درخواست خانواده «الهه حسین‌نژاد»: قاتل دخترمان را در ملاء عام قصاص کنید | بهمن فرزانه: مرا جادو کرده بودند

دادگاه رسیدگی به پرونده قتل الهه حسین‌نژاد به ریاست قاضی غلامرضا جواهری و با حضور مستشاران دادگاه، نماینده دادستان، متهم، اولیای دم و وکلای دو طرف برگزار شد. در این دادگاه، پدر و مادر الهه حسین‌نژاد، از محضر دادگاه تقاضای اشد مجازات برای متهم را خواستار شدند. بهمن فرزانه، متهم قتل الهه حسین نژاد در بخشی از اظهاراتش گفت: «حرفی ندارم؛ دفاعی ندارم. نباید می‌شد؛ اما شد. مرا جادو کرده بودند.»

تصویر درخواست خانواده «الهه حسین‌نژاد»: قاتل دخترمان را در ملاء عام قصاص کنید | بهمن فرزانه: مرا جادو کرده بودند

دادگاه رسیدگی به پرونده قتل الهه حسین‌نژاد امروز ۶ مردادماه ۱۴۰۴ در شعبه یکم دادگاه کیفری یک تهران به ریاست قاضی غلامرضا جواهری و با حضور علی القاصی رئیس کل دادگستری استان تهران، مستشاران دادگاه، نماینده دادستان، متهم، اولیای دم و وکلای دو طرف برگزار شد.

قاضی در ابتدای جلسه گفت: این دادگاه جهت رسیدگی به اتهام متهم پرونده دایر بر مباشرت در قتل عمدی زن مسلمان در ماه حرام مرحومه الهه حسین‌نژاد با ایراد ضربات چاقو و مخفی کردن جسد و تخریب عمدی اموال مشتمل بر دو عدد گوشی تلفن همراه، کیف و مدارک کارت ملی و گواهینامه برگزار شده است.

وی افزود: دادگاه با اعلام رسمیت و علنی بودن محاکمه با توجه به محتویات پرونده و دقت در اوراق قضایی، برگزار شده است.

مادر الهه حسین نژاد در جلسه دادگاه گفت: الهه ۸ سال بود که سرکار می‌رفت و برای بهبود شرایط برادر معلول ۱۴ ساله خود که نامش آرش است به ما کمک می‌کرد.

او گفت: «الهه من بسیار زحمتکش بود. آن روز با الهه تماس گرفتم گفتم وقت دکتر دارم بیا و مراقب آرش باش او به من گفت ده دقیقه دیگر می‌رسم. آن ده دقیقه شد دو ماه و الهه نیامد. آرش هنوز مرگ خواهرش را باور نکرده و مرتب می‌گوید به الهه زنگ بزنید. من درخواست اعدام در ملاءعام دارم. متهم می‌توانست بچه من را پرت کند بیرون، چرا او را کشت؟ آرش صبح تا شب الهه را صدا می‌کند به او گفتیم که خواهرش به مسافرت رفته است.»

به گزارش تسنیم؛ در ادامه جلسه دادگاه، پدر و مادر الهه حسین‌نژاد، از محضر دادگاه تقاضای اشد مجازات برای متهم را خواستار شدند.

رد پای یک خبرنگار در ادعای جنجالی بهمن فرزانه

بهمن فرزانه، مردی که حالا در قفس اتهام ایستاده، در ویدیوهای بازجویی خود مدعی شده: «الهه بی‌حیا بود، گناهش افتاد گردن من! سرنوشتش این بود.» جمله‌ای که خشم افکار عمومی را هم‌زمان با خانواده مقتول برانگیخت.

امیرحافظ سلیمانی، وکیل خانواده حسین‌نژاد روایت متفاوتی دارد. او به روزنامه اعتماد گفته است: «بهمن با ادعای موضوعاتی مثل حجاب و بی‌حیایی سعی داشته مسیر پرونده را منحرف کند. » او تأکید کرده: «قتل کاملاً عامدانه بوده و متهم با آگاهی کامل مرتکب این جنایت شده است.»

به گفته او متهم «به قتل ادعا کرده که موضوع حجاب و بی‌حیایی را یک خبرنگار برایش روی کاغذ نوشته است. متهم با این اظهارات قصد داشته به گونه‌ای خود را از اقدام مجرمانه تبرئه کند.»

وکیل خانواده سلیمانی گفت: «متهم در فیلم بازسازی صحنه جرم که خدمت بازپرس و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران موجود است، اظهار کرده که مقتوله طی مسیر با مادر و خواهرش تماس گرفته و گفته در راه بازگشت به خانه است. متهم به قتل وقتی به مقصد نزدیک شده، توقف کرده است؛ همان لحظه الهه حسین‌نژاد از او پرسیده که کرایه چقدر می‌شود!»

او گفت: «حین اینکه قصد پرداخت کرایه را داشته، متهم چشمش به گوشی او خورده و گوشی را از دست الهه حسین‌نژاد کشیده؛ مقتوله شروع به فریاد کشیدن کرده، اما متهم به قتل چاقویی که از قبل در ماشین گذاشته بود را برداشته و به سمت چپ پهلوی مقتوله ضربه وارد کرده است. به گفته متهم به قتل؛ وقتی چاقو را به پهلوی الهه حسین‌نژاد زده، مقتوله از متهم خواهش کرده که او را به بیمارستان برساند. متهم به قتل در اظهارات خود عنوان کرده که قصد داشته مقتوله را به بیمارستان برساند، اما از ترس اینکه مبادا در بیمارستان گرفتار شود، پشیمان شده و از بیراهه به سمت جاده قم رفته است. در بین مسیر هم با فرض بر اینکه اگر الهه حسین‌نژاد زنده بماند از او شکایت می‌کند با چاقو سه ضربه دیگر به قفسه سینه مقتوله وارد کرده و پیکر او را در اطراف جاده قم رها کرده است.»

سلیمانی گفت: «بنده حتی در دادسرا از متهم به قتل سوال پرسیدم لحظه‌ای که مقتوله را در بیابان رها کردی، زنده بود؟ بهمن فرزانه پاسخ داد که همان لحظه از سمت الهه حسین‌نژاد صدایی شنیده است. متهم به قتل قصد داشته جسد مقتوله را در همان بیابان دفن کند که باز ترسیده و پشیمان شده و سریع محل جرم را ترک کرده است.»

همچنین طبق اظهارات مقام‌های قضایی، متهم ابتدا با یک ضربه چاقو به پهلوی الهه حمله‌ور شده و در ادامه سه ضربه دیگر به سینه او وارد کرده. در نهایت، جسد را در حاشیه جاده تهران-قم رها کرده است.

الهه، با قصاوت، کشته شد

وکیل خانواده اولیای دم همچنین در دادگاه اول، در جایگاه حاضر شد و گفت: براساس محتویات پرونده، اقرار صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی، گزارش کارشناسی صحنه جرم، مکاتبات مخابراتی، آثار خون بر صندلی خودروی متهم و نهایتاً اقرار بی، چون و چرای متهم به قتل عمد با ضربات چاقو و تلاش در اخفای جسد کوچکترین تردیدی در عمدی بودن قتل باقی نمی‌ماند.

وی ادامه داد: مرحومه حسین نژاد دختری جوان، مسلمان، اهل دیانت، تحصیل کرده و با آینده‌ای روشن بود که با نهایت قصاوت با انگیزه‌ای فرومایه و با خشونتی فراتر از تحمل وجدانی انسانی در ماه حرام به قتل عمدی رسیده است. مطابق ماده ۲۸۹ و ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی نوع جنایت ارتکابی از مصادیق بارز قتل عمد محسوب می‌شود و با عنایت به بند الف ماده ۳۸۱ مجازات آن قصاص نفس است. پدر و مادر مقتوله صاحبان حق قصاص هستند و به موجب حق مسلم شرعی و قانونی به صراحت اعلام می‌کنیم که خواسته قطعی موکلان اجرای حکم قصاص نفس در ملاعام است این خواسته صرفاً برای التیام دل‌های سوخته ما نیست بلکه برای احیای حیثیت خون ریخته شده و برای اجرای عدالت و برای بازدارندگی از تکرار چنین جنایت وحشیانه‌ای در جامعه اسلامی است.

وی ادامه داد: جنایت حاضر نه در خفا و لحظه جنون بلکه با عمد و برداشتن چاقو با انتقال جسد و قصد ربایش تلفن همراه و سلب حیات صورت گرفته است. متهم با اقداماتی همچون معدوم سازی تلفن همراه نشان می‌دهند که تمام ظرفیت‌های مجرمانه خود را برای پنهان کردن جرم استفاده کرده است. براساس مستندات و مدارک و نیز اقرار قتل عمدی و تحقیقات پلیس و بازسازی صحنه جرم کاملا محرز است که رکن مادی و روانی قتل عمدی از سوی متهم پرونده صورت گرفته است بنابراین درخواست قصاص در ملاء عام را دارم.

تفیهم اتهام

پس از وکیل خانواده حسین‌نژاد، قاضی جواهری درباره پرونده گفت: بر اساس نظریه رئیس اداره پزشکی قانونی در ارتباط با گزارش روان پزشکی متهم مبنی بر اینکه متهم علائمی دال بر اختلال بارز روان پزشکی ندارد و سابقه‌ای از اختلال روان پزشکی ارائه نمی‌شود. نظریه پزشکی قانونی مورخ ۳ تیر ۱۴۰۴ مندرج در پرونده مبنی بر اینکه دلیلی مبنی بر فقدان قوه تمیز در هنگام ارتکاب جرم احراز نشده است و سابقه روان پزشکی مبنی بر فقدان قوه تمیز نیز ارائه نمی‌شود همچنین نتیجه آزمایش مواد مخدر و روانگردان از متهم منفی است. براساس بررسی صحنه قتل، بازسازی صحنه بر روی روکش صندلی جلوی سمت شاگرد و روکش صندلی عقب خودرو آثار خون پنهان مشاهده شده که پس از نمونه برداری، نتیجه مثبت اعلام شود.

قاضی جواهری خطاب به متهم گفت: اقرار شما در مرحله جلسات تحقیقات مقدماتی نسبت به ایراد جراحات با چاقو نسبت به مقتوله و اموال و رها کردن جسد در بیابان و سایر قرائن در پرونده موجود است. اتهامات شما دایر بر مباشرت در قتل عمدی زن مسلمان در ماه حرام مرحومه الهه حسین نژاد با ایراد ضربات با چاقو، مخفی کردن جسد، تخریب عمدی اموال مشتمل بر دو گوشی تلفن همراه، کیف و مدارک کارت ملی و گواهینامه همگی به ارزش اعلامی ۱۵۰ میلیون تومان، ایراد صدمات غیر مسری به شرح اعلام پزشکی قانونی موضوع شکایت اولیای دم مرحومه الهه حسین نژاد به شما تفهیم می‌شود هر مطلبی نسبت به دفاع از اتهامات انتسابی خود دارید بیان کنید.

متهم در جایگاه حاضر شد و به بیان دفاعیات خود پرداخت.

بهمن فرزانه: مرا جادو کرده بودند

متهم در حالیکه گریه می‌کرد، گفت: من حرفی ندارم. من مرتب می‌رفتم خرم آباد و می آمدم مادر زنم دخالت می کرد و به خانواده هم می گفتم ول کنید من را ولی من زنم را دوست داشتم. خواهرزنم که طلاق گرفته بود به من گفت تو را جادو کردیم تا بلایی سرت بیاوریم. پسرخاله زنم هم گفت تو را جادو کردند، برو پاکش کن. من هم آمدم تهران و چند روز پیش پسرخاله‌ام در نواب ماندم. روز حادثه پسرعمویم من را دعوت کرد. من هم گفتم اسنپ کار می‌کنم بعد می‌آیم. آن روز مسافر داشتم در خیابان انقلاب بنزین زدم و بعد به سمت ترمینال آزادی رفتم و مسافر را پیاده کردم. می‌خواستم از آزادی بروم اسلامشهر. ایستادم سمت زیرگذر که افسر پلیس گفت برو آنطرف. اگر به من نگفته بود برو شاید مسافر دیگری به من می‌خورد. وقتی جابه‌جا شدم الهه آمد بیست دقیقه آنجا بودم. او سوار شد. منتظر مسافر دیگری بودم که الهه گفت بیا برویم من حساب می‌کنم.

متهم ادامه داد: الهه صندلی عقب بود. آمد جلو نشست و من راه افتادم. در آزادگان جنوب بودیم. او داشت ویس گوش می‌داد که پرسیدم کیست و سر این موضوع درگیری شد.

در این هنگام قاضی گفت: درباره قتل توضیح بده.

متهم جواب داد: من روی ویس حساس هستم. حتی زنم ویس می‌گذاشت، ناراحت می‌شدم. الهه گفت چرا عصبانی هستی. گفتم از دست زنم عصبانی هستم بعد. درگیر شدیم.

قاضی: قتل عمدی را قبول داری؟

متهم: نه

قاضی: تخریب اموال را چطور؟

متهم: من فکر کردم گوشی فرد دیگری است. آخرین روز فهمیدم گوشی الهه است و آن را پرت کردم. من گوشی نمی‌خواستم. به اندازه کافی پول داشتم. نیاز به دزدیدن گوشی نداشتم. من گوشی، ماشین و مال دارم. پرونده‌های که دارم مربوط به زنم بود. زنم را دوست داشتم. ما بچه‌دار نمی‌شدیم ولی من می‌خواستم زنم باشد. ما زمان حادثه زیر پل قایمیه بیست دقیقه ایستادیم. حتی یک ماشین نگفت چی شده! نگفت چرا دعوا می‌کنید. وقتی الهه را زدم از ترسم نمی‌دانستم چه کنم. می‌خواستم او را ببرم بیمارستان ولی قاطی کردم. زنم آمد جلوی چشمم و دیگر نفهمیدم چه کنم. من دوماه است شب و روز ندارم. آن روز در نهایت حرکت کردم و رفتم سمت پمپ بنزین و بعد رفتم سمت بیابان.

قاضی: صدمات را چطور زدی؟

متهم: من یکی دو تا بیشتر نزدم. بگذار مردم بفهمند قبل از این ماجرا رفتم آبیک قزوین اما لاستیک ماشین پنچر شد. دیدم نمی‌توانم بروم شهرستان. دوباره تهران برگشتم. حتما حکمتی بوده.

در ادامه قاضی از وکیل متهم خواست از او دفاع کند.

کرمی، وکیل متهم گفت : به اولیای دم تسلیت می‌گویم و نکاتی که می‌گویم بعد حقوقی دارد. نکته اول اینکه در مباشرت در قتل عمدی با توجه به محتویات پرونده که متهم اقرار به نوع رفتار ارتکابی دارد این اعتراف صریح عامل موثری در روشن شدن پرونده است. متهم به گواه پرونده انگیزه مالی نداشته و قصد قبلی هم نداشته است. شاید بشود گفت حسابگری عقلایی که باید هزینه و فایده جرم را بکند در این فرد با توجه به محتویات پرونده مفقود است.

او گفت: به نظر می‌رسد متهم تحت یک فشار روانی این کار را کرده و شرایط عقلایی نداشته است. به نظر می‌رسد او قوه تمیز به معنای توانایی فهم و درک رفتار ارتکابی نداشته است. درباره تشخیص و تایید قوه تمیز که پزشکی قانونی عنوان کرده،من درخواست جلب نظر هیات کارشناسی دارم تا ابهامات موجود در پرونده رفع شود. نکته دوم درباره جرم اخفای جسد است که باید بگویم این اتهام به فردی داده می‌شود که قتل را مرتکب نشده است ولی متهم خودش قتل را مرتکب شده و نمی‌توان دو عنوان اتهامی به او داد. درباره سرقت هم باید بگویم که موکل قصد سرقت نداشته بلکه می‌خواسته از آنها خلاص شود.

در این هنگام وکیل اولیای دم گفت: ما درباره تخریب اموال اعلام گذشت می‌کنیم. نسبت به مابقی لایحه به دادگاه می‌دهیم. اما درباره ادعای اینکه متهم قوه تمیز نداشته است باید بگویم متهم، پرونده شخصیت دارد و پزشکی قانونی گفته متهم سالم است و هیچ اعتراضی هم نشده پس این ادعای دوباره درست نیست. ضمن اینکه وکیل متهم گفت موکلش نیت قبلی نداشته پس قتل عمدی نبوده باید بگویم متهم خودش گفته عصبانی شده و ضربات را به سینه زده و اقرار صریح است.

پس از تفهیم اتهام

در ادامه متهم دوباره در جایگاه قرار گرفت و گفت: من تاجایی که یادم است ضربات به ساعد و دست بود. من دو ضربه زدم.

قاضی: پزشکی قانونی گفته چهار ضربه.

متهم: من دو ضربه زدم.

قاضی: تو که سابقه کیفری داشتی، چطور در اسنپ ثبت نام کردی؟

متهم: هر کسی می‌تواند سه کاربری داشته باشد.

قاضی: وقتی جسد را رها کردی مقتول زنده بود؟

متهم: فوت شده بود. خواستم ببرم بیمارستان اما نتوانستم.

قاضی: خودروی سمند تو، شیشه صاف دارد یا دودی؟

متهم: صاف است.

قاضی: شما در دفاع گفتی هوا روشن بود و مقتوله فرمان را گرفت.

متهم: من ترسیدم وقتی بی‌حال شد گفتم جای خلوت بروم.

قاضی: ضربه اول را که زدی، چه واکنشی نشان داد؟

متهم: از خودش دفاع کرد. می‌خواستم بروم سمت واوان. دیدم شلوغ است. برگشتم سمت شمس آباد. از استرس نمی‌دانستم چه کنم.

قاضی: توضیح بده دوباره چه کردی؟

متهم: گوشی اول را انداختم. بعد فردایش یک گوشی دیگر پیدا کردم که نفهمیدم مال الهه است. بعد فهمیدم مال اوست.

قاضی: پزشکی قانونی گفته اختلال بارز روانی نداری. سابقه بیماری هم نداری و دلیلی هم در خصوص فقدان قوه تمیز نیست.

متهم: خیلی پرونده دارم و بیمارستان رفته‌ام. در زندان هم دارو می‌خورم. اگر نخورم نمی‌توانم ادامه بدهم.

قاضی: گفتی مقتول را با چاقوی آشپزخانه زدی. چرا آن را حمل می‌کردی؟

متهم: من در ۱۵ خرداد بساطی دیدیم و چاقو را از آنجا خریدم. سه چهار روز بود خریده بودم.

قاضی: تو که سابقه عصبانیت داری، چرا چاقو حمل می‌کردی؟

متهم: من نیتی نداشتم. خوشم آمد، برداشتم. دلیل خاصی نداشت.

قاضی: انگیزه‌ات از ارتکاب جرم را بگو.

متهم: یکدفعه قاطی کردم.

قاضی: آخرین دفاع را بگو.

متهم (با گریه): من قصد قتل نداشتم. چیزی که دیدم خانمم آمد جلوی چشمم. حرفی ندارم.

قاضی خطاب به متهم گفت: به عنوان دفاع آخر هر مطلبی دارید اعلام کنید

متهم گفت: قصد کشتن نداشتم و جنون گرفتم.

در ادامه وکیل متهم در بیان آخرین دفاع گفت: درباره نظریه نخستین پزشکی قانونی با توجه به سوابقی که متهم داشته است اگر هیات کارشناسی بررسی کند، قابل اتکا خواهد بود. درباره چاقو هم باید بگویم از دامادشان گرفته بود. متهم به خاطر مشکلات که با همسرش داشته این کار را کرده است.

درخواست برادر بهمن فرزانه

برادر بهمن فرزانه، قاتل الهه حسین نژاد در حاشیه دادگاه به روزنامه هفت صبح گفت: «آمده‌ایم که بگوییم غلط کردیم. بهمن پسر خوبی بود.»

او گفت: «در جریان گم شدن دختری به نام الهه حسین‌نژاد بودیم و از زمانی که متوجه شدیم قتل او کار برادرمان بوده دو ماه است زندگی ما سیاه شده است.اینقدر ناراحتم که انگار خواهر خودم را از دست دادم.»

برادر متهم به قتل گفت: «به همراه مادر و دو خواهر و یکی از برادرانم مقابل دادگاه آمدیم و وقتی مادرم مادر الهه را دید سمت او رفت تا التماس کند بهمن را ببخشد اما مادر الهه حاضر به گفتگو با ما نشد. برادرم راننده پایه یک است و والیبال بازی می‌کند.این اواخر به خاطر اختلافات با عمو و عموزاده هایم و همچنین موضوع طلاق خودش اعصابش به هم ریخته بود.نمی دانم چرا دست به این کار زد.»

برادر متهم در آخر گفت: «به خانواده شان بگویید این خانواده دو فرزند معلول دارد، به خاطر خدا برادرم را ببخشید.»