در این گزارش که روز یکشنبه ۲۴ اوت ۲۰۲۵ و به قلم افشین مددی منتشر شده، آمده است:
علی لاریجانی، دبیر تازهمنصوبِ شورای عالی امنیت ملی ایران، هدایت تلاشها برای قانع کردن حاکمیت روحانی جهت پایین آوردن غنیسازی اورانیوم به خلوص ۲۰ درصد (از سطح ۶۰ درصد) را بر عهده دارد.
سطح کنونی غنیسازی به حدود ۹۰ درصدِ لازم برای توسعه سلاح هستهای نزدیک میشود و همین امر نگرانیهای بینالمللی درباره جاهطلبیهای هستهای ایران را برانگیخته است.
بریتانیا، فرانسه و آلمان تهدید کردهاند که مگر آنکه جمهوری اسلامی تا پایان اوت ۲۰۲۵ وارد گفتوگو برای ازسرگیری مذاکرات هستهای شود، تحریمهای فلجکننده اقتصادیِ رفعشده در سال ۲۰۱۵ را دوباره اعمال خواهند کرد.
بند «مکانیسم ماشه» در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ در ماه اکتبر منقضی میشود و همین موضوع اروپاییها را تحت فشار قرار داده تا پیش از آنکه فرصت مهار این رژیم را از دست بدهند، اقدام کنند.
طبق سازوکار بازگشت خودکار تحریمها (مکانیسم ماشه)، هر طرفی میتواند ایران را ناقض اعلام کند و تحریمها را بازگرداند. پس از انقضای این بند، برای اعمال تحریمهای جدید به تأیید سازمان ملل نیاز خواهد بود؛ امری که ممکن است از سوی چین یا روسیه مسدود شود.
«برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) در سال ۲۰۱۵ در ازای محدودیتهایی بر برنامه غنیسازی هستهای ایران که با هدف جلوگیری از توسعه سلاح طراحی شده بود، رهاییِ حیاتی از نزدیک به یک دهه محدودیتهای تجاری و بانکی برای اقتصاد ایران فراهم کرد.
بازگشت احتمالی به غنیسازی ۲۰ درصدی گامی معنادار به عقب از قابلیتهای کنونی ایران خواهد بود، اما همچنان بالاتر از حد ۳.۶۷ درصدِ تعیینشده در توافق ۲۰۱۵ است.
یک مقام ارشد ایرانی به «تلگراف» گفت: «لاریجانی تلاش میکند سیستم را قانع کند که سطح غنیسازی را کاهش دهد تا از وقوع جنگ دیگری جلوگیری شود. او گفته که اگر سطح غنیسازی پایین نیاید یا برخی مطالبات غرب برآورده نشود، سیستم با چالش عمده دیگری روبهرو خواهد شد.»
او گفت آقای لاریجانی میخواهد غنیسازی را به ۲۰ درصد کاهش دهد اما با مخالفت، عمدتاً از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه)، روبهرو است.
با این حال این مقام گفت رهبریِ نظام ظاهراً آمادگی دارد تمکین کند و دوباره با قدرتهای غربی وارد تعامل شود. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، بار دیگر آقای لاریجانیِ ۶۸ ساله را به مقامی منصوب کرد که پیشتر از سپتامبر ۲۰۰۵ تا اکتبر ۲۰۰۷ در اختیار داشت.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، بار دیگر آقای لاریجانیِ ۶۸ ساله را به مقامی منصوب کرد که پیشتر از سپتامبر ۲۰۰۵ تا اکتبر ۲۰۰۷ در اختیار داشت.
او بهعنوان یکی از نمایندگان آیتالله خامنهای در شورا خدمت کرده و رهبری مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی را بر عهده داشت.
در نخستین دوره مسئولیت آقای لاریجانی، پرونده هستهای ایران کمتر از شش ماه پس از آغاز کار او، از سوی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شد.
اکنون که او دوباره به این جایگاه بازگشته، همان سه کشور اروپایی آمادهاند در صورت توقف پیشرفت دیپلماتیک، پرونده هستهای ایران را مجدداً به شورای امنیت ارجاع دهند.
روز جمعه، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، برای گفتوگو درباره جلوگیری از بازاعمال تحریمهای سازمان ملل با همتایان فرانسوی، آلمانی و بریتانیایی خود تلفنی صحبت کرد و توافق شد هفته آینده با آنان دیدار کند.
نگرانی اروپاییها از زمانی بیشتر شد که تهران پس از جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل در ماه ژوئن، تمام همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را قطع کرد.
این اقدام جامعه بینالمللی را در قبال برنامه ایران و وضعیت ذخایر اورانیوم آن، ناآگاهتر کرد.
پس از تماس روز جمعه، بیانیهای به نیابت از آقای عراقچی منتشر شد که در آن صلاحیت حقوقی و اخلاقی این کشورها برای تهدید به تحریم زیر سؤال برده شده بود، اما بر تداوم گفتوگوها تأکید میکرد.
در این بیانیه آمده است: «جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در دفاع مشروع مقتدرانه عمل میکند، هرگز از مسیر دیپلماسی فاصله نگرفته و آماده هر راهحل دیپلماتیکی است که حقوق و منافع ملت ایران را تضمین کند.»
فشارهای داخلی بر رهبری ایران نشان میدهد که درباره شیوه تعامل با غرب، درون حاکمیت شکافهایی وجود دارد.
خامنهایِ ۸۶ ساله با فشار فزایندهای از درون اردوگاه خود برای انتخاب میان جاهطلبیهای هستهای و بقای نظام روبهرو است.
او از زمان حملات نظامی اسرائیل در ماه ژوئن به اهداف ایرانی تنها دو بار در انظار عمومی ظاهر شده و در هفتههای اخیر بهطور مشهودی از دید عموم غایب بوده است.
ائتلاف اصلاحطلبان خواستار تعلیق غنیسازی در قبال لغو تحریمهای آمریکا شده و همزمان از تغییرات داخلی نیز حمایت میکند.
تندروها اصلاحطلبان را مورد حمله قرار دادهاند و میگویند آنان «در زمین دشمن بازی میکنند».
«به ما میزنند، ما بازسازی میکنیم»
در یک نشست خبری در ماه جاری، رئیسجمهور ایران رشتهای از تلاشهای دیپلماتیک چندماهه را بازگو کرد و بحران سیاسیای بهراه انداخت که شکافها در رهبری کشور را عیان کرد.
آقای پزشکیان پرسید: «اگر گفتوگو نکنیم، چه باید بکنیم؟ میخواهید بجنگیم؟» او افزود: «به ما میزنند، ما بازسازی میکنیم و دوباره به ما خواهند زد.»
این اظهارات واکنش منفی برانگیخت. فرماندهان سپاه قضاوت او را زیر سؤال بردند، روزنامههای اصولگرا او را به ضعف متهم کردند و شبکههای اجتماعی از فراخوانهای استیضاح پر شد.
تحلیلگران میگویند این ماجرا نشان میدهد که آقای پزشکیان یک سال پس از آغاز به کار، چقدر آسیبپذیر شده؛ چرا که تندروها هرچه بیشتر سیاست خارجی او را سادهلوحانه و زیانبار برای منافع ایران میدانند.
تندترین توبیخ از درون ساختار امنیتی آمد. عزیز غضنفری، معاون سیاسی سپاه، هشدار داد که تکرار خطاهای لفظی میتواند امنیت ملی را به خطر اندازد.
غضنفری در وبسایت وابسته به سپاه به نام «بصیرت» نوشت: «سیاست خارجی محل بیان هر واقعیتی نیست. خطرات اظهارات نسنجیده مقامات عالیرتبه، پیش و بیش از همه، دامنگیر دولتهای خود آنان میشود.»
رزمایشهای موشکی بالستیک
خامنهای اختیار نهایی در امور سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک ایران، از جمله سیاست خارجی و امنیت ملی را در دست دارد. رئیسجمهور و مجلس در چارچوب نفوذ او عمل میکنند.
در همین حال، وزارت دفاع ایران در بحبوحه تنشهای دیپلماتیک، رزمایشهای موشکی بالستیک برگزار کرده که به نظر میرسد نمایش آمادگی نظامی باشد.
سردار رحیم صفوی، مشاور عالی خامنهای، در اظهارات اخیر بر موضع نظامی ایران تأکید کرد.
او گفت: «اکنون در وضعیت جنگی هستیم و این امکان وجود دارد که این وضعیت هر لحظه فروبپاشد.»
صفوی افزود که مقامهای نظامی ایران بر این باورند «هر کس صلح میخواهد باید برای جنگ آماده باشد و بهترین شیوه دفاع، حمله است».
«ایران یک مروارید داد و از غرب آبنبات گرفت»
رویکرد دیپلماتیک فعلی آقای لاریجانی با موضع تند پیشین او متفاوت است.
در اکتبر ۲۰۰۳، حسن روحانی پس از سفر سه وزیر خارجه اروپایی به تهران، بهعنوان رئیسجمهور ایران با تعلیق موقت غنیسازی موافقت کرد. آقای لاریجانی که آن زمان رئیس سازمان صدا و سیما بود، انتقاد کرد و گفت: «ایران یک مروارید داد و از غرب آبنبات گرفت.»
یک استاد علوم سیاسی در دانشگاهی نزدیک تهران گفت نظام در بزنگاهی سرنوشتساز قرار دارد و میان راضی نگه داشتن هواداران داخلی و تعامل با غرب گرفتار شده است.
او گفت: «این کار دشوار است؛ آنها هرگز نتوانستهاند هر دو را همزمان انجام دهند و اکنون این کار حتی سختتر هم شده است. بسیاری معتقدند تعامل با غرب معادل از دست دادن یک ضربه پیشدستانه علیه ماست. اما واقعیت این است که آنها هیچ گزینه دیگری جز یافتن راهی برای بقا ندارند. این میتواند به معنای کاهش سطح غنیسازی باشد، هرچند شاید فقط برای خریدن زمان. در گذشته تلاش میکردند پیشروی کنند؛ اکنون صرفاً تلاش میکنند به جایی برگردند که پیش از حملات آمریکا بودند.»
محاسبات سیاسی داخلیِ نظام هرچه پیچیدهتر شده است؛ چرا که جناحهای تندرو هرگونه امتیازدهی به غرب را عقبنشینی میدانند، در حالی که صداهای عملگرا استدلال میکنند تداوم سرکشی میتواند به فروپاشی نظام منجر شود.