچی» استادیار مهندسی منابع آب در دانشگاه ایالتی اوکلاهما آمریکا در پاسخ به آن به ایرانوایر میگوید: «وقتی بحرانی مثل بمباران و جنگ اتفاق بیفتد طبیعی است همه به سمت فاز بقا و مدیریت بحران ناشی از آن پیش بروند و مسایل مربوط به آب و محیط زیست به حاشیه برود اما مشکلات آب و محیط زیست چیزی نیست که خودبهخود از بین برود یا با فراموشی بتوان آن را پشت سر گذاشت بنابراین خودش را دوباره به مسوولان تحمیل میکند».
در همین حال دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و پژوهشگر بومشناسی در گفتوگو با ایرانوایر وضعیت محیط زیست در نگاه مسوولان را بدبینانهتر تحلیل میکند و میگوید: «در شرایط عادی هم که کشور ایران درگیر جنگ نبود محیط زیست موردتوجه حکمرانان و مقامات جمهوری اسلامی نبود. محیط زیست قربانی خاموش جنگ است و امسال علاوه بر استمرار خشکسالی و بیآبی و تبعات آن در بروز ریز گردها، شرایط سختتری برای محیط زیست ایران پیش رو خواهد بود».
گویا جنگ تمامشده ولی هنوز جنگلها میسوزند
به نظر میرسد جنگ ۱۲ روزه و بیدفاع بودن ایران در برابر حملات اسراییل محدود به مناطق مسکونی نبوده و دستکم جنگلهای زاگرس ملموستر از سایر اکوسیستمهای کشور از جنگ آسیبدیدهاند. روزنامه «پیام ما» در گزارشی با عنوان «جنگ تمام شد، زمین هنوز میسوزد» به حریق حدود ۹ هزار هکتار از جنگلها و مراتع حفاظتشده کشور در اثر اصابت بقایای پرتابههای جنگی اشارهکرده است.
ازجمله این آتشسوزیها میتوان به سوختن جنگلهای زاگرس در منطقه حفاظتشده سفیدکوه خرمآباد پس از حمله به پادگانهای نظامی اشاره کرد که به همین دلیل امکان ورود و اطفاء حریق ممکن نبود. منطقه حفاظتشده بیستون همدان، منطقه حفاظتشده مانشت و قلارنگ در استان ایلام و پارک ملی بمو در استان فارس که به دلیل همجواری با مراکز نظامی دچار حریق شد و همچنان در حال سوختن است ازجمله بخشهایی از محیط زیست بودند که قربانی حملات اسراییل شدند.
بااینحال به نظر میرسد نه حتی این آسیبهای جنگ به محیط زیست برای مسوولان ارشد کشور اهمیت داشته و نه وضعیت اکوسیستمهایی که به دلیل مدیریت غلط در جمهوری اسلامی روزبهروز شکنندهتر شده بود.
باوجودی که یک سال از روی کار آمدن مسعود پزشکیان میگذرد و انتظار میرفت در سیاست احیای دریاچه ارومیه شاهد تغییراتی باشیم عملا سپردن کار به «محمدرضا عارف» معاون اول تنها محدود به برگزاری جلسههایی تشریفاتی شده است.
این وضع وقتی ملموستر میشود که جمعی از فعالان محیط زیست با نوشتن نامه به رییسجمهور به کاهش ۵۱ سانتیمتری تراز دریاچه ارومیه تنها در یک سال اخیر اشاره میکنند و با راهاندازی کارزاری تحت عنوان «درخواست احیای دریاچه ارومیه» خواستار تغییر سیاست دولت در قبال این اکوسیستم شدهاند.
در همین حال اعتراضهای دیگری از بیتوجهی دولت و مسوولان به مسایل محیط زیست و آب در اظهارنظر فعالان این عرصه به چشم میخورد ازجمله «بهنام اندیک» فعال عرصه دیپلماسی آب که در حساب شبکه ایکس خود نوشت: «هرقدر اتنیکگرایی و برساختن ملتهای ساختگی در ایران ویرانگره، تصمیمات غلط در آب هم ویرانگره. فقط تلویزیون «ایران اینترنشنال» بر ضد امنیت ملی فعالیت نمیکنه، تصمیمات یکجانبه فاقد الزامات پایداری سرزمین که این پروژههای انتقال آب رو تسهیل کرده و باعث تشدید حس محرومیت در مبدأ شده همین کار رو میکنه».
«حمید خدابخشی» رئیس انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان دیگر فعال صنعت آب است که در حساب شبکه ایکس خود نوشتهاست: «هرچند هشدار داده بودیم ولی شرایط کمی و کیفی آب خوزستان فوق بحرانی است. همه دولت باید برای مدیریت کار و رساندن آب مناسب به پاییندست حوضههای آبریز به کمک خوزستان بیایند».
باوجوداین هشدارها علاوه بر کیفیت بد آب وضعیت آلودگی هوای خوزستان بهویژه در غرب این استان به دلیل پیوستگی سوختن هورالهویزه، بخش عراقی هورالعظیم موجب تعطیلی خوزستان شد. گزارش «هور در انتظار آتشبس» نشان میدهد اطفا حریق از یکسو معطل دیپلماسی بین ایران و عراق شده و از سوی دیگر حقابه هورالعظیم جاری نشده است.
این وضع در حالی پیش روی مردم است که تازه ماه نخست تابستان در حال سپری است و هنوز تا بارش باران فاصله بسیار است.
دکتر منصور سهرابی، اگرواکولوژیست و پژوهشگر بومشناسی در تحلیل این وضعیت که بسیاری از هماهنگیهای بینالمللی ساده نظیر تلاش برای اطفا حریق هورالعظیم هم از اولویت مسوولان جمهوری اسلامی خارجشده به ایرانوایر میگوید: «سوی دیگر این خارج شدن محیط زیست از اولویت اقدامات میتواند در بین مردم رقم بخورد به این معنا که اگر وضعیت جنگی و جنگزدگی ادامه پیدا کند و فشار اقتصادی بیشتری به مردم وارد شود آنها برای تامین مایحتاج خود فشار بیشتری به طبیعت وارد میکنند. مردم همجوار با جنگلها ممکن است هیزم بیشتری برای تبدیل به زغال و زغالفروشی تولید کنند و اینگونه جنگلها را قربانی کنند».
به گفته او وقتی اولویت محیط زیست و آب در میان مسوولان کمرنگ شود و نظارت کمتری هم صورت گیرد در شرایطی که بارندگی کم شده و مردم هم سواد محیط زیستی و آبی کافی ندارند فشار بر آبخوانها از طریق حفر چاه غیرمجاز بیشتر میشود و وضعیت بد و بدتر میشود.
این اگرواکولوژیست تاکید میکند امسال شرایط برای محیط زیست ایران مرتب بد و بدتر خواهد شد.
منتظر اعتراضات آبی و محیط زیستی باشیم
دکتر «علی میرچی» استادیار مهندسی منابع آب در دانشگاه ایالتی اوکلاهما آمریکا در گفتگو با ایرانوایر میگوید: «طبیعی است وقتی بحرانی مثل بمباران و جنگ اتفاق بیفتد همه ازجمله مسولان به فاز حفظ بقا و مدیریت بحران ناشی از جنگ بروند و مسایل مربوط به آب و محیط زیست به حاشیه برود؛ اما در مورد ایران باید به این نکته توجه داشت که مجموعه شواهد، دادهها و تحقیقاتی که درزمینه مدیریت منابع آب و محیط زیست ایران انجامشده نشان میدهد که معضلات محیط زیستی خودشان را به تصمیمگیرندگان کشور تحمیل میکنند».
به گفته او که مدرک دکترای مهندسی مدیریت منابع آب از دانشگاه صنعتی میشیگان را دریافت کرده «ایران درگیر چرخه خشکسالی و سیل از یکسو و مشکلات مربوط به مدیریت منابع آب و کمآبی است. تامین آب شهری و کشاورزی با مشکل مواجه است و همه این مسائل خود را به مسولان تحمیل خواهند کرد و اجتنابناپذیر است. درنهایت تنشها، اعتراضها و درگیریهایی حول محور آب و محیط زیست شکل میگیرد».
میرچی با تاکید بر اینکه «مشکلات محیط زیستی به وجود آمده چیزی نیست که با فراموشی بشود آن را پشت سر گذاشت» میافزاید: «خشکی دریاچهها، تخلیه آبخوانها و کاهش آبهای زیرزمینی، مدیریت فاضلاب و افت کیفیت زیستبومها و حتی کاهش سطح آب دریای خزر خودش را دوباره نشان میدهد و اضطرار آن باعث میشود سیاستگذاران مربوط به واکنش بشوند».
محیط زیست پیش از جنگ هم اولویت جمهوری اسلامی نبود
دکتر منصور سهرابی با تاکید بر اینکه محیط زیست یکی از قربانیان بیصدا و بیدفاع جنگ است و در شرایط جنگی اهمیت خودش را از دست میدهد به ایرانوایر میگوید: «در شرایط عادی یعنی وقتی کشور ایران درگیر جنگ نبود هم محیط زیست و مسایل مربوط به منابع طبیعی موردتوجه حکمرانان و مقامات جمهوری اسلامی نبود و آنها دغدغه محیط زیست و منابع طبیعی نداشتهاند».
به گفته این محقق بومشناسی و محیط زیست مسئولان جمهوری اسلامی تا پیشازاین نیز با استفاده حداکثری از منابع بدون ارزیابی محیط زیستی آسیب جدی به سرزمین وارد کردهاند که نمونه آن در استراتژی خودکفایی کشاورزی و تخلیه آبهای زیرزمینی به همین بهانه است. فرونشست زمین و خشک شدن تالابها و ایجاد کانونهای ریز گرد نتیجه آن است.
آنچه اینک شاهد آن هستیم وضعیتی است که حاصل تصمیمات جمهوری اسلامی است و درنهایت میشنویم «فاطمه کریمی»، سرپرست شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در روزهای آلوده اخیر میگوید: «مردم به گردوغبار عادت کنند؛ از سالهای آینده در کشور تداوم خواهد داشت».
سهرابی در تحلیل شرایطی که جمهوری اسلامی برای سرزمین ایران به وجود آورده به ایرانوایر توضیح میدهد: «برنامههای توسعهای نظام جمهوری اسلامی ضد محیط زیست بوده است. از وقتی نهادهای نظامی و امنیتی فرصت پیدا کردند در بخشهای اقتصادی فعال شوند خود آنها فشار بیشتری آوردند و طرحهایی را اجرا کردند که مجوز محیط زیستی نداشتهاند و پاسخگو نبودهاند. در مقابل وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی و حتی سازمان حفاظت محیط زیست نیز در نقش کارگزاران نهادهای نظامی و امنیتی عمل کردهاند».
او همچنین میافزاید: «جنگ ایران و اسرائیل الان بهانهای برای حاکمان شده تا همان اندک دغدغههای محیط زیستی که برای عدهای وجود داشت را هم بیپاسخ بگذارند یا از اولویت خارج کنند که درنتیجه آن ادامه این روند میتواند وضعیت را بد و بدتر کند چراکه آلودگی هوا الان به همه شهرهای کوچک هم تسری پیداکرده و بیآبی متوجه تمام نقاط سرزمین شده است».
به گفته این اگرواکولوژیست و پژوهشگر بومشناسی وضعیت کنونی به بیابانزایی بیشتر در ایران منجر میشود و قابلیت سرزمین برای حیات انسان و همه موجودات را از بین میبرد.