به گزارش آیندگان؛ تحقیق مشترک واشنگتنپست و برنامه «فرانتلاین» PBS جزئیات تازهای از عملیات محرمانه اسرائیل با نام «نارنیا» را فاش میکند؛ کارزاری که هدف آن ترور دانشمندان کلیدی هستهای ایران و وارد کردن ضربهای بلندمدت به برنامه هستهای این کشور بود.
این عملیات همزمان با آغاز جنگ ۱۲روزه اسرائیل و ایران در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ کلید خورد و با حملات هوایی، عملیات زمینی، و استفاده از مأموران خفته در داخل ایران همراه بود.
در نخستین ساعات جنگ، اسرائیل با حمله به منازل مسکونی در تهران، شماری از برجستهترین فیزیکدانان و مهندسان هستهای ایران از جمله محمدمهدی طهرانچی و فریدون عباسی را ترور کرد. به گفته اسرائیل، در مجموع ۱۱ دانشمند هستهای کشته شدند. هدف اصلی، نابودی «هسته مغزها» بود؛ نسلی از متخصصان که به باور آمریکا و اسرائیل، توان تبدیل مواد هستهای به سلاح اتمی را داشتند.
در این گزارش به نقل از یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل که مستقیماً در برنامهریزی دخیل بود، در داخل ایران، سرویس جاسوسی موساد بیش از ۱۰۰ مأمور ایرانی را بهکار گرفت و برخی از آنها را به یک «سلاح ویژه» سهجزئی برای حملات دقیق به اهداف نظامی مجهز کرد.
به گفته این مقام، مقامهای ایرانی برخی از پرتابگرها را بازیابی کردند، اما نه موشکها و نه جزء سوم و محرمانه را: «تیمهای مأموران ایرانی در اسرائیل و جاهای دیگر آموزش دیده بودند. به آنها فقط مأموریتشان گفته شده بود، نه گستره کامل آنچه اسرائیل تدارک میدید.
این حملات اگرچه به گفته مقامهای اسرائیلی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی برنامه هستهای ایران را «سالها به عقب انداخت»، اما با تلفات غیرنظامی همراه بود. واشنگتنپست و بلینگکت دستکم ۷۱ کشته غیرنظامی، از جمله کودکان، را در حملات مرتبط با این ترورها تأیید کردهاند. ایران نیز آمار کلی قربانیان را بیش از هزار نفر اعلام کرده است.
همزمان، اسرائیل و آمریکا با عملیات نظامی گسترده، زیرساختهای هستهای و موشکی ایران را هدف گرفتند. در پشت صحنه، دیپلماسی نیز بهطور حسابشده به ابزاری برای فریب بدل شد؛ مذاکرات هستهای ادامه یافت، در حالی که تصمیم حمله از پیش گرفته شده بود. ایران در نهایت آخرین پیشنهاد آمریکا را رد کرد و واشنگتن نیز وارد جنگ شد.
با وجود خسارتهای سنگین، مقامهای ایرانی تأکید میکنند که دانش هستهای از بینرفتنی نیست و برنامه هستهای ایران هرگز «قابل نابودی کامل» نخواهد بود.
در ادامه، ترجمه کامل گزارش سعاد مخنت، وارن پی. استروبل، نیلو تبریزی و جان هادسون که با تیتر اصلی «Killing the ‘brain trust’: How Israel targeted Iran’s nuclear scientists» روز ۱۷ دسامبر ۲۰۲۵ در واشنگتنپست منتشر شده است را بخوانید؛
آمادهسازیها برای جنگ تقریباً کامل شده بود. دهها مأمور آموزشدیده که برای اسرائیل کار میکردند، در داخل ایران مستقر بودند و به سلاحهای نوین و پیشرفته مجهز شده بودند. خلبانان نیروی هوایی اسرائیل در حالت آمادهباش منتظر دستور حمله به زیرساختهای هستهای ایران، پرتابگرهای موشکهای بالستیک و سامانههای پدافند هوایی بودند. اسرائیل و ایالات متحده ــ مهمترین حامی آن ــ پس از بحثهای فراوان به نوعی توافق کلی درباره اینکه تهران تا چه اندازه به دستیابی به سلاح هستهای نزدیک شده است، رسیده بودند. همزمان، ترفندهای دیپلماتیک در جریان بود تا ایران را نسبت به یورش قریبالوقوع کور کند.
اما مقامهای امنیتی اسرائیل میدانستند که برای وارد کردن آسیبی فراتر از ضربهای گذرا به برنامه هستهای گسترده ایران، باید «هستهٔ مغزها» را نیز نابود کنند؛ نسلی از مهندسان و فیزیکدانان ایرانی که به باور مقامهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، روی هنرهای تاریک تبدیل مواد شکافتپذیر هستهای به بمب اتمی کار میکردند.
حدود ساعت ۳:۲۱ بامداد ۱۳ ژوئن، در دقایق آغازین جنگ ۱۲روزه اسرائیل با ایران، سلاحهای اسرائیلی شروع به کوبیدن بلوکهای آپارتمانی و خانهها در پایتخت ایران کردند. عملیات «نارنیا» ــ کارزار علیه برجستهترین دانشمندان هستهای ایران ــ آغاز شده بود.
محمدمهدی طهرانچی، فیزیکدان نظری و متخصص مواد منفجره که بهدلیل فعالیتهای مرتبط با سلاح هستهای تحت تحریمهای آمریکا قرار داشت، در آپارتمان طبقه ششم خود در تهران، در ساختمانی موسوم به «مجتمع اساتید»، کشته شد. فریدون عباسی، فیزیکدان هستهای که زمانی ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را بر عهده داشت و تحت تحریمهای آمریکا و سازمان ملل بود، دو ساعت بعد در حملهای دیگر در تهران جان باخت. در مجموع، به گفته اسرائیل، ۱۱ دانشمند ارشد هستهای ایران در ۱۳ ژوئن و روزهای پس از آن ترور شدند.
حملات گسترده و چندلایه اسرائیل و ایالات متحده به برنامه هستهای ایران خاورمیانه را دچار تلاطم کرد، وعدههای انتقام ایران را برانگیخت و دستکم در حال حاضر، امکان دستیابی به توافقی دیپلماتیک برای مهار فعالیتهای هستهای تهران و قرار دادن آنها زیر نظارتهای سختگیرانه بینالمللی را از میان برد.
واشنگتنپست، بههمراه برنامه «فرانتلاین» شبکه PBS، جزئیات تازهای درباره این حملات، برنامهریزی پشت آنها و پیامدهایشان در ایران کشف کرده است. این گزارش بر پایه گفتوگو با چندین مقام فعلی و سابق اسرائیلی، ایرانی، عرب و آمریکایی تهیه شده است؛ برخی از آنها برای نخستین بار با خبرنگاران سخن گفتند و به شرط ناشناس ماندن، عملیاتها و ارزیابیهای محرمانه را تشریح کردند.
به گفته مقامهایی از اسرائیل، ایالات متحده و آژانس بینالمللی انرژی اتمیِ سازمان ملل، کار هستهای ایران احتمالاً سالها به عقب افتاده است. اما این فاصله بسیار با ادعای رئیسجمهور دونالد ترامپ دارد که گفته بود این برنامه «کاملاً و بهطور کامل نابود شده است».
و ایران که میگوید توسعه هستهایاش برای تولید انرژی هستهایِ غیرنظامی است ــ نه سلاح ــ همچنان سرسختانه ایستاده است.
امیر طهرانچی به «فرانتلاین» گفت کار برادرش محمد ادامه خواهد یافت. او گفت: «با کشتن این استادان، شاید خودشان رفته باشند، اما دانششان برای کشور ما از بین نرفته است.»
اسرائیل پیشتر نیز دانشمندان ایرانی را ترور کرده بود، اما همواره با امکان انکار. مأمورانی سوار بر موتورسیکلت، بمبهای مغناطیسی را در ترافیک تهران به خودروهای دانشمندان میچسباندند. عباسی در سال ۲۰۱۰ بهسختی از چنین سوءقصدی جان به در برد. محسن فخریزاده، دانشمند برجسته هستهای، در سال ۲۰۲۰ با یک تیربار کنترل از راه دور در کمینی در خارج از پایتخت ایران کشته شد.
اما در ژوئن، دست اسرائیل از سایهها بیرون آمد. این کشور با جسارت بیشتری عمل میکرد، چرا که بهطور علنی نیروهای نیابتی ایران را در نوار غزه، لبنان و سوریه در هم کوبیده بود.
یک ژنرال نیروی هوایی اسرائیل که در برنامهریزی حمله به ایران نقش داشت، گفت: «بالاخره یک فرصت عملیاتی برای انجامش پیدا کردیم.»
برای عملیات «نارنیا»، تحلیلگران اطلاعاتی اسرائیل فهرستی از ۱۰۰ دانشمند هستهایِ مهم ایران تهیه کردند و سپس آن را به حدود یک دوجین هدف کاهش دادند. آنها برای هر فرد پروندههایی درباره نوع فعالیتها، رفتوآمدها و محل سکونتشان ساختند؛ با تکیه بر دههها جاسوسی.
این عملیات بینقص نبود. واشنگتنپست و وبسایت تحقیقاتی متنباز «بلینگکت» توانستند بهطور مستقل، ۷۱ قربانی غیرنظامی را در پنج حملهای که دانشمندان هستهای هدف قرار گرفته بودند، تأیید کنند؛ با استفاده از تصاویر ماهوارهای، مکانیابی ویدئوها، آگهیهای درگذشت، سوابق قبرستانها و پوشش مراسم تشییع در رسانههای ایرانی.
پست و بلینگکت تأیید کردند که در حمله به مجتمع اساتید در محله سعادتآباد تهران، ۱۰ غیرنظامی ــ از جمله نوزادی دوماهه ــ کشته شدند. روایت شاهدان، همراه با ویدئوها و تصاویر انفجار و خسارتهای سازهایِ بهجامانده، نشان میدهد شدت حمله معادل نیروی انفجار بمبی حدود ۵۰۰ پوندی بوده است.
اسرائیل دانشمند دیگری به نام محمدرضا صدیقی صابر را در خانهاش در تهران، در موج آغازین حملات، هدف گرفت. صدیقی صابر در خانه نبود، اما پسر ۱۷سالهاش کشته شد.
در آخرین روز درگیری، ۲۴ ژوئن، صدیقی صابرِ پدر در خانه یکی از بستگانش، حدود ۲۰۰ مایل دورتر از پایتخت، در آستانهاشرفیه استان گیلان، کشته شد. یکی از ساکنان آنجا که از ترس اقدامات تلافیجویانه دولت به شرط ناشناس ماندن با پست صحبت کرد، گفت صابر برای مراسم سوگواریِ پسرش به خانه خانوادگی بازگشته بود و همراه با دیگر بستگان کشته شد. پست ۱۵ کشته غیرنظامی را در این حمله تأیید کرد، از جمله چهار کودک. دو خانه کاملاً ویران شد و دو گودال بزرگ در محل ساختمانهای پیشین بر جای ماند.
مقامهای امنیتی اسرائیل گفتند هر کاری از دستشان برمیآمده برای محدود کردن تلفات غیرنظامی انجام دادهاند. یک افسر ارشد اطلاعات نظامی اسرائیل گفت: «یکی از ملاحظات اصلی در برنامهریزی عملیات نارنیا این بود که تا حد امکان خسارت جانبی را به حداقل برسانیم.»
سرتیپ الیاد ادری، رئیس ستاد فرماندهی جبهه داخلی اسرائیل، گفت حملات تلافیجویانه ایران به مدارس، بیمارستانها و دیگر اهداف غیرنظامی اصابت کرده و ۳۱ اسرائیلی را کشته است. سخنگوی دولت ایران در ژوئیه گفت در حملات اسرائیل ۱٬۰۶۲ نفر کشته شدهاند که ۲۷۶ نفرشان غیرنظامی بودهاند.
سلاحهای ویژه و مأموران خفته
اسرائیل کارزار گستردهتر علیه ایران را «شیرِ خیزان» نامید. جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی، همراه با مأموران داخل ایران، بیش از نیمی از پرتابگرهای موشک بالستیک ایران را نابود کردند و باقیمانده سامانههای پدافند هواییاش را در هم شکستند. حملات، فرماندهی ارتش ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سر برید. جنگندههای اسرائیلی نیروگاههای برق و سامانههای تهویهای را بمباران کردند که ایران برای راهاندازی سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم در نطنز و فردو ــ دو سایت اصلی غنیسازی ــ به آنها نیاز داشت. سپس حملات گسترده بمبافکنهای رادارگریز B-2 اسپیریت آمریکا و رگباری از موشکهای کروز تاماهاوک دنبال شد.
در داخل ایران، سرویس جاسوسی موساد بیش از ۱۰۰ مأمور ایرانی را بهکار گرفت و برخی از آنها را به یک «سلاح ویژه» سهجزئی برای حملات دقیق به اهداف نظامی مجهز کرد؛ به گفته یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل که مستقیماً در برنامهریزی دخیل بود.
به گفته این مقام، مقامهای ایرانی برخی از پرتابگرها را بازیابی کردند، اما نه موشکها و نه جزء سوم و محرمانه را.
تیمهای مأموران ایرانی در اسرائیل و جاهای دیگر آموزش دیده بودند. به آنها فقط مأموریتشان گفته شده بود، نه گستره کامل آنچه اسرائیل تدارک میدید. این مقام گفت: «این عملیات در تاریخ بیسابقه است. ما داراییها و مأموران خودمان را بسیج کردیم تا پیش از آنکه نیروی هوایی [اسرائیل] وارد حریم هوایی ایران شود، به نزدیکی تهران بروند و عملیات زمینی را آغاز کنند.»
اسرائیل دههها به حملهای گسترده به برنامه هستهای ایران و دیگر اهداف اندیشیده بود. اما موانع بالقوه یکییکی کنار رفتند، زمانی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس، دستور نابودی دشمنان اسرائیل را صادر کرد.
حمله حماس حدود ۱٬۲۰۰ نفر را کشت و به محاصره نوار غزه توسط اسرائیل انجامید؛ محاصرهای که بازوی نظامی حماس را نابود کرد و بنا بر اعلام مقامهای بهداشتی غزه، بیش از ۷۰ هزار فلسطینی را به کام مرگ کشاند. نیروی نیابتیِ بهمراتب هراسانگیزتر تهران، حزبالله، با حملات هوایی بیامان در سراسر لبنان و یک عملیات چشمگیر موساد که انفجارهایی را در پیجرهای تلهگذاریشده مورد استفاده این گروه رقم زد، بهشدت تضعیف شد. حسن نصرالله، رهبر دیرینه حزبالله، در حمله هوایی اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۴ کشته شد.
تحولات دیگری نیز، به گفته مقامها، برنامهریزی اسرائیل را شتاب داد. رژیم سوریه به رهبری بشار اسد، متحد دیرینه ایران، در دسامبر ۲۰۲۴ فروپاشید. اسرائیل از خلأ قدرت بهره برد و با صدها بمب و حمله موشکی، آنچه از توان نظامی سوریه باقی مانده بود را در هم کوبید، سپس نواری از اراضی راهبردی در جنوبغرب این کشور را اشغال کرد.
در همین حال، درگیریهای پراکنده ادامه یافت. ایران در آوریل ۲۰۲۴ ــ پس از آنکه اسرائیل ساختمانی از سفارت ایران را در دمشق، پایتخت سوریه، هدف گرفت و سه فرمانده ارشد ایرانی را کشت ــ موشکها و پهپادهایی بهسوی اسرائیل شلیک کرد؛ و بار دیگر در اکتبر همان سال، پس از آنکه اسرائیل اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، را در تهران ترور کرد. اسرائیل با حملات هوایی پاسخ داد و اکثریت قریب به اتفاق موشکها و پهپادهای ورودی ایران را سرنگون کرد و هرگونه تهدید تلافیجویانه آینده از سوی تهران را خنثی ساخت. در تبادل دوم، اسرائیل سامانههای پیشرفته پدافند هوایی روسی S-300 را که میتوانستند در جریان «شیر خیزان» تهدیدآمیز باشند، نابود کرد.
ژنرال نیروی هوایی اسرائیل گفت نابودی حزبالله و سقوط اسد عوامل کلیدی بودند. او گفت: «طرحها در طول سالها تغییر کردند، اما پس از آن دو رویداد بسیار عینی و ملموس شدند.»
ظرایف هستهای
اسرائیل و ایالات متحده ــ چه در دوران ریاستجمهوری جو بایدن و چه ترامپ ــ توافق داشتند که ایران در مسیر دستیابی به سلاح هستهای حرکت میکند. اما نهادهای جاسوسیشان گاهی در ارزیابی اینکه دانشمندان ایرانی دقیقاً چه میکنند و معنای آن چیست، اختلاف نظر داشتند.
از سال ۲۰۲۳، سیا اطلاعاتی گردآوری کرد که نشان میداد پژوهشگرانی که برای واحدی در وزارت دفاع ایران با نام SPND کار میکنند، در حال بررسی راههایی برای ساخت سریعتر یک سلاح هستهای هستند ــ مشروط به آنکه آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، فتوای مذهبی سال ۲۰۰۳ خود علیه سلاحهای اتمی را لغو کند.
ارزیابی سیا این بود که ایرانیها روی یک دستگاه هستهای خام و ابتدایی کار میکردند؛ دستگاهی که با استفاده از ذخایر موجود اورانیوم غنیشده، حدود شش ماه طول میکشید تا ساخته شود. این سلاح ابتدایی پیشاپیش قابل آزمایش نبود و امکان حمل آن از راه دور با موشک بالستیک وجود نداشت، اما اگر ساخته و بهکار گرفته میشد، ویرانگر میبود.
همچنین به نظر میرسید ایرانیها در حال پژوهش روی سلاحهای همجوشی (Fusion) بودند؛ نوعی پیشرفتهتر و قدرتمندتر از بمب هستهای. تحلیلگران اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل توافق داشتند که بمب همجوشی، هرچند نگرانکننده، فراتر از توان ایران است.
پس از آنکه ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق بینالمللیِ محدودکننده فعالیتهای هستهای ایران خارج شد، ایران تولید اورانیوم غنیشده را بهطور قابلتوجهی افزایش داد. نه سیا و نه موساد باور نداشتند که ایران ساخت بمب را آغاز کرده باشد. اما تا بهار ۲۰۲۵، تحلیلگران اسرائیلی مطمئن نبودند که خامنهای لغو فتوای خود را علناً اعلام خواهد کرد یا اینکه آنها بتوانند بهموقع تشخیص دهند ایران در حال مونتاژ یک سلاح است.
در ۱۲ ژوئن، در آستانه عملیات «شیر خیزان»، آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد تهران تعهدات عدم اشاعه خود را نقض کرده است ــ نخستین توبیخ از این دست در ۲۰ سال گذشته.
دیپلماسی و اطلاعات نادرست
وقتی نتانیاهو در آغاز دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ ــ بهعنوان نخستین رهبر خارجی ــ به دیدار او رفت، چهار سناریو از چگونگی حمله به ایران ارائه کرد؛ به گفته فردی آگاه از موضوع که به شرط ناشناس ماندن درباره تبادلات دیپلماتیک خصوصی سخن گفت.
نخستوزیر اسرائیل ابتدا نشان داد اگر اسرائیل بهتنهایی حمله کند، عملیات چگونه خواهد بود. گزینه دوم، رهبری اسرائیل با حداقل حمایت آمریکا بود. گزینه سوم، همکاری کامل دو متحد. و گزینه چهارم، رهبری عملیات توسط ایالات متحده.
ماهها برنامهریزی راهبردیِ پنهان و فشرده آغاز شد. ترامپ میخواست به دیپلماسی هستهای با ایران فرصت بدهد، اما به گفته دو فرد آگاه، به اشتراکگذاری اطلاعات و برنامهریزی عملیاتی با اسرائیل را ادامه داد. یکی از آنها گفت: «منطق این بود که اگر مذاکرات شکست بخورد، آمادهایم.»
رهبران اسرائیل فکر میکردند دادن فرصت به دیپلماسی، از نظر افکار عمومی جهانی، اگر در نهایت تصمیم به حمله میگرفتند، مهم است. اما نگران بودند که ترامپ، در اشتیاقش برای یک توافق، به توافقی بد تن دهد.
در اواسط آوریل، ترامپ به ایران ۶۰ روز فرصت داد تا با یک توافق هستهای موافقت کند. این ضربالاجل در روز پنجشنبه ۱۲ ژوئن به پایان رسید. او و نتانیاهو تلاش کردند ایران را نسبت به آنچه بعداً رخ میداد، غافل نگه دارند.
ترامپ در ۱۲ ژوئن به خبرنگاران گفت حمله اسرائیل به ایران «میتواند بهخوبی رخ دهد»، اما ترجیح خود را راهحل مذاکرهای دانست. مقامهای اسرائیلی خبر دادند که رون درمر، مشاور ارشد نتانیاهو، و داوید بارنئا، رئیس موساد، بهزودی با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، دیدار خواهند کرد. دور تازهای از مذاکرات هستهای آمریکا و ایران برای یکشنبه ۱۵ ژوئن برنامهریزی شده بود.
اسرائیل تصمیم به حمله گرفته بود؛ چیزی که آمریکا بهخوبی از آن آگاه بود. دیپلماسیِ برنامهریزیشده، ترفندی فریبکارانه بود و مقامهای هر دو کشور گزارشهای رسانهای درباره شکاف میان آمریکا و اسرائیل را تشویق کردند.
آن فرد آگاه گفت: «همه گزارشهایی که نوشته شد مبنی بر اینکه بیبی با ویتکاف یا ترامپ همنظر نیست، درست نبود. اما اینکه چنین تصوری شکل بگیرد خوب بود؛ کمک کرد برنامهریزی بدون جلب توجه بسیاری از افراد پیش برود.»
حتی پس از آغاز بمبارانها و کارزار ترورها توسط اسرائیل، دولت ترامپ آخرین تلاش دیپلماتیک را انجام داد. این دولت بهطور محرمانه پیشنهادی به ایران منتقل کرد تا بنبست بر سر برنامه هستهایاش حل شود. آنچه ایران نمیدانست این بود که این پیشنهاد، آخرین فرصت پیش از آن بود که ترامپ پیوستن قدرت آتش آمریکا به اسرائیل را تأیید کند.
شرایط توافق ــ که به دست پست رسیده و پیشتر گزارش نشده بود ــ سنگین بود و شامل پایان دادن تهران به حمایت از نیروهای نیابتی مانند حزبالله و حماس، و نیز «جایگزینی» تأسیسات غنیسازی سوخت فردو و «هر تأسیسات فعال دیگر» با تأسیسات جایگزینی که اجازه غنیسازی ندهند. در مقابل، آمریکا «تمام تحریمهای اعمالشده علیه ایران» را لغو میکرد؛ طبق متن پیشنهاد مورخ ۱۵ ژوئن.
اندکی پس از آنکه آمریکا این پیشنهاد را از طریق دیپلماتهای قطری به ایران منتقل کرد، تهران آن را رد کرد و ترامپ حملات آمریکا را مجاز دانست؛ به گفته یک دیپلمات ارشد دخیل در این روند.
«نمیشود کشف را پس گرفت»
مقامهای آمریکا، اسرائیل و آژانس میگویند خسارت واردشده به برنامه هستهای ایران ــ هرچند کامل نیست ــ قابلتوجه است؛ برنامه را سالها عقب انداخته و احتمالاً فعلاً توان ایران برای غنیسازی اورانیومِ قابل استفاده در سلاح هستهای را پایان داده است.
«در مجموع، خسارتی که حملات هوایی به شمار زیادی از سایتهای هستهای وارد کرد، گسترده و در بسیاری موارد فاجعهبار بود»، مؤسسه علم و امنیت بینالمللی در ارزیابی نوامبر خود ــ که بخشی از آن بر تصاویر ماهوارهای استوار بود ــ اعلام کرد.
مقامهای اسرائیلی میگویند برنامه ایران «بهطور چشمگیری به تأخیر افتاده» است؛ سایت غنیسازی نطنز نابود شده، بخشهایی از مجتمع پژوهشی هستهای اصفهان ویران شده و سایت عمیقاً مدفونِ فردو بهشدت آسیب دیده است.
رافائل ماریانو گروسی، مدیرکل آژانس، به «فرانتلاین» گفت میزان خسارت «بسیار قابلتوجه» است. ایران، به گفته او، همچنان ذخیرهای نزدیک به ۹۰۰ پوند اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ــ یک گام تا ۹۰ درصدِ لازم برای سلاح هستهای ــ را حفظ کرده است. این ذخیره، به گفته او، «عمدتاً همانجایی است که بود»؛ در اصفهان، فردو و نطنز. اینکه ایران بتواند به این مواد دسترسی داشته باشد یا نه، روشن نیست؛ و از زمان حملات، بازرسان آژانس از دسترسی به تأسیسات کلیدی منع شدهاند.
گروسی گفت: «بدیهی است که بدون دسترسی فیزیکی به یک مکان، هر ارزیابیای ناقص است.»
پست در سپتامبر گزارش داد که از پایان جنگ ۱۲روزه تاکنون، ایران ساختوساز را در سایتی زیرزمینی و مرموز در جنوب نطنز ــ موسوم به «کوه کلنگ» (Pickaxe Mountain) ــ افزایش داده است. همچنین، به گفته مقامهای اسرائیلی و تحلیلگران مستقر در آمریکا، ایران میکوشد با کمک چین زرادخانه موشکهای بالستیک خود را بازسازی کند.
ترامپ تهدید کرده است اگر ایران دوباره به غنیسازی اورانیوم در سطح بالا بازگردد، حمله خواهد کرد.
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در گفتوگویی با «فرانتلاین» ــ نخستین مصاحبهاش با رسانههای خارجی از زمان جنگ ژوئن ــ بیتأثیر ماند. او گفت: «برنامه هستهای ایران هرگز قابل نابودی نیست. چون وقتی یک فناوری را کشف کرده باشید، نمیتوانند آن کشف را از شما بگیرند.»