در این گزارش بررسی شده که چرا در جریان جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل و حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، برخلاف انتظارها، چین، روسیه و کره شمالی کمک عملی به ایران نکردند: «این موضوع ضعف ایده «محور کشورهای اقتدارگرا» را نمایان کرد.»
به نوشته او، «چین و روسیه درحالی تنها در حد محکومیت لفظی باقی ماندند که روابطشان با ایران تحتتأثیر منافع استراتژیک گستردهتر با اسرائیل، کشورهای عربی و بازار جهانی انرژی بود.
حتی ولادیمیر پوتین نیز از تعهد به کمک نظامی مستقیم به ایران خودداری کرد. چین نیز با اولویت دادن به ثبات منطقهای و واردات نفت، نقش میانجیگر بیطرف را ترجیح داد. تحلیلگران تأکید دارند که هرچند این کشورها دیدگاههایی ضدغربی دارند، اما منافع و ساختارهایشان آنقدر متفاوت است که مانع اتحاد واقعی میشود.
در ادامه ترجمه کامل گزارش China and Russia Keep Their Distance From Iran During Crisis که ادوارد وونگ، خبرنگار حوزه دیپلماسی و رئیس پیشین دفتر پکن برای روزنامه نیویورک تایمز نوشته و در روز ۶ ژوئن ۲۰۲۵ منتشر شده را بخوانید؛
زمانی که روسیه از چین، کره شمالی و ایران برای جنگش علیه اوکراین کمک خواست، برخی مقامات آمریکایی و بریتانیایی شروع به صحبت درباره یک «محور» جدید کردند.
بهنظر میرسید که این چهار کشور با خشم، اقتدارگرایی و دشمنی با ایالات متحده و متحدانش، متحد شدهاند.
اما فروش پهپاد و موشکهای بالستیک ایران به روسیه برای جنگ، و صادرات نفت به چین، زمانی که اهمیت داشت، نتیجهای دربر نداشت و این موضوع، تردیدهایی دربارهٔ وحدت میان این کشورها ایجاد کرد.
هیچکدام از سه کشور دیگر، به سرعت برای کمک به ایران در جریان جنگ با اسرائیل یا هنگام بمباران تأسیسات هستهایاش توسط آمریکا وارد عمل نشدند. چین و روسیه که بهمراتب قدرتمندترین کشورها در میان این چهار هستند، فقط بهطور رسمی اقدامات آمریکا را محکوم کردند ولی هیچ اقدامی عملی برای کمک مادی به ایران انجام ندادند.
الکساندر گابیف، رئیس مرکز اوراسیا در بنیاد کارنگی، گفت: «واقعیت این درگیری این بود که روسیه و چین به کمک ایران نشتافتند. این موضوع، محدودیتهای ایدهی ‘محور’ را آشکار میکند.»
او افزود: «هرکدام از این کشورها کاملاً منفعتطلباند و نمیخواهند درگیر جنگهای دیگران شوند. این جنگها بسیار متفاوتاند و مجموعه تضادها نیز متفاوت است. این کشورها الزاماً ساختارها، ارزشها و پیوندهای نهادی مشابه با ایالات متحده و متحدانش ندارند.»
این چهار کشور همگی نظامهای خودکامه دارند و نسبت به ایالات متحده که بهطور سنتی در پی تضعیف آنها و به چالش کشیدن مشروعیتشان بوده، خصومت دارند. همچنین برخی روابط راهبردی با یکدیگر دارند و از طریق تجارت و تبادل فناوری نظامی، تحریمهای اقتصادی تحت رهبری آمریکا را دور زدهاند.
مایکل کیمیج، استاد تاریخ در دانشگاه کاتولیک آمریکا و مقام پیشین وزارت خارجه که کتابی درباره جنگ اوکراین نوشته است، گفت: «بله، احتمالاً سطحی از هماهنگی میان چین، کره شمالی، ایران و روسیه وجود دارد — از این نظر که با یکدیگر گفتوگو میکنند و برخی نارضایتیهای مشترک از ایالات متحده یا غرب دارند.»
او افزود: «اما این هماهنگی آنچنان معنادار نیست.»
در میان این کشورها، فقط روسیه و کره شمالی پیمان دفاعی متقابل دارند. کره شمالی علاوهبر ارسال تسلیحات برای روسیه، بیش از ۱۴٬۰۰۰ سرباز برای جنگ در کنار روسها علیه نیروهای اوکراینی فرستاده است.
پیوند میان آنها ریشه در گذشتهی کمونیستی مشترک و جنگ ضدآمریکایی در شبهجزیره کره از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ دارد، جنگی که چین مائو نیز در آن شرکت داشت.
همین پیشینه، دلیل روابط نزدیک چین و روسیه است؛ رابطهای دوجانبه و تأثیرگذار بر دولت آمریکا و بسیاری از کشورهای جهان. رهبران دو کشور طی سالها پیوند شخصی ایجاد کردهاند و دولتهایشان چند هفته پیش از تهاجم کامل روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، اعلام کردند که «شراکت بدون محدودیت» دارند.
چین همچنان به برخی از هنجارهای بینالمللی پیش از ترامپ که توسط آمریکا و کشورهای دموکراتیک ترویج میشد، پایبند مانده و از ارسال کمکهای تسلیحاتی قابل توجه به روسیه در طول جنگ خودداری کرده است. اما به گفته مقامات آمریکایی، در بازسازی پایه صنعتی دفاعی روسیه کمک کرده و همچنان یکی از بزرگترین خریداران نفت روسیه باقی مانده است.
روابط روسیه و ایران هیچگاه چنین نبوده است.
یکی از دلایل آن، مذهب است. ایران یک حکومت دینی دارد و ساختار حاکمیتیاش از دیدگاه سه کشور دیگر که حکومتهای سکولار و سوسیالیستی دارند، مشکوک بهنظر میرسد. هم روسیه و هم چین، نسبت به گسترش بنیادگرایی اسلامی نگراناند. شی جینپینگ، رهبر چین، حتی علیه مسلمانان میانهرو هم اقدامات شدید انجام داده و برخی از آیینهای اسلامی را در میان اقلیتهای اویغور و قزاق در شمالغرب چین سرکوب کرده است.
سرگئی رادنچکو، مورخ جنگ سرد در دانشگاه جانز هاپکینز، گفت: «هیچ ارزش مشترکی جز شعارهای مبهم درباره ‘نظم چندقطبی جهانی’ وجود ندارد، و تناقضهای زیادی بین این کشورها هست. پوتین خودش این را روشن کرده: روابطش با همسایگان ایران، از جمله اسرائیل و کشورهای عربی، آنقدر مهم است که حاضر نیست آنها را بهخاطر دوستی با ایران قربانی کند.»
او افزود: «پوتین یک بازیگر حسابگر و فرصتطلب است که فقط به منافع راهبردی خود فکر میکند، و اگر لازم باشد، ایران را زیر قطار بیندازد، این کار را خواهد کرد. البته این احساس در تهران نیز کاملاً متقابل است.»
پوتین و رئیسجمهور ترامپ در ۱۴ ژوئن درباره جنگ ایران و اسرائیل صحبت کردند و پوتین پیشنهاد میانجیگری داد. پس از آن، پوتین در اظهاراتی علنی گفت که روسیه به ساخت یک نیروگاه هستهای در ایران کمک کرده و دو راکتور دیگر نیز در دست ساخت دارد.
او اگرچه از «شراکت» با ایران صحبت کرد، اما نشانهای از تمایل برای حمایت عملی از ایران در جنگ نشان نداد.
پوتین گفت: «ما چیزی را به کسی تحمیل نمیکنیم - فقط درباره اینکه چگونه یک راهحل ممکن را میبینیم، صحبت میکنیم. اما تصمیم، البته، با رهبری سیاسی همه این کشورهاست، بهویژه ایران و اسرائیل.»
عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در ۲۳ ژوئن - یک روز پس از حمله هوایی آمریکا به ایران - با پوتین در مسکو دیدار کرد، اما خلاصه رسمی روسیه از این نشست چیزی فراتر از ابراز حمایت دیپلماتیک مرسوم نداشت. در همان روز، ایران حملهای نمادین با موشک به پایگاه نظامی آمریکا در قطر انجام داد و سپس با اسرائیل و آمریکا بر سر آتشبس توافق کرد.
چین نیز در زمان وقوع بحران، فقط نظارهگر بود.
شی جینپینگ گفت که همه طرفها «باید برای کاهش تنش تلاش کنند.» و وقتی ترامپ دستور حمله به ایران را صادر کرد، چین این حملات را بهشدت محکوم کرد و آمریکا را به نقض منشور سازمان ملل متهم کرد.
اما مانند روسیه، چین نیز کمکی مادی به ایران نکرد. چین اگرچه گاهی در مسائل منطقه موضع رسمی اتخاذ میکند، اما معمولاً تلاش میکند بیطرف بهنظر برسد تا منافعش را متوازن نگه دارد. سالهاست که روابطش با عربستان سعودی و امارات متحده عربی — دو رقیب ایران — را گسترش داده است. عربستان، مانند ایران، یکی از صادرکنندگان عمده نفت به چین است.
یک جنگ منطقهای گسترده، واردات نفت چین از این کشورها را بهخطر میاندازد، بنابراین پکن بهجای دامن زدن به تنش، در پی آرامسازی اوضاع است.
هدف چین برای ایفای نقش میانجی بیطرف در خاورمیانه در مارس ۲۰۲۳ آشکار شد، زمانی که در توافق دیپلماتیک میان ایران و عربستان نقش اساسی ایفا کرد.
چین از آن فرصت برای گسترش روابط با شریک ایران در منطقه، سوریه — که در آن زمان تحت حاکمیت بشار اسد بود — نیز استفاده کرد.
انریکو فاردلا، استاد دانشگاه ناپل «لورینتاله» که سابقه تدریس در دانشگاه پکن را دارد و متخصص سیاست خارجی چین است، گفت:
«در آن زمان، نفوذ چین در خاورمیانه به اوج خود رسیده بود. اما اکنون که ایران با جنگ تضعیف شده و بشار اسد بهدست شورشیان سرنگون شده، چین با احتیاط درگیر درگیری ایران و اسرائیل است تا ببیند کدام دولتها یا گروههای سیاسی و شبهنظامی در منطقه، قدرتمندتر از بقیه ظاهر میشوند.»
او در پیامکی نوشت: «اگرچه پکن علاقهمند به برقراری آتشبس و تثبیت وضعیت پس از جنگ است، اما دیپلماسی کمصدای فعلیاش نشان از اعتماد پایین به تواناییاش برای تأثیرگذاری دارد. همانطور که در سوریه پس از اسد نیز چین شاید دوباره استراتژی انتظار و مشاهده را در پیش بگیرد تا در منظره سیاسی پس از بحران، جایگاه خود را حفظ کند.»
یون سان، کارشناس سیاست خارجی چین در مؤسسه تحقیقاتی استیمسون در واشینگتن، گفت که فرمول «محور» برای چین، روسیه، ایران و کره شمالی همچنان معتبر است. اگرچه این چهار کشور پیمان دفاعی متقابل ندارند، اما به گفته او، چشماندازی «ضدآمریکایی، ضدغربی و ضددیپلماسی لیبرال» دارند.
او افزود: «حتی همراستایی بدون پیمان دفاعی هم، همراستایی است. اینکه آنها حاضر نیستند برای همدیگر بجنگند، به معنای کماهمیت بودن همکاریشان یا تهدیدشان برای غرب نیست. چین فناوریهای هستهای و موشکی در اختیار ایران گذاشته. جنگ روسیه را تأمین مالی کرده و کره شمالی را زنده نگه داشته.»
با اینحال، یون سان گفت که حمایت چین از ایران محدودیتهایی دارد و مقامهای چینی به رهبری دینی ایران اعتماد ندارند و معتقدند ایران در روابط خارجیاش «بیش از حد سادهلوح، فرصتطلب، مردد و ناپایدار» بوده است.
او همچنین افزود که چینیها آگاهاند ایران، مانند کره شمالی، کشوری منزوی است و با وجود فراز و نشیبها در روابط، همچنان به چین نیاز دارد.
در تاریخ ۲۶ ژوئن، پس از توافق ایران با اسرائیل برای آتشبس، عزیز نصیرزاده وزیر دفاع ایران برای نخستین سفر خارجی خود پس از آغاز جنگ، به شهر چینگدائو در چین رفت تا در نشست سازمان همکاری شانگهای شرکت کند؛ سازمانی امنیتی در اوراسیا که به رهبری چین و روسیه اداره میشود.