وزیر دفاع پیشین اسرائیل به خامنه‌ای: رویای هسته‌ای‌تان شکست خورده است؛ هنوز وقت دارید، اما زیاد نه

یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین اسرائیل، روز پنج‌شنبه با ارسال نامه‌ای خطاب به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، از او خواست جنگ با اسرائیل را متوقف کند: «رویای هسته‌ای‌تان شکست خورده است. حالا باید انتخاب کنید.»
تصویر وزیر دفاع پیشین اسرائیل به خامنه‌ای: رویای هسته‌ای‌تان شکست خورده است؛ هنوز وقت دارید، اما زیاد نه

در نامه ژنرال یوآو گالانت به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی که روز ۱۸ تیر ۱۴۰۴ منتشر شده، آمده است؛

رهبر عالی، آیت‌الله خامنه‌ای،

ما هرگز یکدیگر را ندیده‌ایم، اما مطمئنم که اطلاعات زیادی درباره یکدیگر داریم. من نزدیک به سه دهه است که شما را می‌شناسم و هر بزنگاه مهمی را در دوران رهبری‌تان مطالعه کرده‌ام.

تصمیمات شما را دنبال کرده‌ام، دکترین‌تان را بررسی کرده‌ام، و ساختار نیابتی‌ای که در سراسر منطقه بنا کردید را زیر نظر داشته‌ام. دیدم که جایگزین خمینی شدید، قدرت سیاسی انباشتید و تلاش کردید هژمونی منطقه‌ای ایران را بسازید. من نه‌فقط اهداف‌تان، بلکه روش‌هایی را هم که باور داشتید شما را به آن اهداف می‌رساند، درک کردم.

به‌عنوان وزیر دفاع، مسئولیت من این بود که دهه‌ها اطلاعات اطلاعاتی اسرائیل، توانمندی‌های نیروی هوایی و دکترین راهبردی را به یک طرح نظامی هماهنگ تبدیل کنم. طرحی که “حلقه آتش” شما را مانند چاقویی داغ که در کره می‌رود، شکافت و در نهایت آن را فروپاشاند. طرحی که در جنگ دوازده‌روزه‌ای که اسرائیل و ایالات متحده علیه برنامه هسته‌ای ایران، سامانه‌های پدافند هوایی، تأسیسات تولید موشک و رهبری ارشد نظامی‌تان به راه انداختند، به اوج رسید.

آنچه در ژوئن ۲۰۲۵ رخ داد، صرفاً یک کارزار نظامی نبود. این فروپاشی راهبردی سامانه‌ای بود که شما چهار دهه برای ساختنش صرف کرده بودید.

«حلقه آتش» شما طراحی شده بود تا اسرائیل را با نقاط فشار و حواس‌پرتی‌ها محاصره کند: حماس در جنوب، حزب‌الله در شمال، سوریه و عراق در شرق، و حوثی‌ها در جنوب‌شرق. (خوشبختانه برای ما، دریای مدیترانه در غرب قرار دارد.)

شما برنامه داشتید با به‌کارگیری نیابتی‌ها، یک جنگ فرسایشی علیه اسرائیل به راه بیندازید و هم‌زمان ارتش‌های تروریستی‌ای پرورش دهید که روزی اسرائیل را فتح و نابود کنند.

شما می‌خواستید زرادخانه‌ای از موشک‌های سنگین، دقیق و دوربرد بسازید تا بتوانید در یک حمله هماهنگ ویرانی گسترده‌ای به بار آورید. و در مرکز این معماری، تلاش اصلی شما قرار داشت: توسعه تسلیحات هسته‌ای که برای ایران مصونیت از تغییر رژیم به ارمغان آورد و امکان سلطه و بازدارندگی منطقه‌ای را—ابتدا علیه اسرائیل، سپس دیگران—فراهم کند.

اما آن حلقه ما را محاصره نکرد. شکست خورد.

حمله سینوار در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، بر اساس مهمات، آموزش، اطلاعات و تأمین مالی‌ای انجام شد که شما و نیابتی‌هایتان در اختیار حماس گذاشتید. شاید اقدامات او فراتر از نیت شما بود. اما پیامدهایش به گردن شما افتاد. کشتاری که او به راه انداخت، با ترس پاسخ داده نشد، بلکه با اراده، مقاومت و در نهایت با تصمیمی خونسردانه مواجه شد: اسرائیل هر کاری لازم باشد انجام خواهد داد تا از خود در برابر نیروهای شیطانی که قصد نابودی‌اش را دارند دفاع کند، بدون توجه به هزینه‌ها.

مردم اسرائیل، علی‌رغم درد و فقدان، شکست نخوردند. ما تاب آوردیم. و همان‌طور که اکنون خوب می‌دانید، پاسخ دادیم.

شما نه‌تنها اراده ما، بلکه توانمندی نیروها و دقت سلاح‌هایمان را دست‌کم گرفتید. حتی در بسیاری موارد، هنوز نمی‌دانید که چگونه، از کجا و با چه وسیله‌ای هدف قرار گرفتید.

آنچه رخ داد، یک ضربه واحد نبود. دنباله‌ای از ضربات بود.

اسرائیل به‌طور سیستماتیک رهبری حماس، زرادخانه‌ها و فرماندهی حزب‌الله، تأسیسات تولید موشک را منهدم کرد. ما بر فراز تهران همان‌گونه پرواز کردیم که بر فراز تل‌آویو. رهبران نظامی کلیدی و دانشمندان را حذف کردیم. سامانه‌های S300 را هدف قرار دادیم. پدافند هوایی شما را منهدم کردیم. برنامه و زیرساخت هسته‌ای شما را چند سال به عقب راندیم.

سپر دفاعی‌تان، که سال‌ها تبلیغش را می‌کردید، نتوانست محافظت کند.

اما بیش از آسیب فیزیکی، چیزی عمیق‌تر آشکار شد:

ما همه‌چیز را می‌بینیم. همه‌چیز را می‌شنویم. همه‌جا حضور داریم.

برنامه‌های شما را می‌دانستیم؛ سایت‌هایتان را. ارتباطاتتان را. گفتگوهایتان با نزدیک‌ترین متحدانتان—بسیاری از آن‌ها دیگر با شما نیستند—در بیروت، دمشق و تهران. جدول زمانی‌تان را. برنامه‌های پشتی‌بانتان را. و نقاط کورتان را.

از بسیاری جهات، ما بیشتر از آنچه خودتان درباره خودتان می‌دانستید، می‌دانستیم.

و اکنون باید این سؤال را پرسید:

آیا می‌توان یک برنامه هسته‌ای مخفی ساخت وقتی هیچ رازی ندارید؟

دنبال‌کردن سلاح هسته‌ای اکنون قمار نیست. رویاست. یک عمل ایمانی در سامانه‌هایی که پیش‌تر شکست‌تان دادند.

امید، راهبرد نیست. آیا آینده خود و کشورتان را روی رقابتی می‌گذارید که نمی‌توانید پنهانش کنید و احتمالاً نمی‌توانید به پایان برسانید؟

برای محافظت از یک برنامه هسته‌ای، به قابلیت‌های دفاعی و تهاجمی متعارف نیاز دارید. اما آن قابلیت‌ها پیش‌تر بی‌اثر بودن خود را نشان داده‌اند.

بارها از ۷ اکتبر به این‌سو، نصرالله درخواست کرده وارد جنگ شود. و بارها، شما رد کرده‌اید. شما روشن ساختید که حزب‌الله ذخیره راهبردی شماست، که فقط در صورت حمله مستقیم به ایران یا حمله ایران به اسرائیل فعال می‌شود. اما وقتی لحظه فرا رسید -زمانی که زیرساخت اصلی‌تان هدف قرار گرفت و دکترین‌تان فروپاشید- او آنجا نبود. سپری که به آن دل بسته بودید، هرگز بالا نیامد.

زرادخانه حزب‌الله در ویرانه‌هاست، همراه با فرماندهانش. حماس بی‌اثر شده است. اسد رفته است. جانشینش مسیر متفاوتی را انتخاب کرده. کشورهای خلیج اکنون علیه شما هستند، نه همراهتان. عراق در برابر سلطه‌تان مقاومت می‌کند. منطقه از شما عبور کرده است.

شما کشوری ۹۰ میلیون‌نفری هستید، با سرزمینی بیش از ۶۰ برابر اسرائیل. و با این حال، امروز بیش از همیشه در معرض دید قرار دارید.

شبکه نیابتی‌تان، که ستون راهبرد منطقه‌ای‌تان بود، اکنون پاشنه آشیل‌تان است. جنایت‌هایشان به ما مشروعیت داد. شکستشان به ما آزادی عمل بخشید.

شما گزینه‌هایی دارید. اما هیچ‌کدام آسان نیست. و همه آن‌ها از کمال فاصله دارند.

می‌توانید نیابتی‌هایتان را بازسازی کنید. اما ما آن‌ها را نابود خواهیم کرد. اکنون می‌توانیم در مدت چند ماه چیزی را که شما دهه‌ها ساختید، برچینیم.

می‌توانید توسعه هسته‌ای را تسریع کنید. اما آنچه می‌سازید را احتمالاً خواهیم دید. آنچه می‌بینیم، هدف قرار خواهیم داد. و آنچه هدف قرار گیرد، شما در جایگزینی‌اش دچار مشکل خواهید شد.

می‌توانید مذاکره کنید. اما آیا رژیمی که بر مقاومت و جمود ایدئولوژیک بنا شده، توان تحمل سازش‌هایی را دارد که چنین مسیری نیاز دارد؟

این موضوع تاکتیکی نیست. یک واقعیت ساختاری است. برنامه‌های هسته‌ای به انسان، تأسیسات و هماهنگی نیاز دارند. شما برنامه‌تان را در دوره آنالوگ ساختید. امروز، ماهواره‌ها، ابزارهای سایبری، منابع انسانی و تحلیل داده‌ها چیزهایی را آشکار می‌کنند که زمانی پنهان می‌ماند.

و با گذشت هر ماه، این شکاف بیشتر می‌شود. دانش ما ژرف‌تر می‌شود. فهرست اهدافمان گسترش می‌یابد. گزینه‌های شما کمتر می‌شود.

هنوز وقت دارید. اما زیاد نه.

شما پیش‌تر نیز لحظاتی از خویشتنداری را تجربه کرده‌اید. در جنگ عراق در ۲۰۰۳ از رویارویی با آمریکا پرهیز کردید. در طوفان‌های منطقه‌ای، ثبات خود را حفظ کردید. وقتی بقا اقتضا می‌کرد، متحدانتان را قربانی کردید.

این نیز یکی از همان لحظات تعیین‌کننده است.

هنگام بررسی گام بعدی‌تان، به این فکر کنید که چگونه ما می‌دانستیم افرادتان چه کسانی هستند، چه سمتی دارند و کجا زندگی می‌کنند. وقتی به اطراف اتاق نگاه می‌کنید، از خود بپرسید: چه کسی واقعاً وفادار است؟

و با در نظر داشتن این نکته، اکنون باید انتخاب کنید:

دنبال کردن تسلیحات هسته‌ای، بدون پوشش، بدون محافظت، و با ظرفیت تهاجمی محدود؟ ما خواهیم فهمید. آن را ناکام خواهیم گذاشت. و بهای سنگینی خواهیم ستاند.

تلاش برای بازسازی زرادخانه متعارف، با علم به اینکه دهه‌ها زمان می‌برد؟ ما آن را به تأخیر خواهیم انداخت، خرابکاری خواهیم کرد، و دوباره برچینیم.

یا،

جنگ‌تان علیه کشوری کوچک و مصمم را که هزاران کیلومتر با مرزتان فاصله دارد، رها کنید، و به‌جای آن، بر رفاه و آینده مردم خود تمرکز کنید.

اما اگر دوباره اشتباه انتخاب کنید، ما آنجا خواهیم بود. در انتظار.

ژنرال یوآو گالانت

وزیر دفاع پیشین اسرائیل