توقف آتشجنگ اسرائیل و ایران، بازگشت پایتختنشینان به تهران و روشنشدن دوباره کولرگازیها، در حالی که آتش تابستانی داغ زبانه میکشد، خاموشیها را دوباره به مردم تحمیل کرد. در چنین شرایطی وزیر نیرو دولت چهاردهم تولید برق از نیروگاههای خورشیدی را کلید رفع ناترازیها معرفی کردهاست. این در حالی است که به نظر میرسد افتتاح سریع نیروگاههای خورشیدی از جمله نیروگاه خورشیدی کوهپایه اصفهان تلاش برای گذر از اوج مصرف تابستانی و پاسخ به ناترازی روزهای داغ پیشرو باشد. درست در همین روزها «عباس علیآبادی» وزیر نیرو از فراخوانی خبر داد که طی آن مردم میتوانند با نصب سامانههای خورشیدی بر پشتبامها، برق مصرفی خود را بهصورت مستقل تأمین کنند.
براساس اعلام شرکت توانیر نزدیک به ۶۰ درصد مصرف برق تابستانی در بخش خانگی رقم میخورد و در این میان وسایل سرمایشی بیشترین مصرف را به خود اختصاص میدهند.
این در حالی است که در پایان دولت دوازدهم همه مدیران میانی و ارشد وزارت نیرو در بخش برق بر این الگو تاکید داشتند که باید قیمت برق اصلاح شود و با تکیه بر مدیریت مصرف و بهینهسازی آن، اقتصاد صنعت برق را بازسازی کرد. مجموعه این دیدگاهها در کتابی تحت عنوان «پای فردا بر شانههای امروز» منتشر شد. اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم بار دیگر همه سیاستها دیگرگون شد.
با انتخاب «مسعود پزشکیان» به عنوان رییسجمهور و معرفی «عباس علیآبادی» به عنوان وزیر نیرو گرچه همه نگاههای این وزارتخانه بر صنعت برق معطوف شد اما خاموشهای پاییز ۱۴۰۳ تا آنجا پیش رفت که خود رییسجمهور درباره مدل برنامهریزی علیآبادی گفت: «وزیر نیرو گفته بود اگر دو ساعت خاموشی بدهیم مشکل حل میشود اما محاسبه درست نبود و متوجه شدیم که حتی اگر یک روز هم خاموشی میدادیم مشکل حل نمیشد».
حال همان وزیرنیرو که در دوره مدیریت او و به سبب اشتباهاتش، خاموشیهای متعددی به کشور تحمیل شد و از سوی دیگر به دلیل سوء مدیریت منابع آب در حوضههای آبریز مختلف از جمله دریاچه ارومیه تراز اکولوژیک این دریاچه فقط در یکسال اخیر ۵۱ سانتیمتر کاهش یافته، تاکید میکند نیروگاههای خورشیدی، کلید پایان ناترازی انرژی هستند.
پرسش این است که آیا تمرکز وزارت نیرو بر توسعه برق خورشیدی بدون اصلاح ساختار اقتصاد برق میتواند نسخه موثری برای بهبود وضعیت باشد؟ نسخهای که به نظر میرسد صرفا تلاشی برای پاسخ به افزایش تقاضای مصرف باشد.
دکتر «کیومرث حیدری»، عضو هیأت علمی و رئیس پژوهشکدۀ مطالعات سیاستگذاری و حکمرانی پژوهشگاه نیرو در تحلیل چشمانداز صنعت برق ایران به یورونیوز فارسی میگوید: «حتی اگر جنگ نبود، مسیر کشور به سمت ظرفیت سازی (به هر شکل ممکن) پیش میرفت. این رویکرد منجر به استمرار پنهان کردن مسائل صنعت برق میشود».
عمدهترین مسئله صنعت برق در اقتصاد و برقبهای دستوری است که از یک سو بهای هر کیلووات ساعت برق را به واسطه پرداخت یارانه معادل یک برگ دستمال کاغذی پایین آورده و از سوی دیگر بدهی انباشته دولت به این صنعت انگیزه هر سرمایهگذاری جدیدی را در آن کاهش دادهاست. تولیدکنندگان برق موظفند طبق بهای دستور محصول خود را عرضه کنند و دولت مدتهاست توان پرداخت مابهالتفاوت قیمت واقعی برق و قیمت عرضه به مردم را نداشتهاست. بدهی دولت به صنعت برق تا شهریور ۱۴۰۳ توسط دیوان محاسبات بالغ بر ۶۳هزار میلیارد تومان برآورده شده که هر سال بر آن افزوده میشود.
پنهانشدن پشت پنلهای تولید برق خورشیدی
«عباس علیآبادی» وزیر نیرو اخیرا در جمع مدیران ساوه اعلام کرد کشور نیازمند احداث سالانه ۷هزار مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی است. براساس آخرین اطلاعات و آماری که وزارت نیرو برآورد کرده است برای احداث و راهاندازی یک نیروگاه هزار مگاواتی ۱.۵ میلیارد دلار سرمایه لازم است و مهمترین پرسش در برابر آنچه علیآبادی مطرح میکند این است که چنین رقمی چگونه و از چه منابعی قرار است تامین شود؟
با این حال وزیر نیرو این روزها اظهارنظرهای متعددی درباره راهاندازی نیروگاههای خورشیدی و تامین برق از طریق آن داشته است. از جمله او ۹ تیر امسال در اراک در سخنانی گفتهاست : نیروگاههای خورشیدی، کلید پایان ناترازی انرژی و کاهش آلودگی است و مصرف بهینه برق توسط مردم، پایداری شبکه را تضمین میکند.
همچنین تاکیده کرده «در بیش از هزار نقطه کشور، نیروگاههای تجدیدپذیر در حال ساخت است و این روند، صرفهجویی در سوختهای فسیلی را ممکن میسازد که منابع آن برای توسعه سایر بخشها استفاده خواهد شد».
علیآبادی در همین روزهای پس از جنگ اسرائیل و ایران از فراخوانی خبر داد که مردم میتوانند با نصب پنلهای خورشیدی روی پشتبام خانههایشان برق مورد نیاز خود را تامین کنند.
این طرح پیشتر نیز در وزارت نیرو مطرح شدهبود. عمده مشکل تولید برق از طریق پنلهای خورشیدی نبود باتریهای ذخیره در ایران است و در نتیجه شبکه برق ایران برای مدیریت بار را دچار مشکل میکند. به این معنا که با غروب آفتاب و توقف تولید برق خورشیدی، شبکه برق باید از نیروگاههای حرارتی و برقآبی نیازها را پاسخگو بوده، تعادلبخشی کند. از این رو به نظر میرسد فراخوانی که وزیر آن هم در آستانه روزهای گرم و اوج مصرف برق به آن اشاره میکند صرفا پاسخی به افزایش تقاضای مصرف برق باشد تا حل بنیادین مسائل صنعت برق.
نگاهی به بخش انرژی رسانههای ایران نشان میدهد که حجم اخبار منتشر شده درباره افتتاح نیروگاههای خورشیدی یا کلنگزنی برای احداث آن به شکل ملموسی بیشتر شدهاست. از جمله میتوان به کلنگزنی ۱۱ واحد نیروگاه خورشیدی در تبریز اشاره کرد. نمونه دیگر انتشار گزارش مرکز پایش منابع انرژی تجدیدپذیر و تولید پراکنده مبنی بر رشد ۳۰ درصدی تولید نیروگاههای تجدیدپذیر در ایران است.
«جعفر فرزین» از کارشناسان بازنشسته شرکت توانیر در تحلیل تمرکز بر تولید برق از پنلهای خورشیدی به یورونیوز فارسی میگوید: «با توجه به این که پیک شبکه برق در تابستان و طی روز اتفاق میافتد و این پیک چند هزار مگاوات نسبت به پیک شب بیشتر است لذا احداث نیروگاههای خورشیدی جهت تامین پیک روز، اقدام موجهی است و به راحتی در شبکه جذب میشود. با تاریک شدن هوا و کاهش نسبی دما و به تبع آن کاهش بارهای سرمایشی، نیاز مصرف برق شبکه و تولید نیروگاه های خورشیدی همزمان کاهش مییابد».
او همچنین در پاسخ به این پرسش که مشکل دیسپاچینگ در مدیریت بار شبکه وقتی پنلهای خورشیدی امکان تولید در شب را ندارند تاکید میکند:«به مرور با افزایش ظرفیت نیروگاههای خورشیدی مثلا به بیش از ۱۰ هزار مگاوات موضوع ذخیرهسازی برق مورد توجه قرار خواهد گرفت. هزینه باتری در جهان، روند کاهشی دارد و به مرور به محدوده توجیهپذیری اقتصادی خواهد رسید. این مجموعهها به ESS یا energy storage system موسوم هستند.
پیشتر «محمدصادق قاضیزاده» عضو هیأت علمی دانشکده برق دانشگاه شهید بهشتی و رئیس اسبق پژوهشگاه نیرو درباره سیاست چگونگی رو آوردن به تولید برق به روشهای نوین گفته بود: «رویکردی که در این سالها در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر اتخاذ کردیم متأسفانه یک نگاه کوتاهمدت به این مسأله بود، در حالی که آینده انرژی دنیا در حوزههای مختلف انرژیهای تجدیدپذیر رقم میخورد، از جمله جذب کربن و تبدیل دوباره به سوخت و ایجاد یک سیکل بسته یا اینکه همان فرمهایی که از بیومس و نظایر آن ایجاد میشود یا از تولید مستقیم از خورشید، باد و نظایر آن، سهم بسیار بزرگی در انرژی در آینده خواهند داشت».
نسخههای کوتاهمدت به جای درمان اساسی
شرکت توانیر اوایل خرداد امسال با انتشار گزارشی پیشبینی کرد که در اوج مصرف تابستان ۱۴۰۴ بالغ بر ۸۵هزار مگاوات برق در روز نیاز است که از ظرفیت تولید بسیار بیشتر است. یکی از سیاستهایی که در دولت دوازدهم تحت عنوان «نیروگاه مجازی» به کار بسته شده بود تلاش برای مدیریت و بهینهسازی مصرف به جای رشد نیروگاهسازی و پاسخ به رشد مصرف بود. به ویژه آنکه عمده مصرف برق در ایران متمرکز در بخش خانگی و وسایل سرمایشی است.
براساس آمار شرکت توانیر در سال ۱۳۹۷ مصرف خانگی ۸۵ هزار و۹۹ میلیون کیلو وات ساعت و مصرف برق در بخش صنعتی ۸۸ هزار و ۵۴۱ میلیون کیلو وات ساعت بوده است. این به معنای آن است که بخش قابل توجهی از تولید برق در ایران پاسخ به نیاز خانگی است که قیمت واقعی برق را به شکل یارانهای میپردازند.
«محسن طرزطلب» معاون کنونی وزیر نیرو و رییس سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق پیشتر در زمانی که مدیرعامل شرکت مادرتخصصی نیروگاههای حرارتی بود تاکید داشت : باید برق را به قیمت واقعی بفروشیم.
اما اینک وزارت نیرو نه سیاست واقعی کردن قیمت برق را دنبال میکند و نه تلاشی برای بهینهسازی مصرف دارد. این وضعیت به ویژه با پایین آمدن سرمایه اجتماعی دولت نزد مردم و بیاعتمادی انباشته حکومت در سالهای اخیر امکان هر اصلاحی در زمینه اقتصادی از طریق واقعیکردن قیمتها را گرفته است.
از طرف دیگر وزارت نیرو برنامههای پیشین خود را نیز با روی کار آمدن وزرای جدید کنار گذاشته است. از جمله برنامه تغییر و جایگزینی کولرهای گازی پرمصرف قدیمی با مدلهای بهینهشده روز. برنامهای که موافقت شورای عالی اقتصاد در سال ۱۳۹۸ را هم داشت.
در سال ۱۳۹۹ «مصطفی رجبی مشهدی» سخنگوی وقت شرکت توانیر که در حال حاضر مدیرعامل این شرکت شدهاست خبر از جایگزینی یک میلیون کولرگازی قدیمی در فاز نخست این برنامه داد. اما عملا این برنامه با روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی به حاشیه رفت. در آستانه تابستان ۱۴۰۴ بار دیگر وزارت نیرو خبر داد که در فاز نخست جایگزینی کولرهای گازی قدیمی قرار است ۹۲هزار کولرگازی قدیمی را برای کاهش مصرف برق جایگزین کند.
اما این وعدهها یادآور طرح مشابهی است که طی آن قرار بود برای کاهش مصرف گاز، ۲۰ میلیون بخاری گازی قدیمی جایگزین شود ولی هنوز چنین اتفاقی نیفتادهاست.
«جعفر فرزین» از کارشناسان بازنشسته شرکت توانیر با تاکید بر این که در طرحهای بهینهسازی مصرف سود کمتری به نهادها و ارگانها میرسد و به همین دلیل همه به دنبال ساخت نیروگاه هستند به یورونیوز فارسی میگوید: «اقدامات بهینهسازی مصرف از سوی ساتبا در قالب بازار بهینهسازی در حال انجام است اما از سرعت لازم برخوردار نیست. مسلماً این اقدامات نسبت به توسعه ظرفیت تولید حتی به شکل نیروگاههای خورشیدی اولویت دارد اما روند پیچیده بازار بهینهسازی باعث شده که فعلاً در قالب تعویض چراغهای روشنایی معابر با چراغهای پربازده ال. ای. دی دنبال شود!»
همانطور که برآوردهای وزارت نیرو نشان میدهد برای احداث و راهاندازی یک نیروگاه هزار مگاواتی یک و نیم میلیارد دلار اعتبار لازم باشد، هزینه مورد نیاز برای ارتقای سیستمهای مصرفکننده برق مانند ارتقای استاندارد انرژی واحدهای مسکونی و افزایش بازدهی وسایل برقی خانگی برای همین مقدار صرفهجویی برق کمتر از ۷۰ میلیون دلار در سال ۱۴۰۳ برآورد شدهاست.
جنگ؛ بهانهای در دست مدیران برای گذر از پیک تابستانی
بهنظر میرسد جمهوری اسلامی از یک سو توان جذب هر سرمایهجدیدی برای توسعه زیرساختهای صنعت برق را از دست دادهباشد و این وضعیت با خشکسالیهای پیدرپی و کاهش توان تولید برقآبی موجب شده تمرکز ویژه برای تولید برق از طریق مزارع خورشیدی قرار دهد. نکتهای که نباید از آن چشم پوشید این است که این تمرکز نه نسخهای برای ارتقای زیرساختها برای تولید بیشتر که صرفا برای پاسخ به مصرف افسارگسیخته آن هم در بخش خانگی است. چیزی که وزارت نیرو هیچ برنامهای برای آن ندارد گسترش روزافزون خرید و استفاده از کولرهای گازی حتی در نقاط سردسیر نظیر آذربایجان غربی و شرقی و استان اردبیل است. بنابراین به نظر میرسد وزارت نیرو صرفا برای پاسخ به این میل به مصرف استفاده از پنلهای پشتبامی و توسعه تولید برق از نیروگاههای خورشیدی را در دستور کار دارد.
دکتر «کیومرث حیدری» عضو هیأت علمی و رئیس پژوهشکدۀ مطالعات سیاستگذاری و حکمرانی پژوهشگاه نیرو در تحلیل وضعیت پیش رو به یورونیوز فارسی میگوید: «برداشتم این است که حتی اگر جنگ نبود، مسیر کشور به سمت ظرفیت سازی (به هر شکل ممکن) پیش می رفت. این رویکرد منجر به استمرار پنهان کردن مسائل صنعت برق می شود.
مسائلی مانند مشکلات جدی محیط کسب و کار. بازارهای ناکارآمد انرژی، مداخله های مخرب، بهره برداری از برق به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی (مثلا تلاش نمایندگان برای برخورداری شهرهای حوزه انتخابیه خود از تعرفه های مخفف ویژه مناطق گرم) بستری است که به احداث ظرفیتهای جدید نیروگاهی اصرار دارد».
این تحصیلکرده اقتصاد انرژی با تاکید بر این که جنگ ۱۲ روزه اخیر «دستاویزی برای مدیران ارشد برق ایجاد میکند که بخشی از مشکلات را به جنگ منتسب کنند» همچنین توضیح میدهد: «به دلیل حساستر شدن واکنش اجتماعی، برنامهها و اصلاحات راهبردی ممکن است مجددا به تعویق افتاده و مسکنها تقویت شوند».
به گفته او غالب شدن چنین سیاستهایی موجب میشود در راستای کاهش آسیب پذیری شبکه برق، بهینه سازی تولید و شبکه، مدیریت،مصرف و سیاستهایی که به فضای امن اجتماعی نیاز دارد اولویت خود را از دست بدهند.