آخرین‌ها:

روایت وکیل نرگس محمدی از لحظه بازداشت: «او را کتک زدند، به سرش ضربه زده‌اند و روی گردن و صورتش کبودی دارد»

نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح و از برجسته‌ترین چهره‌های حقوق بشری ایران، روز جمعه ۱۲ دسامبر در شهر مشهد بار دیگر بازداشت شد؛ تنها یک سال پس از آزادی‌اش از زندان. او پس از سخترانی در مراسم بزرگداشت خسرو علی‌کردی، وکیل و مدافع آزادی‌های مدنی که در شرایطی مشکوک جان باخته بود، بازداشت شد. به گفته وکیل او، شیرین اردکانی، نرگس محمدی هنگام بازداشت به‌شدت مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته و آثار کبودی بر گردن و صورتش دیده می‌شود.
تصویر روایت وکیل نرگس محمدی از لحظه بازداشت: «او را کتک زدند، به سرش ضربه زده‌اند و روی گردن و صورتش کبودی دارد»

به گزارش آیندگان؛ شیرین اردکانی، وکیل نرگس محمدی در فرانسه، در گفتگو با مجله شارلی ابدو از جامعه بین‌المللی و دیپلماسی اروپا می‌خواهد سرکوب‌های رژیم ایران را محکوم کنند، خواهان آزادی نرگس محمدی و دیگر بازداشت‌شدگان شوند و حقیقت مرگ خسرو علی‌کردی روشن شود.

علی‌کردی پیش‌تر به دلیل دفاع از معترضان جنبش «زن، زندگی، آزادی» محکوم شده بود و پیش از مرگش، از تهدیدهایی که متوجه او بود به سازمان ملل شکایت کرده بود. خانواده او با اشاره به وجود آثار ضرب‌وجرح بر بدن و ناپدید شدن تصاویر ۱۶ دوربین مداربسته دفترش، احتمال «ترور دولتی» را مطرح کرده‌اند؛ موضوعی که مقامات ایرانی رد کرده و علت مرگ را سکته قلبی اعلام کرده‌اند.

به گفته اردکانی، نرگس محمدی اکنون در بازداشتگاهی نامعلوم نگهداری می‌شود و با توجه به وضعیت جسمانی‌اش، از جمله جراحی تومور پا در سال گذشته و محرومیت طولانی از درمان – نگرانی‌های جدی درباره سلامت او وجود دارد. هم‌زمان با بازداشت محمدی، دست‌کم ۳۹ نفر دیگر از جمله وکلا و روزنامه‌نگاران، از جمله سپیده قلیان، بازداشت شده‌اند.

وکیل نرگس محمدی از جامعه بین‌المللی و به‌ویژه دیپلماسی اروپا خواسته است فراتر از حمایت‌های نمادین، به‌طور صریح و قاطع جمهوری اسلامی را به دلیل سرکوب، بازداشت‌های خودسرانه و قتل‌های مشکوک محکوم کند. او اعلام کرده است که این پرونده‌ها به‌عنوان مصداق احتمالی «جنایت علیه بشریت» به دادستان دیوان کیفری بین‌المللی ارجاع خواهد شد و تأکید کرده که تنها فشار و بسیج بین‌المللی می‌تواند به آزادی دوباره نرگس محمدی منجر شود.

این مجله درباره نرگس محمدی نوشته است: «برنده ۵۳ ساله جایزه نوبل صلح، روز جمعه ۱۲ دسامبر ۲۰۲۵ - ۲۱ آذر ۱۴۰۴ به‌همراه شماری دیگر از فعالان بازداشت شد؛ آن هم پس از آن‌که در مراسمی برای بزرگداشت خسرو علی‌کردی، وکیل دادگستری که در شرایطی مشکوک جان باخت، سخنرانی کرده بود. این کنشگر خستگی‌ناپذیر ایرانی، یک سال پس از آزادی‌اش، بار دیگر به زندان بازمی‌گردد. «شارلی» با وکیل او، شیرین اردکانی، گفت‌وگو کرده است؛ وکیلی که خواستار بسیج بین‌المللی شده است.

نرگس محمدی تنها یک سال کوتاه طعم آزادی را چشید. این فعال ایرانی که سال‌هاست با رژیم ملایان در ایران مبارزه می‌کند، روز جمعه ۱۲ دسامبر در مشهد، در شمال‌شرق کشور، بازداشت شد. او دقایقی پیش از بازداشت، در مراسم خاکسپاری خسرو علی‌کردی سخنرانی کرده بود؛ وکیل و مدافع آزادی‌های مدنی در ایران که پیکرش در شرایطی بسیار مشکوک پیدا شد.

در ادامه ترجمه کامل گفتگوی لور دُوسی با شیرین اردکانی را که با تیتر اصلی Arrestation de Narges Mohammadi : « Elle a été battue, frappée et avait des ecchymoses au cou et au visage » روز ۱۷ دسامبر ۲۰۲۵ در مجله شارلی ابدو منتشر شده است را بخوانید؛

نرگس محمدی به‌تازگی و به شکلی خشونت‌بار در جریان یک تجمع بازداشت شده است. می‌توانید بگویید دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟

نرگس روز جمعه ۱۲ دسامبر بازداشت شد؛ زمانی که مقابل جمعیتی که در اطراف یک مسجد در شهر مشهد گرد آمده بودند، سخنرانی می‌کرد. در این مسجد، ساعتی پیش مراسمی برای بزرگداشت خسرو علی‌کردی برگزار شده بود؛ وکیل ایرانی و چهره‌ای شاخص در کانون وکلای ایران که در شرایطی بسیار مشکوک جان باخت. او خود پیش‌تر به‌دلیل دفاع از معترضان جنبش «زن، زندگی، آزادی» محکوم شده بود. نرگس محمدی به دعوت برادر او، جواد علی‌کردی ــ که خود نیز وکیل است ــ سخنرانی کرد؛ همان‌طور که در ویدئوهای لحظه بازداشتش دیده می‌شود. او گفت: «ما اینجا گرد آمده‌ایم تا یاد مردی را گرامی بداریم؛ وکیلی که مدافعی خستگی‌ناپذیر برای حقوق بشر بود. ما صدای بی‌صدایانِ ستمدیده‌ایم، همان‌طور که خسرو علی‌کردی صدای زندانیان سیاسی بود.»

درباره مرگ خسرو علی‌کردی چه می‌دانیم؟

او می‌دانست که در خطر است؛ و حتی نامه‌ای به سازمان ملل نوشته بود تا آن‌ها را از تهدیدهایی که متوجهش بود، مطلع کند. پیکرش در دفتر کارش پیدا شد، با آثار ضرب‌وجرح روی بدن. او در دفترش شانزده دوربین مداربسته نصب کرده بود، اما به گفته مقامات، تصاویر دوربین‌ها پس از مرگش «در دسترس نیست». این موارد باعث شده خانواده‌اش بگویند نشانه‌های کافی وجود دارد که فرضیه یک ترور دولتی را قابل‌باور می‌کند. برادرش خواستار انجام یک تحقیق مستقل شد، اما مقامات با این درخواست مخالفت کردند. از نظر مقامات، علت مرگ سکته قلبی بوده است. این نخستین بار نیست که مقامات واقعیت‌ها را جعل می‌کنند. در مورد مهسا امینی نیز همین‌گونه بود: با وجود آن‌که معاینات پزشکی از ضربه به سر در اثر خشونت حکایت داشت، رژیم همچنان اصرار داشت که او بر اثر عارضه‌ای ناگهانی جان باخته است.

نرگس محمدی توانسته تلفنی با برادرش صحبت کند. با او چگونه رفتار شده است؟

او تماس کوتاهی با برادرش داشته است. در یک مرکز بازداشت نگهداری می‌شود که نتوانسته محل آن را شناسایی کند. به او گفته‌اند که کتک خورده، به سرش ضربه زده‌اند و روی گردن و صورتش آثار کبودی وجود دارد. ما به‌شدت نگران وضعیت سلامت او هستیم. او سال گذشته به‌دلیل توموری در پا تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. سال‌هاست که امکان پیگیری پزشکی منظم برایش فراهم نشده است. او نتوانسته توسط پزشک مستقلی معاینه شود و هیچ تضمینی وجود ندارد که چنین معاینه‌ای انجام شود. با این حال، میان وضعیت جسمانی و روحیه‌اش نوعی دوگانگی وجود دارد: او از داخل زندان به برادرش گفته از وکلایش بخواهد حقوقش را پیگیری کنند و این‌که می‌خواهد شکایت کند تا حقوقش رعایت شود.

آنچه پس از مراسم خاکسپاری مقابل مسجد رخ داد، چرا تا این حد مهم است؟

مراسم‌های خاکسپاری در ایران اغلب به میتینگ‌های سیاسی تبدیل می‌شوند. به‌طور paradoxical، انقلاب‌ها در فضاهایی شکل گرفته‌اند که مذهب اجازه آن را می‌داد. این موضوع در مرگ مهسا امینی هم دیده شد؛ هرچه جمعیت به‌سوی مزار او حرکت می‌کرد، مراسم خاکسپاری به تظاهرات تبدیل می‌شد. ایده این است که این مرگ‌ها، شهیدان تازه‌ای هستند. باید اهمیت بسیج مردمی برای خسرو علی‌کردی را درک کرد: هزار و پانصد نفر در این مراسم حضور داشتند، آن هم در شهری بسیار مذهبی و به‌شدت امنیتی. ایرانیان شجاعت آن را پیدا کردند که رو در روی نیروهای انتظامی بگویند: «شما او را کشتید و ما می‌دانیم که کار شماست.»

و شما معتقدید این تجمع به‌درستی توسط رسانه‌های مستقل ایرانی پوشش داده نشده است…

بله. منظورم رسانه‌های مستقلی است که از خارج از کشور درباره ایران گزارش می‌دهند، مثل «ایران اینترنشنال» و «من‌وتو». آنچه از این تجمع بازتاب یافت، «درگیری» و «آشوب» بود؛ روایتی که در واقع بازتولید روایت رسمی مقامات ایرانی است.

هم‌زمان با بازداشت نرگس محمدی، بازداشت‌های دیگری هم انجام شده است. چه اطلاعاتی دارید؟

حدود ۳۹ نفر بازداشت شده‌اند. در میان آن‌ها وکلا و روزنامه‌نگاران حضور دارند؛ از جمله سپیده قلیان، روزنامه‌نگاری که پیش‌تر همراه با نرگس محمدی در زندان اوین زندانی بود. خودِ برادر خسرو علی‌کردی نیز پس از محکوم کردن این بازداشت‌ها، دستگیر شد.

علاوه بر بازداشت‌ها، شما با کارزارهای آزار و اذیت در شبکه‌های اجتماعی هم مواجه هستید…

ما با یک موج سازمان‌یافته آزار سایبری روبه‌رو هستیم. گاهی این حملات از سوی رژیم ایران و کارخانه‌های ترول آن انجام می‌شود و گاهی از سوی گروه‌های اپوزیسیون رادیکال‌شده، به‌ویژه سلطنت‌طلبانِ هوادار پهلوی؛ کسانی که برای به قدرت رسیدن پسر دیکتاتور، رضا پهلوی، تلاش می‌کنند و می‌خواهند مانع ظهور هر آلترناتیو دیگری شوند. نرگس از هر دو سو هدف خشونت قرار می‌گیرد؛ همان‌طور که همیشه وقتی در «جای درست» ایستاده باشید، چنین می‌شود. هم رژیم و هم سلطنت‌طلبان او را خائن و مزدور دولت‌های خارجی، به‌ویژه دولت اسرائیل، معرفی می‌کنند. نباید فریب این کارزارهای تخریبی را خورد.

واقعیت این است که اپوزیسیون‌های مختلفی در برابر رژیم ایران وجود دارند که هیچ شباهتی به هم ندارند…

در میان مخالفان رژیم ایران، بر سر این‌که رژیم باید سقوط کند، نوعی اجماع وجود دارد. اما مبارزات و تعهدات یکسان نیستند. نرگس محمدی از ۱۴سالگی بی‌وقفه علیه آپارتاید جنسیتی، علیه آنچه خودش «دیکتاتوری روحانی ـ نظامی» می‌نامد، برای دموکراسی و علیه مجازات اعدام مبارزه کرده است. در مقابل، بسیاری از فعالان سلطنت‌طلب، حامی ترامپ و نتانیاهو هستند و خود را همسو با بمباران‌های اسرائیل علیه ایران می‌دانند. در میان سلطنت‌طلبان، طیفی از نوستالژیست‌های دیکتاتور محمدرضا پهلوی تا جریان‌های برتری‌طلب وجود دارد که مدعی نوعی برتری مردم ایران بر دیگر تمدن‌ها و حامل نفرتی عمیق نسبت به اعراب‌اند. ارزش‌هایی که نرگس محمدی نمایندگی می‌کند، با راست افراطی ــ حتی در درون اپوزیسیون ایران ــ ناسازگار است.

گام بعدی شما چیست؟ از جامعه بین‌المللی چه انتظاری دارید؟

در روزهای آینده، گزارشی رسمی برای دفتر دادستان دیوان کیفری بین‌المللی ــ معادل یک اعلام جرم قضایی ــ تهیه خواهیم کرد تا به قتل وکلای دادگستری، بازداشت روزنامه‌نگاران و به‌طور کلی موج بازداشت‌های خودسرانه و صدور احکام اعدام پس از مرگ مهسا امینی رسیدگی شود. همه این موارد می‌تواند مصداق ظن به «جنایت علیه بشریت» باشد. ما خواهان بسیج بین‌المللی هستیم. از دیپلماسی اروپا انتظار داریم که صرفاً به حمایت نمادین از ایرانیان با هشتگ «زن، زندگی، آزادی» بسنده نکند، بلکه به‌طور روشن، قاطع و بدون ابهام، رژیمی دیکتاتوری را که مرتکب جنایت‌های دولتی می‌شود، محکوم کند. تنها بسیج بین‌المللی است که می‌تواند اوضاع را تغییر دهد. بار قبل، آزادی نرگس محمدی نتیجه همین فشارها بود. همه‌چیز در روزهای آینده رقم خواهد خورد.

لینک کوتاه
اشتراک گذاری: