رویترز در گزارشی نوشتهاست که دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده در شب حمله اسرائیل به ایران، در جریان جزییات کامل این حمله در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ قرار گرفته بود: «همان شب، اسرائیل عملیات شبانه خود را آغاز کرد؛ حملهای که بلافاصله به جنگ هوایی گسترده بدل شد. ترامپ و شماری از اعضای کلیدی کابینهاش، وقایع را بهصورت زنده از اتاق موسوم به «JFK Room» در بخش وضعیت اضطراری کاخ سفید تماشا کردند. سایر مقامها نیز در اتاقهای مجاور حضور داشتند. بر اساس گفته یکی از مقامها، در آن شب غذا شامل خرچنگهای سنگی از یک رستوران محلی بود.
درحالی اسرائیل با چراغ سبز رییس جمهور آمریکا به ایران حمله کرد که دونالد ترامپ خود را «صلحطلب» معرفی میکرد و نمایندهای را برای پیشبرد مذاکرات به خاورمیانه فرستاده بود، اما پشت پرده از ماهها قبل میدانست که اسرائیل آماده حمله به برنامه هستهای ایران است و احتمال کمی وجود دارد که بتوان جلوی آن را گرفت.
به نوشته رویترز، همزمان، ایالات متحده تسلیحات دفاعی را از اوکراین به خاورمیانه منتقل کرد و با وجود تردیدهای اولیه، ترامپ نهایتاً با موضعی مبهم اما غیرمخالف، به اسرائیل چراغ سبز داد. حملهای که منجر به کشته شدن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و نظامی، مشاوران رهبر ایران و آسیب جدی به تأسیسات هستهای شد، هرچند بنا به ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا، تنها چند ماه برنامه هستهای ایران را عقب انداخته است.
اکنون ترامپ با سه گزینه روبهروست: تلاش دوباره برای دیپلماسی، کنار ایستادن و تماشا، یا ورود مستقیم به جنگ – گزینهای که احتمال دارد با بمباران فردو آغاز شود.
در ادامه، ترجمه گزارش گِرَم اسلاتری، فیل استوارت، استیو هالند و جاناتان لندی که روز ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵ در رویترز با عنوان «چگونه ترامپ، که خود را “صلحطلب” مینامد، از کارزار اسرائیل علیه ایران حمایت کرد» How Trump, a self-proclaimed "peacemaker," embraced Israel's campaign against Iran منتشر شده است را بخوانید؛
حدود یک ماه پیش، در یک همایش سرمایهگذاری در عربستان سعودی، رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ هشدار پیشگویانهای به ایران داد.
او به حضار گفت: «ما هرگز اجازه نخواهیم داد آمریکا و متحدانش با تهدید تروریسم یا حمله اتمی روبهرو شوند»؛ پیامی مستقیم به رهبری در تهران.
ترامپ ادامه داد: «الان وقت انتخاب آنهاست. همین حالا. وقت زیادی برای انتظار نداریم. اتفاقها با سرعتی بسیار زیاد در حال وقوع هستند.»
آن اولتیماتوم ۱۳ مه، در آن زمان توجه زیادی را جلب نکرد.
اما به گفته دو مقام آمریکایی، در پشت پرده، ترامپ از مدتی قبل میدانست که ممکن است حملهای قریبالوقوع به ایران در راه باشد و احتمالاً کار زیادی هم از او برای جلوگیری از آن ساخته نیست.
تا اواسط ماه مه، پنتاگون شروع به تدوین برنامههای اضطراری دقیقی برای کمک به اسرائیل در صورت تحقق هدف دیرینهاش مبنی بر حمله به برنامه هستهای ایران کرده بود. همچنین، طبق گفته یک منبع آگاه غربی و یک منبع اوکراینی، ایالات متحده هزاران سلاح دفاعی را از اوکراین جنگزده به سمت خاورمیانه منحرف کرده بود تا برای درگیری احتمالی آماده شود.
پنتاگون از اظهارنظر درباره این گزارش خودداری کرد.
این روایت از هفتهها و روزهای منتهی به تصمیم ترامپ برای حمایت از کارزار بمباران اسرائیل، بر اساس مصاحبه با بیش از دوازده مقام دولت، دیپلمات خارجی و افراد نزدیک به ترامپ تنظیم شده است — اغلب آنها به شرط ناشناسماندن درباره مباحثات محرمانه صحبت کردهاند.
تصویری که از این روایت بهدست میآید، فرایندی طولانی و پنهانی از آمادهسازی است و رئیسجمهوری که برای هفتهها میان دیپلماسی و حمایت از اقدام نظامی در نوسان بود — و نهایتاً تا حدی توسط متحدی قانع شد که اعمالش را نمیتوانست کاملاً کنترل کند.
با اینکه ترامپ مدتهاست خود را صلحطلب معرفی میکند — و بارها نمایندهاش در امور خاورمیانه، استیو ویتکاف، را برای توافق دیپلماتیک به منطقه اعزام کرده بود — اما چندین متحد سیاسی نزدیک، او را به حمایت از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران سوق دادند.
به گفته دو مقام آمریکایی، اطلاعات سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نشان میداد که احتمال حمله یکجانبه از سوی اسرائیل زیاد است – حتی اگر ترامپ خواهان صبر و تأخیر در اقدام باشد.
مشخص نیست که آیا نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، یا متحدان جنگطلب ترامپ موفق شدند نظر مساعد او را به برنامههای اسرائیل جلب کنند یا نه، اما به گفته دو مقام ارشد آمریکایی و یک منبع ارشد اسرائیلی، در روزهای منتهی به حمله، دستکم مخالفتی از سوی ترامپ وجود نداشت.
به گفته افراد آشنا با این روند، همین موضع، مشوق اقدام اسرائیل شد.
هفت روز پس از شروع درگیری اسرائیل و ایران، ترامپ با یک دوراهی مواجه شد، به گفته آرون دیوید میلر، دیپلمات کهنهکار آمریکایی که به شش وزیر خارجه درباره سیاست خاورمیانه مشاوره داده، ترامپ سه راه پیشرو دارد:
۱. بار دیگر برای رسیدن به راهحل دیپلماتیک تلاش کند؛
۲. اجازه دهد ایران و اسرائیل خود درگیر بمانند؛
۳. یا وارد جنگ شود و با حمله هوایی به تأسیسات غنیسازی فردو، اقدام به تشدید تنش کند – اقدامی که پیامدهای نامعلومی برای منطقه خواهد داشت.
میلر، پژوهشگر ارشد اندیشکده بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، گفت: «ترامپ اجازه داد [حمله اسرائیل] اتفاق بیفتد. او سوار ببر شد و حالا در حال سواریگرفتن از اوست.»
کاخ سفید روز پنجشنبه اعلام کرد که ترامپ طی دو هفته آینده درباره دخالت آمریکا در این درگیری تصمیم خواهد گرفت.
کاخ سفید، دفتر نخستوزیری اسرائیل و نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد به درخواست اظهارنظر پاسخ ندادند. تهران پیوسته اعلام کرده که برنامه هستهایاش صرفاً اهداف صلحآمیز دارد — نتیجهگیریای که واشنگتن آن را رد میکند.
طوفانی در راه است
یکی از نخستین نشانههایی که حاکی از تأیید احتمالی ترامپ برای یک کارزار بمباران از سوی اسرائیل بود، در ماه آوریل ظاهر شد.
در جلسهای پشت درهای بسته در تاریخ ۱۷ آوریل، وزیر دفاع عربستان پیامی صریح به رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، رساند: پیشنهاد ترامپ برای مذاکره و دستیابی به توافق را جدی بگیر، چون این پیشنهاد میتواند راهی برای اجتناب از خطر جنگ با اسرائیل باشد.
رویترز نتوانسته تأیید کند که این پیام به دستور واشنگتن ارسال شده یا نه، و همچنین مشخص نیست که رهبران ایران این پیام را جدی گرفتهاند یا خیر.
اما اکنون با نگاهی به گذشته، باید آن پیام را جدی میگرفتند.
به گفته یک مقام آمریکایی و یک مقام ارشد اسرائیلی، نیروهای دفاعی اسرائیل و فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده، ژنرال مایکل “اریک” کوریا، درباره اطلاعات دقیقی در خصوص افزایش توان موشکی و برنامه هستهای ایران و اقدامات لازم برای دفاع از نیروهای آمریکایی و خود اسرائیل در صورت وقوع درگیری با ایران گفتوگو کرده بودند.
در همین حال، آمریکا در حال ارسال تسلیحاتی به اسرائیل بود که برای یک جنگ هوایی با ایران مفید باشند.
در یک مورد، در اوایل ماه مه، یک محموله بزرگ موشکهای دفاعی که در ابتدا برای اوکراین در نظر گرفته شده بود، به اسرائیل ارسال شد؛ به گفته منبع غربی و منبع اوکراینی.
این انتقال تسلیحات در کییف موجب نگرانی شد و به گفته منبع اوکراینی، ترس از اینکه تسلیحات بیشتری که برای دفاع در برابر مسکو لازم است به جای آن در خدمت منافع آمریکا در جاهای دیگر استفاده شود، ادامه یافت.
در ماههای ابتدایی دوره ریاستجمهوری ترامپ، اسرائیل مجموعهای از گزینهها برای حمله به تأسیسات ایران را به واشنگتن پیشنهاد داده بود، طبق گفته منابع.
در آن زمان، ترامپ این پیشنهادها را رد کرد و گفت که فعلاً ترجیح میدهد به دیپلماسی پایبند بماند. اما چند نفر از اطرافیانش میگویند که او هرگز به طور کامل مخالف استفاده از نیروی نظامی علیه ایران نبود.
او پیشتر این کار را کرده بود. در سال ۲۰۲۰، با وجود آنکه سیاست خارجی او در دوران ریاستجمهوریاش بیشتر مبتنی بر خویشتنداری بود، ترامپ دستور حمله پهپادی داد که منجر به کشته شدن سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، شد — شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مسئول عملیات برونمرزی بود.
دادستانهای آمریکایی گفتهاند که از آن زمان، دولت ایران در پی ترور ترامپ بهعنوان انتقام این اقدام بوده است — ادعایی که تهران آن را رد میکند.
در پشت پرده، ترامپ از پیش از ورودش به کاخ سفید، در موضوع ایران تحت فشار نیروهای گوناگونی قرار داشت.
از یک سو، بسیاری از حامیانش — از جمله شخصیت رسانهای محافظهکار تاکر کارلسون — و برخی مقامات دولت، جنبش «آمریکا را دوباره عظمت ببخش» ترامپ را پادزهری در برابر دههها جنگهای خارجی میدانستند که جان هزاران آمریکایی را گرفته بودند بیآنکه منافع قابل توجهی برای ایالات متحده به ارمغان بیاورند.
از سوی دیگر، چندین متحد نزدیک به ترامپ — از جمله مفسر محافظهکار مارک لوین و سناتور جمهوریخواه لیندسی گراهام — ایرانِ مجهز به سلاح هستهای را تهدیدی وجودی میدانستند که باید به هر قیمتی حذف شود.
ترامپ خود نیز به نقش «صلحساز» بودن افتخار میکرد.
او در سخنرانی مراسم تحلیف خود گفت: «بزرگترین میراثی که به آن افتخار میکنم، صلحطلبی و وحدتآفرینیام خواهد بود.»
«این یک تانگو است»
در نهایت، هیچ مقام رسمی آمریکایی، فرد نزدیک به ترامپ یا دیپلماتی که رویترز با او گفتوگو کرده، از لحظهای تعیینکننده یا «الهامی» سخن نگفته که موجب تغییر نظر رئیسجمهور شده باشد.
یکی از مقامات ارشد دولت گفت که پس از ماهها تردید، نبود پیشرفت دیپلماتیک، فشار از سوی اسرائیل و اصرار متحدان جنگطلب احتمالاً او را خسته و در نهایت متقاعد کرده است.
دستیاران و متحدان ترامپ به این نکته اشاره کردهاند که حمله اسرائیل دقیقاً پس از پایان ضربالاجل ۶۰ روزهای رخ داد که دولت ترامپ برای دستیابی به پیشرفتی در مذاکرات دیپلماتیک با ایران تعیین کرده بود.
مقام ارشد آمریکایی گفت یک عامل دیگر هم در کار بود: از آنجا که اطلاعات آمریکا بهطور مداوم نشان میداد که اسرائیل ممکن است با یا بدون حمایت آمریکا به حمله دست بزند، اگر آمریکا از آن حمایت نمیکرد، ممکن بود چنین برداشت شود که دولت غافلگیر شده است — یا بدتر، بهگونهای جلوه میکرد که آمریکا در برابر متحد دیرینهاش موضعی مخالف گرفته است.
با وجود آنکه برخی تصور میکردند ترامپ با فشار برای یافتن راهحل مسالمتآمیز، نتانیاهو را نادیده گرفته، اما در خلوت، اسرائیل میدانست که واشنگتن در کنار آن خواهد ایستاد، به گفته یک مقام رسمی دیگر.
تا زمانی که ترامپ روز دوشنبه، ۹ ژوئن، با نتانیاهو صحبت کرد — یکی از تماسهای تلفنی متعدد در روزهای اخیر — موضع او نوعی تأیید ضمنی، اگر نه صریح، بود، بنا بر گفته یک مقام آمریکایی و یک مقام اسرائیلی.
والاستریت ژورنال گزارش داده بود که ترامپ گفته دوست دارد فرصت بیشتری برای پیشرفت دیپلماسی فراهم شود.
اما مقام آمریکایی گفت که او هرگز رسماً برنامههای اسرائیل را وتو نکرد.
تا روز چهارشنبه، ۱۱ ژوئن، برای واشنگتن روشن بود که برنامههای اسرائیل به مرحله اجرا نزدیک شدهاند.
در همان روز، رویترز گزارش داد که آمریکا در حال آمادهسازی برای تخلیه جزئی سفارت خود در عراق است، در پی نگرانی از اقدامات تلافیجویانه ایران پس از حملهای قریبالوقوع.
روز بعد، ۱۲ ژوئن، واشنگتن یادداشتی رسمی به چند متحد منطقهای ارسال کرد و به آنها هشدار داد که حملهای قریبالوقوع است.
آن شب، اسرائیل بمباران شبانه خود را آغاز کرد — حملهای که تقریباً بلافاصله به جنگ هوایی تبدیل شد.
ترامپ و چند عضو کلیدی کابینهاش وقایع را زنده از «اتاق جان اف. کندی» در بخش مرکزی مرکز فرماندهی کاخ سفید تماشا کردند. دیگر مقامات در نزدیکی آن مشغول تماشای وقایع بودند.
طبق گفته یکی از مقامات، در منو غذا: خرچنگ سنگی از یک رستوران محلی.
حمله اولیه ظاهراً موفقیتآمیز بود: چندین مشاور نزدیک به رهبر عالی ایران، آیتالله علی خامنهای، کشته شدند و سایتهای کلیدی هستهای به شدت آسیب دیدند.
در طول آخر هفته، اسرائیلیها کشتن خود خامنهای را نیز در نظر داشتند، اما طبق گفته دو مقام آمریکایی، ترامپ آن را متوقف کرد.
تقریباً بلافاصله، در حزب جمهوریخواه ترامپ یک جنگ داخلی سیاسی آغاز شد؛ چند محافظهکار برجسته، از جمله اعضای کنگره، دولت او را به شعلهور ساختن آتش جنگ متهم کردند.
هفت روز بعد، جامعه اطلاعاتی آمریکا بر این باور است که حملات تنها برنامه هستهای ایران را برای چند ماه عقب انداختهاند، طبق گفته منبعی آگاه از گزارشهای اطلاعاتی آمریکا، که گزارش شبکه CNN را نیز تأیید میکند.
بیشتر تحلیلگران میگویند وارد آوردن ضربهای اساسی به برنامه هستهای ایران تنها با بمباران تأسیسات غنیسازی سوخت فردو — گوهرِ برنامه هستهای ایران — ممکن است.
تنها ایالات متحده دارای توانایی اینگونه بمبارانهای نفوذگر است.
ترامپ گفته که در حال بررسی چنین حملهای است — اقدامی که برای ایالات متحده یک تشدید عمده به شمار میرود.
تا روز پنجشنبه، هنوز مشخص نبود که او واقعاً چنین تصمیمی خواهد گرفت یا نه.