سه روز بعد از اعلام تعطیلی موقت، مدیران شرکت تصمیم گرفتند پریا را در فهرست نیروهای تعدیلی قرار دهند. مدیران توضیحاتی به پریا ندادند، تنها به گفتن همین جملهها بسنده کردند: «شرایط اقتصادی مطلوب نیست. مجبوریم. متأسفیم.»
دو روز بعد از پایان جنگ و آتشبس، پریا مانده و کار و درآمدی که دیگر ندارد. مانند پریا کم نیست، «محمد»، یکی از کارمندان شرکتی بزرگ در حوزه فناوری غذایی، میگوید: مدیران بالادستی به او اعلام کردند برای جلوگیری از تعدیل نیرو، درآمدش تا حدود ۲۰ درصد کمتر میشود: «من با کمشدن درآمد موافقتر بودم. ترجیح میدهم، در این شرایط همه سرکار بمانیم و کسی اخراج نشود.»
جنگ علاوهبر کشتن آدمها، اقتصاد را هم تحتتأثیر قرار میدهد. کم نیستند کسانی که بعد از جنگ باید با وضعیت مالی جدید دستوپنجه نرم کنند.
«بیشتر از جنگ از تعدیل نیرو میترسم.» این جمله در ۱۲ روز جنگ، در میان جملاتی که حکایت از نگرانی مردم از صدای غرش موشکها و جنگندهها داشت، در فضای مجازی تکرار شد. کاربران فضای مجازی از تعدیلشدن در محل کار میگفتند و کاهش حقوق. یک نفر روایت کرده است شرکت صادراتی، او را تعدیل کرده و دیگری از آژانس هواپیمایی اخراج شده، چون پروازی در آسمان نیست.
روایتهای مشابه از زبان اهالی رسانه و بازار نشر هم شنیده میشود. خبرنگاران حقالتحریر عذرشان خواسته شده است.
در این میان به برخی مرخصیهای بدون حقوق تحمیل شده است و برخی دیگر دورکاریهایی با زمان و دستمزد نامشخص. در کنار این افراد باید به کارگران روزمزد هم اشاره کرد. زنان و مردانی که روی درآمد روزانهشان حساب میکردند و اغلب کارهای خدماتی انجام میدادند و حالا بعد از ۱۲ روز تعطیلی، نمیدانند هنوز میتوانند به مشاغل خود ادامه دهند یا نه، یا زنان و مردانی که در فضای مجازی امرار معاش میکردند، اما در میانههای جنگ خبری از اینترنت جهانی هم نبود.
جنگ همانطورکه جانها را میگیرد، زیرساختها را نابود میکند، اقتصاد را هم میبلعد. اندیشکده کاتو، در مقالهای با عنوان، تأثیر جنگ بر رشد اقتصادی که در زمستان سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، تاکید کرده که جنگها تأثیر منفی معنیداری بر تولید ناخالص داخلی دارد. این پژوهش نتیجه گرفته که گرچه تولید سلاح و افزایش اشتغال نظامی ممکن است در کوتاهمدت تولید ناخالص را افزایش دهد، اما این رشد با تخریب سرمایه فیزیکی و انسانی، کاهش بهرهوری کل عوامل تولید و افت سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید خنثی میشود.
پژوهش دیگری که در سال ۲۰۲۲ و بهبهانه جنگ روسیه و اوکراین انجام شده، با تکیه بر دادههای ۴۰۰ جنگ از قرن نوزدهم تاکنون تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدت جنگها را بررسی کرده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد، کشورهایی که آغازگر جنگ نبودند یا جنگ را باختند، افت درآمد سرانه بیشتری تجربه میکنند. نتایج این بررسی نشان میدهد حتی اگر درآمد سرانه پس از جنگ بازیابی شود، سرمایه فیزیکی و نیروی کار آسیبدیده ممکن است، برای دههها بهبود پیدا نکند.
تحمیل ضرر و زیان به اقتصاد ایران
اما آیا نتایج این پژوهشها خودش را در اقتصاد ایران هم نشان میدهد؟ آیا با وجود کوتاهمدت بودن جنگ میتوان خوشبین بود که میزان خسارتها به اقتصاد کم و اندک باشد؟ هرچند که «علی مدنیزاده»، وزیر جدید اقتصاد ایران، تأکید دارد با وجود حمله رژیم اسرائیل به ایران شرایط اقتصاد کشور در وضعیت خوبی قرار دارد، اما پژوهشگران حوزه اقتصاد اجتماعی از خسارتهایی میگویند که میتواند به اقتصاد تحمیل شود.
۳۱ خرداد امسال وبسایت اکوایران نوشت صادرات نفت ایران با کاهش مواجه است. براساس دادههای شرکت کپلر، صادرات نفت ایران از جزیره خارک که حدود ۹۰درصد صادرات نفت از آن انجام میشد، متوقف شده بود. از طرف دیگر، بنابر روایت تسنیم در ابتدای جنگ تولید گاز در میدان گازی پارس جنوبی نیز بهطور موقتی تعطیل شده بود. به همه اینها باید حمله اسرائیل به پالایشگاه شهرری را نیز اضافه کرد؛ خسارتی که البته در آینده میزان آن تعیین میشود. غیر از این ۱۲ روز جنگ، اقتصاد ایران به تحریمهایی از سوی آمریکا هم روبهرو بود. تحریمهایی که اثرات آن بارها و بارها سنجیده شده است.
تأثیر جنگ بر بازار کار
یک پژوهشگر جامعهشناسی حوزه اقتصادی معتقد است اینکه جنگ ۱۲ روز بیشتر طول نکشید، به این معنا نیست که خسارتی تحمیل نکرده است. «سمیه توحیدلو» میگوید وقتی جنگی رخ میدهد، برخی از زیرساختها هم از دست میرود: «بالای ۶۰۰ نفر شهید داشتیم و براساس آمار استانداری تهران، بالغبر سه هزار ساختمان مسکونی از دست دادیم، پلها و جادهها، نهادهای عمومی که مورد اصابت بمب قرار گرفته، همه باید بازسازی شود.»
این جامعهشناس حوزه اقتصادی معتقد است هرکدام از این موارد هزینههایی است که به دولت تحمیل میشود. براساس این هزینهها جابهجاییهایی در بودجه رقم میخورد و ممکن است اولویتها در بودجهریزی تغییر کند: «بخشی از بودجه تولیدی، عمرانی و… درگیر بازسازی جنگ میشود و همین باعث میشود رشد اقتصادی کم شود، یا رکود اقتصادی ایجاد شود.» این رخدادها بهگفته او، لزوماً در زمان جنگ رخ نمیدهد؛ بعد از آن هم رخ میدهد.
بهطور مشخص، آسیب جنگ بر بازار کار ایران تا چه اندازه است؟ آیا میتوان مختصات آن را تعیین کرد؟ توحیدلو هم در فضای مجازی با روایتهای تعدیل نیرو روبهرو شده است: «بحث تعدیل کسبوکار شکل گرفته است، ما درگیر کارگران روزمزد هستیم، درگیر کسبوکارهایی هستیم که اگر ورودی نداشته باشند، قادر به دادن دستمزد به زیرمجموعهشان نیستند، یعنی سرمایه ماندگاری ندارند. بهنظر میرسد بیکاری گسترده، بحران تولید مسائل جدی ماست. ما پیشازآن بهدلیل ناترازیهای انرژی با تحتتأثیر قرار گرفتن مسئله تولید روبهرو بودیم.»
پس از آتشبس، انجمن مدیریت کسبوکار ایران، بیانیهای درباره ضرورت اقدام فوری دولت برای حمایت از کسبوکارها منتشر کرد.
در این بیانیه توصیههایی به دولت چهاردهم شده بود؛ توصیههایی مانند پرداخت سریع و هدفمند خسارت کسبوکارهای آسیبدیده، تنفس قانونی در تعهدات مالی و اداری، صیانت از تداوم فعالیت کسبوکارها در اماکن استیجاری، تسهیلات جبرانی برای بنگاههای کوچک و متوسط، تسهیل بازگشت کارآفرینان و نیروی کار، حمایت از زیرساختهای ارتباطی کسبوکارهای دیجیتال و ارائه نقشه راه اقتصادی دوران بازسازی. توصیههایی که صاحبان کسبوکار معتقدند با کمک آنها میتوانند بخشی از خسارتهای ایجادشده را جبران کنند.
تاکنون گزارش جامعی از تأثیرات جنگ در بخشهای مختلف منتشر نشده است، باید منتظر ماند و دید دولت تاچه اندازه میتواند به این حوزه ورود کند و تأثیرگذار باشد.