ایران وایر در گزارشی دراینباره نوشت: نخلهای آبادان و خرمشهر درست در روزهایی که در حال ثمر دادناند، میسوزند. یا با آبی که به دلیل فعالیت کشت و صنعت نیشکر در مسیر کارون رمقی برای آن باقی نمانده و شور شده یا به دلیل آتشسوزی و نبود آب برای اطفای حریق. برآوردهای اولیه از آتشسوزی ۲۷ تیر ۱۴۰۴ نخلستانهای «منی وحی» و «کوت شنوف» در جنوب آبادان نشان از آن دارد که دستکم ۲۰هزار نفر نخل باردار سوختهاند.
نخل داران آبادان و خرمشهر در هفتههای گذشته که از شوری آب کارون محصولاتشان ازدسترفته بود برای هر مسوولی که میتوانستند وضعیت خود را توصیف کردند. برخی از آنان نزد ائمه جمعه گلایه کردند؛ در ویدئویی که تحت عنوان «نیشکر مینوشد، نخل میسوزد» توسط رکنا منتشرشده یکی از نخل داران آبادان و خرمشهر میگوید: «خدا شاهد است اگر این نخل از بین برود غذا نداریم بخوریم. عیب است این را بگوییم.»
در ویدئویی دیگر از اعتراض نخل داران شهرستان آبادان آنها مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع کرده و شعار «آب، حق مسلم ماست» سر دادهاند.
کشاورزان و نخل داران فلاحیه شادگان نیز با مشکلی مشابه نخل داران آبادان و خرمشهر مواجه هستند و خودشان با حداقل امکانات دستبهکار لایروبی نهرها و کانالهایی شدند که آب را به نخلستانهایشان میرساند تا بهاینترتیب جریان آب را تسهیل کنند.
در این میان پتروشیمیهای مستقل در ماهشهر باوجود استقرار در ساحل خلیجفارس از طریق کانال انتقال آب کارون از اهواز تغذیه میکنند و مزارع «شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن» نیز که نسبت به شادگان، آبادان و خرمشهر بالادست محسوب میشوند از طریق پمپاژ بالغبر ۴ میلیارد مترمکعب آب کارون را در بحرانیترین ماههای سال یعنی خرداد تا مهر هرسال برداشت میکنند. بهاینترتیب آنچه از کارون به آبادان و خرمشهر میرسد رمقی ندارد و بیشتر حکم پساب را دارد.
چیزی که نخل داران در توصیف کیفیت آن میگویند آبشور دریا در مقابل آب کارون قابلتحملتر است.
درست در همین روزها «محمدحسین امید»، سرپرست دانشگاه تهران و استاد مهندسی آبیاری و آبادانی نیز در چهلمین اجلاس روسای دانشگاههای ایران، خطاب به «مسعود پزشکیان»، رییسجمهور علاوه بر هشدار درباره وضعیت بحران آب گفتهاست: «آبادان کنار آب است، آب خوردن ندارد. چون آنجا کشت و صنعت نیشکر راه انداختید. همانموقع راهاندازی ما گفتیم این کار غلط است».
دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و محقق بومشناسی و محیط زیست در توصیف راه نجاتبخشی خوزستان و ازجمله نخل داران این خطه که از دیرباز خرما و خارک تولید میکردند به ایرانوایر میگوید: «اگر بخواهیم وضعیت خوزستان را به حالت استاندارد و پایداری برگردانیم که در آن تالابها و رودخانهها خشک نشوند و شاهد گردوغبار و شورشدن خاک و فرونشست زمین نباشیم باید کل سطح زیر کشت نیشکر، برنج و ذرت دانهای و علوفهای در این استان تعطیل شود.»
آبیاری با آبی که از فاضلاب بدتر است
خوزستان بنا بر آمار وزارت جهاد کشاورزی ۴۲هزار هکتار نخلستان دارد که از این میزان ۳۶هزار و ۷۰۰ هکتار آن نخلستانهای بارور به شمار میآیند. شهرستان آبادان خود بهتنهایی ۱۲ هزار و ۷۵۰ هکتار و خرمشهر ۳هزار و ۷۰۰ هکتار نخلستان دارند. این دو شهر در انتهای مسیر رودخانه کارون از آب این رودخانه برای آبیاری کشاورزی استفاده میکنند. اخیراً روزنامه پیامما در گزارشی نوشت: از ۶ میلیون نخل آبادان در دهه ۶۰، امروز تنها دو میلیون اصله باقیمانده و تولید خرما بهشدت کاهشیافته است. خرمشهر پیش از جنگ ۸ ساله بیش از یکمیلیون و ۵۰۰ هزار اصله نخل بارور داشت که بخش اعظم آن در جریان آن جنگ از بین رفت.
«حمیدرضا خدابخشی» رئیس انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان با اشاره به وابستگی معیشت ۸هزار نفر در آبادان و خرمشهر به تولید خرما و اعتراض آنها به شوری آب و غیرقابل استفاده شدن آن گفتهاست: شوری آب در بند «مارِد» با رهاسازی آب در کارون اکنون به ۱۰ هزار میکروموس بر سانتیمتر مکعب و در بهمنشیر به ۳۰ هزار میکروموس بر سانتیمتر مکعب رسیده که این آب بیش از ۱۰ برابر حد مجاز قابلتحمل برای ثمر دهی نخیلات است و بیش از ۴.۵ برابر حد مجاز برای زندهمانی درختان خرماست.
«هدایت الکتریکی آب» یا EC که مخفف "Electrical Conductivity" است، به مقدار املاح هادی موجود در آب، یا مقدار شوری آن گفته میشود. در خوزستان، بهویژه وقتی پساب کشت نیشکر و فاضلاب شهرها به رودخانهها وارد میشوند، مقدار EC افزایش مییابد، به شکلی که این شاخص در اهواز چند برابر شوشتر و دزفول است و همچنین میزان EC در آبادان و خرمشهر، بسیار بالاتر از آب رهاشده از سدهای دز و کارون است.
از اواخر دهه هفتاد و بیکیفیت شدن آب کارون در مقطع اروندرود و بهمنشیر به دلیل سدسازیها و بهرهوری صورت گرفته نظیر کشت نیشکر و ورود زهاب آن به کارون، اعتراضاتی مردمی شکل گرفت که در نخستین مورد آن در تابستان ۱۳۷۹ دستکم ۳ نفر کشته، ۷۰ نفر زخمی و ۴۰۰ نفر بازداشت شدند.
وزارت نیرو با تعریف طرحهایی چون آبرسانی غدیر که قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه مجری آن بود سعی در تامین آب شرب از طریق خط انتقال کرد؛ طرحی که هیچگاه نتوانست پاسخگوی نیاز مردم باشد؛ اما هیچگاه مشکل نخل داران باوجودی که بر اساس رویه تخصیص آب باید حقابه آنها جاری شود حلنشده و نخلستانهای خوزستان بهویژه در آبادان و خرمشهر در حال از بین رفتن هستند.
سازمان آب و برق خوزستان اولویت اول تامین آب از کارون را برای مصرف شرب در نظر میگیرد و سپس آب صنعت و کشاورزی بهویژه کشتهای دایم نظیر کشت و صنعت نیشکر و باغداران و کشت یونجه اولویتدارند. ازآنجاکه آب پتروشیمیهای ماهشهر و آب کشت و صنعت نیشکر هر دو در مقطع اهواز رودخانه کارون تامین میشوند عملا پس از ورود فاضلاب و زهاب کشت و صنعت نیشکر آنچه به آبادان و خرمشهر میرسد که EC آن تا ۳۰هزار میکروموس بر سانتیمتر مکعب میرسد.
نخلهایی که نمیتوانند جیب بانکها را پر کنند
بر اساس آنچه «محسن رشید فرخی»، رئیس انجمن خرمای ایران گفته یکمیلیون و ۳۰۰ هزار تن خرما در کشور تولید میشود که گردش مالی خرد آنیک و نیم میلیارد دلار است؛ اما برخلاف کشت و صنعت نیشکر خوزستان که سهامداران آن دو بانک بزرگ دولتی هرکدام با ۴۰درصد سهم و همچنین وزارت جهاد کشاورزی نهاد سیاستگذار بخش کشاورزی با ۲۰ درصد سهم است، نخل داران عموما مردم عادی و فاقد نفوذ سیاسی هستند.
«احمد نوری زاده»، یکی از فعالان محیطزیست خوزستان درباره حاشیه امن فعالیت شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن به ایرانوایر میگوید: «این شرکت چرخش مالی بالایی دارد و دستکم سالی ۱۰هزار میلیارد تومان سود میدهد. آنها حاضر به هیچ تغییری چه در شیوه آبیاری و چه در تغییر الگوی کشت که موجب کاهش مصرف آب میشود، نیستند چون حاشیه سودشان کاهش مییابد».
او همچنین درباره مدل مصرف آب در این مجموعه توضیح میدهد: «طبق سند سازگاری با کمآبی میزان مصرف آب در کشت نیشکر و برنج در خوزستان باید به حداقل برسد اما به روی کار آمدن دولت سیزدهم عملا این سند کنار گذاشته شد. الان برای آبیاری هر هکتار نیشکر ۳۸هزار مترمکعب آب از کارون برداشت میشود درحالیکه وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی توافق کرده بودند برای آبیاری هر هکتار نیشکر ۲۸هزار مترمکعب آب مصرف کنند».
دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و پژوهشگر بومشناسی نیز درباره وضعیت مصرف آب کشاورزی در خوزستان و سهم تولید نیشکر به ایرانوایر میگوید: «طبق مطالعات انجامشده، برداشت آب برای کشاورزی در خوزستان چیزی حدود ۱۲ میلیارد مترمکعب در سال است. عمدهترین آن یعنی چیزی حدود ۲۲درصد مربوط به کشت نیشکر است. ۱۶درصد از این میزان آب به کاشت برنج، ۱۴درصد به کاشت گندم، ۱۲ درصد به کشت خرما، ۱۱درصد به کشت ذرت دانهای و ۵ درصد به کشت ذرت علوفهای اختصاص پیدا میکند.»
۸۴ هزار هکتار از اراضی خوزستان در قالب کشت و صنعتهای «امام خمینی»، «امیرکبیر»، «دعبل خزاعی»، «میرزاکوچک خان»، «سلمان فارسی»، «حکیم فارابی» و «دهخدا» از جنوب شوشتر تا شمال آبادان و خرمشهر به کشت این محصول مشغول شدند و از سال ۱۴۰۰ نیز شرکت نیشکر هفتتپه پس از ماجراهایی که در واگذاری و اعتراضات کارگری داشت به این مجموعه الحاق شد.
نوری زاده با اشاره به ۱۰ شرکت وابسته به توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن به ایرانوایر تاکید میکند: «همواره مدیرعامل و سهامداران این مجموعه پشت اشتغال ۲۷هزارنفری پنهان میشوند و با کمک به هیئتهای مذهبی یا مواردی ازایندست از هر تصمیمگیری برای کاهش مصرف آب یا تغییر الگوی کشت یا حتی کاهش سطح زیر کشت جلوگیری میکنند».
بلایی که نیشکر بر سر خوزستان آورد
بر اساس سند سازگاری با کمآبی قرار بود کشت برنج در خوزستان به صفر برسد و مصرف آب درکشت نیشکر به نصف کاهش یابد که این سند با روی کار آمدن دولت سیزدهم ملغی شد.
دکتر منصور سهرابی با اشاره به وضعیت مصرف آب محصولات کشاورزی بر اساس برنامهریزی وزارت نیرو و تلاش برای به پایداری رساندن محیط زیست خوزستان به ایرانوایر میگوید: «اگر بخواهیم بر اساس آب قابلبرنامهریزی که وزارت نیرو تعیین کرده پیش برویم باید کل سطح زیر کشت نیشکر و ذرت علوفهای در این استان تعطیل شود؛ اما واقعیت موجود با هیچیک از این سناریوها مطابقت ندارد شاهد گسترش بیرویه سطح زیر کشت هستیم».
او با تاکید به راین که اساسا در خوزستان کشت نیشکر نباید توسعه پیدا میکرد به وجوه دیگر مشکلات حاصل از این کشت اشارهکرده میافزاید: «توسعه نیشکر جدا از مسائل محیط زیستی، مسائل مافیایی و سیاسی اجتماعی به دنبال داشته که نهادهای قدرت و ازجمله نهادهای امنیتی در آن دخالت دارند و در راستای برنامههای خودشان آن را هدایت میکنند.»
به گفته این اگرواکولوژیست و محقق بومشناسی و محیط زیست، عمده مشکلات ناشی از سدسازی و کمبود آب چه در محدوده هورالعظیم و چه در آبادان و خرمشهر در مناطق عرب نشین بروز پیداکرده و در حقیقت سرزمین آنها در حال نابودی است
سهرابی با اشاره به اتنیکمحور بودن آثار سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی و فشار به کشاورزان عرب به ایرانوایر توضیح میدهد: «لازم نبود ما اینقدر صنایع مربوط به شکر چه تولید از چغندرقند و چه تولید از نیشکر را توسعه دهیم و این بهغلط بودن سیاست خودکفایی ایران در محصولات کشاورزی برمیگردد».
به گفته سهرابی اساساً ایران با توجه به اقلیم و منابع آب خود نمیتواند در کشاورزی خودکفا باشد و عمده مشکلات محیط زیستی ایران و مصرف بیرویه آب ناشی از آن بوده که امنیت غذایی بهغلط تفسیر شده است.