جزئیات تکان‌دهنده از کتاب تولد جفری اپستین؛ بدتر از آن چیزی است که تصور می‌کنید

مجله نیویورکر در گزارشی تازه فاش کرده است که «کتاب تولد» جفری اپستین ـ مجموعه‌ای سه جلدی به سفارش گیسلین ماکسول در سال ۲۰۰۳ ـ حاوی یادداشت‌ها، تصاویر و اعترافات تکان‌دهنده‌ای از سیاستمداران، میلیاردرها و چهره‌های مشهور جهان است: «خواندن یک سند ۲۳۸ صفحه‌ای از ابتدا تا انتها مثل ورق‌زدن یک قرارداد ناشیانه تصویرشده با شیطان است.»
تصویر جزئیات تکان‌دهنده از کتاب تولد جفری اپستین؛ بدتر از آن چیزی است که تصور می‌کنید

به گزارش آیندگان؛ در این کتاب ۲۳۸ صفحه‌ای که به تازگی توسط کنگره آمریکا منتشر شده، نام‌هایی چون بیل کلینتون، دونالد ترامپ، پرنس اندرو، سلطان برونئی، کوین اسپیسی و مایکل جکسون دیده می‌شود.

بخشی از یادداشت منسوب به ترامپ با نقاشی یک زن جوان و دیالوگ‌های چندپهلو همراه است؛ در حالی که کلینتون از «کنجکاوی کودکانه» اپستین تمجید کرده است. کتاب، پر از تصاویر زنان جوان، روایت‌های جنسی و حتی بخش ویژه‌ای با عنوان «کودکان» است که باعث خشم و جنجال رسانه‌ای شده. نیویورکر این مجموعه را «قرارداد یک ثروتمند با شیطان» توصیف کرده است.

در ادامه، ترجمه کامل گزارش جسیکا وینتر که با تیتر اصلی «The Epstein Birthday Book Is Even Worse Than You Might Realize» که روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۵ در سایت مجله نیویورکر منتشر شده است را بخوانید؛

رویداد نشر بزرگ و جنجالی این فصل برای «مردان قدرتمند»؛ همان‌طور که کتاب‌هایی مثل استیو جابز یا زندگی‌های جان لنون یا یاکوکا در دوران خود بودند، کتابی است با عنوان «پنجاه سال نخست». این مجموعه سه جلدی چرمی به سفارش گیسلین ماکسول تهیه شد تا جشن تولد مهم سال ۲۰۰۳ را برای دوست‌پسر سابقش و در نهایت همکارش در محکومیتِ کودک‌آزاری جنسی، جفری اپستین، برگزار کند.

ماکسول در مقدمه می‌نویسد: «ایده‌ی پشت این کتاب صرفاً این بود که داستان‌ها و عکس‌های قدیمی گردآوری شوند تا خاطرات شما از مکان‌ها، آدم‌ها و رویدادهای مختلف زنده شود.» دست‌خط او پر از فراز و فرود است، مثل یک مارمورای حریص. به وضوح از خودش و آنچه قرار است رونمایی کند، راضی است.

و چه تیمی گرد هم آورده: مدیر اجرایی لزلی وکس‌نر، سرمایه‌گذار خصوصی لئون بلک، سرمایه‌گذار خطرپذیر ویلیام الکوس، مدیر مایکروسافت ناتان میرولد و آلن درشویتز، در کنار بسیاری دوستان و آشنایان دیگر، همگی به‌عنوان مشارکت‌کنندگان نام برده شده‌اند، گرد هم در بزرگداشت «پسر تولدی».

احتمالاً شما درباره‌ی بخش‌های ریاست‌جمهوری این مجموعه شنیده‌اید؛ بخش‌هایی که کمیته نظارت و اصلاحات دولت در مجلس نمایندگان آمریکا از املاک اپستین به دست آورد و این هفته منتشر کرد. یادداشتی پوچ و تقریباً ناخوانا که به بیل کلینتون نسبت داده شده، از «تمام سال‌های یادگیری و شناخت» اپستین تقدیر می‌کند و از «کنجکاوی کودکانه» و «انگیزه‌اش برای ایجاد تفاوت» می‌ستاید.

مدخلی که به دونالد ترامپ نسبت داده شده و ظاهراً با امضای اوست، یک مکالمه‌ی سرشار از ایهام میان خودش و اپستین را می‌سازد ـ کسی که بعدها مشخص شد متجاوز زنجیره‌ای به دخترانی تا سن ۱۴ سالگی بوده است.

نویسنده، با الهام از شعرهای عینی جان هالندر یا شاید شعر «درخت کریسمس» اثر جیمز مریل، خطوط دیالوگ را در قالب یک سیلوئت زنانه جا داده و چند خط اضافه به‌عنوان نشانه‌ی جوانه‌های پستان کشیده است. او به عشق مشترک به رازها اشاره می‌کند. ترامپ یک‌بار گفته بود اپستین زن‌ها را «در سنین پایین‌تر» دوست دارد. البته کاخ سفید انکار کرده که ترامپ این نقاشی را کشیده یا امضا کرده است. (این گزارش را بخوانید

دولت دوم ترامپ همواره با وسواس آمیخته به فراموشی درباره روابط دیرینه رئیس‌جمهور با اپستین دست‌به‌گریبان بوده؛ همان کسی که ترامپ او را «خیلی بامزه برای بودن در کنارش» توصیف کرده بود و در سال ۲۰۱۹، در دوره نخست ترامپ، در سلول زندان و در شرایطی عجیب جان باخت، در حالی که در انتظار محاکمه بر سر اتهامات قاچاق جنسی بود. تابستان امسال، پم بوندی دادستان کل، برخلاف وعده‌هایش، از انتشار پرونده‌های تحقیقی تازه درباره اپستین عقب نشست.

ماکسول، که در حال تجدیدنظرخواهی از محکومیتش و جست‌وجوی عفو است، دو نشست طولانی با تاد بلانش، معاون دادستان کل، داشت؛ آنچه همکارم روت مارکوس «عملیات مهار خسارت» نامید. به قول ای‌بی‌سی نیوز: «تقریباً بی‌سابقه است که یک محکوم به قاچاق جنسی با چنین مقام عالی‌رتبه‌ای در وزارت دادگستری دیدار کند، به‌ویژه کسی که زمانی وکیل مدافع ارشد جنایی رئیس‌جمهور بوده است.»

از این رو قابل درک است که چرا بیشتر واکنش رسانه‌ها به پنجاه سال نخست بر چند صفحه مرتبط با ترامپ متمرکز شده است. اما چنین چارچوبی احتمالاً میزان هولناک و کرم‌خوردگی این کتاب را دست‌کم می‌گیرد.

خواندن آن از ابتدا تا انتها ــ ۲۳۸ صفحه، همراه با سانسورهای فراوان در فایل پی‌دی‌اف منتشرشده توسط کمیته مجلس ــ یعنی فروبردن خود در یک ژانر ویژه از ابتذال و انحطاط؛ گاهی شبیه ورق‌زدن دفتر یادبود بازدیدکنندگان از موزه کارکوساست. گاهی شبیه فهرست جامع آثار هنری بیرونی ساخته مجرمان جنسی ثبت‌شده. گاهی مثل این است که وسط بالماسکه فیلم چشمان بازبسته سر درآورده‌اید، با این تفاوت که همه لباس‌هایشان از برند شِی‌اِن است، بوی برگر کینگ می‌دهند و دیوارها پر از آن طلای زرق‌وبرق‌دار مورد علاقه ترامپ است. گاهی هم مثل مواجهه با قرارداد یک ثروتمند با شیطان است، که کنار امضایش یک آلت‌تناسلی کارتونی کشیده.

هاله‌ی رازآلود اپستین در میان ستایشگرانش که در کتاب مشارکت داشته‌اند بارها تکرار می‌شود. او هم «لبخند مونالیزا» دارد و هم «پوزخند گربه چشایر»؛ «همیشه در حال خندیدن» است، مثل یک «پسرک شیطان‌صفت»؛ دوستانش «فکر می‌کنند برای سیا کار می‌کند.» (شاید؟) او همیشه با دختران زیبارو احاطه شده است. یکی از رفقا می‌نویسد: «می‌تواند آنها را از هوا خلق کند.»

بخش «دوست‌دخترها» شامل دو صفحه کلاژ متراکم از عکس‌های دختران جوان است، عمدتاً با لباس شنا یا لباس زیر، و همگی صورت‌هایشان سیاه شده است. بخش «دستیاران» انگار شرح وظایف شغلی درخواستی یک کارفرما بوده که به نسخه‌ای از مجله Maxim در دهه ۲۰۰۰ پاسخ داده: عکس‌های بیکینی باز، عکس از پشت، و یک تصویر افقی سیاه‌شده با شرح «من کی هستم؟؟؟» یک عکس زوجی از پشت، با دستی که عمیقاً در کمر شلوار جین زن فرو رفته، زیرنویس دارد: «ممنون!!!» کارمند سابق دیگری که قدردانی کرده، فهرست مردان ثروتمند و بانفوذی را برمی‌شمارد که به واسطه کارش با اپستین ملاقات کرده: کلینتون، ترامپ، پرنس اندرو، سلطان برونئی، کوین اسپیسی، مایکل جکسون و دیگران.

اپستینی که در کتاب تولد تصویر شده، جذاب و خوش‌برخورد اما همزمان تهدیدآمیز است. او مثل سایه بر سر دیگران سنگینی می‌کند. زنی باریک‌اندام با تن‌پوش تنگ به سمت دوربین می‌چرخد: «میام پیشت تو پام بیچ… حتی یه لحظه خلوت نمی‌ذاری، همه‌ش با دوربین، هاها!» او خشونت را نوید می‌دهد؛ باید آرامش کرد. دوستی تصور می‌کند که دختران را با تهدید چاقو وادار به درآوردن لباس شنایشان می‌کند.

در عکس دیگری، اپستین ماسک به‌صورت دارد و چیزی شبیه تفنگ در دست، و زیرنویس به «اولین قربانی» اشاره دارد که قرار است «مورد حمله قرار گرفته و به‌طور وحشیانه غارت شود.» همه تسلیم او می‌شوند. هم شگفت‌انگیز است و هم هولناک.

یکی از دوستان به اپستین می‌گوید: «تو الگوی بچه‌هامی. وقتی من و دوستم دور هم جمع می‌شیم، فکر می‌کنی درباره کی حرف می‌زنیم؟ تو، تو، تو، تو. همیشگیه ـ دیگه طاقت ندارم.» این بیست‌ودو سال پیش بود.

مشخص نیست ماکسول چه دستورالعملی به مشارکت‌کنندگان داده بود، اما کتاب به صمیمیتی خاص اولویت می‌دهد: دست‌نویس، دست‌کشیده و بی‌وقفه جنسی. یک دیپتیک «قبل و بعد» در رنگ‌های روشن نشان می‌دهد که اپستین با بادکنک و آب‌نبات به سراغ چند دختر کوچک می‌رود؛ بیست سال بعد، او روی ساحل لم داده و چهار زن بلوند با بیکینی پایین‌تنه ماساژش می‌دهند؛ یکی از آنها حروف اول اسمش را روی باسن خالکوبی کرده؛ همه در مقابل ساختمانی شبیه مارالاگو. برخی ادای احترام‌ها، با نحو پراکنده و خط‌خطی کج‌ومعوج، شبیه اعتراف نیمه‌اجباری به گناه به نظر می‌رسند؛ انگار ام‌کِی‌اولترا به انجمن برادری خانه حیوانات نفوذ کرده باشد.

قطعه‌ای با عنوان «کشتی‌شکستگان جلد اول» می‌نویسد: «داشتم با یه دختر تو تخت هم‌خوابگی می‌کردم + جف خدمتکار رو آورد تا تخت رو مرتب کنه. اون جیغ زد + دیگه هیچ‌وقت برنگشت.» یا: «جف زنگ می‌زد با صدای خاخام و می‌گفت پدر [سانسورشده] است. من او را به خانه مادرت می‌آوردم + مجبورش می‌کردم لباس بالایی‌اش را درآورد تا بتونیم سینه‌هایش را لمس کنیم.» بسیاری از فرقه‌ها با بیرون‌کشیدن و ضبط اسرار پنهان اعضا بر آنها تسلط می‌یابند. کتاب تولد هم از این نظر فرقه‌ای است، و در ستایش تکراری‌اش از مردی عجیب و کج‌ومعوج.

شاید برخی چیزها فقط با مفهوم نیروی شیطانی قابل فهم باشند. و شاید عجیب نباشد که چرا امروز هر آمریکایی یک تئوریسین توطئه است. برخی از ثروتمندترین و بانفوذترین مردان روی زمین ـ میلیاردرها و رهبران جهان شناخته‌شده ـ به ماکسول در ساخت این کتاب کمک کرده‌اند؛ کتابی که بخشی با عنوان «کودکان» دارد. این بخش به نظر شامل چهار ورودی است (و به‌طور قابل توجهی سانسور شده).

یک کودک چیزی شبیه یک شوخی طولانی درباره مدفوع نوشته. نقاشی رنگی دیگری دختران غمگین را در سبک کابوس‌گونه‌ی هنری دارجر نشان می‌دهد، با متنی همراه که می‌نویسد: «عروس میاد با لباس سفید، داماد کجاست؟ توی دستشویی زنونه.» عکسی از کودکی در سنین نوپا با یک عروسک نرم هست. و مجموعه‌ای از عکس‌های دختری پیش‌بلوغ. او تاپ و شلوارک خواب ست پوشیده؛ در یکی از تصاویر، بالاتنه‌اش بالا زده و دست روی کمر برجسته‌اش گذاشته. شرح اصلی، با دست‌خطی که شبیه ماکسول است، فقط این است: «سری جدیدی از تصاویر.» ♦