با اینکه شاعر جفری چاسر فرض کرده بود خوانندگانش «افسانه وِید» را میشناسند، تنها خطوط باقیماندهی آن نقلقولی کوتاه در یک خطبهی لاتین قدیمی است.
استفن کَسل در گزارشی در نیویورکتایمز که با تیتر «A 900-Year-Old Typo May Unravel a Chaucer Mystery» در ۱۵ ژوئیه ۲۰۲۵ منتشر شده، در اینباره مینویسد؛
افسانهی وِید، که دو بار در اشعار جفری چاسر به آن اشاره شده، تنها در قطعهای بسیار کوچک باقی مانده است. دو پژوهشگر معتقدند یک خطای کاتبی باعث پیچیدهتر شدن ابهام دربارهی این داستان شده است.
البته در قرن چهاردهم، دقیقاً میدانستید منظورش چیست.
جفری چاسر، که اغلب بهعنوان نخستین شاعر بزرگ انگلیسی شناخته میشود، در دو بخش از آثارش به شعر یا داستان قدیمیتری به نام افسانهی وِید اشاره میکند — داستانی که ظاهراً در زمان خودش نیازی به توضیح نداشته اما از آن زمان تاکنون تقریباً بهطور کامل ناپدید شده است.
تنها قطعهی باقیمانده؛ چند خط شعر که در یک خطبهی قرن دوازدهمی نقل شده و در دههی ۱۸۹۰ دوباره کشف شده، تنها باعث سردرگمی بیشتر پژوهشگران شده است.
اکنون، دو پژوهشگر از دانشگاه کمبریج، جیمز وِید (که نام خانوادگیاش بهطور تصادفی با نام داستان یکی است) و سب فالک، معتقدند شاید با اصلاح یک اشتباه که حتی تقریباً یک هزاره بعد هم برای ناشران آشناست، رمز این معما را کشف کردهاند.
احتمالا میتوان آن را «اشتباه تایپی قرون وسطایی» نامید.
آن قطعه، بهنظر میرسید به مردی اشاره دارد که تنها در میان الفها و موجودات ترسناک دیگر است؛ چیزی شبیه به داستان یک غول اسطورهای، یا شخصیتی قهرمان مانند بیوولف که با هیولاهای ماورایی میجنگد.
این، داستانی عجیب برای خواندن توسط یک واسطهی عشقی برای یک دوشیزه خواهد بود، همانطور که در شعر «ترویلس و کریسید» چاسر رخ میدهد، یا برای ذکر شدن بهعنوان اشارهای در یکی از داستانهای کنتربری دربارهی مردی ثروتمند که با زنی جوان ازدواج میکند.
تحقیقات جدیدی که روز چهارشنبه در بریتانیا در نشریهی The Review of English Studies منتشر شد، پیشنهاد میکند که واژهی «الفها» از اشتباه زبانی یک کاتب ناشی شده که واژهای را اشتباه رونویسی کرده — واژهای که در واقع باید به معنای «گرگها» باشد — و اینکه در حقیقت، وِید متعلق به دنیای شوالیهها و عشق درباری بوده است — دنیایی که بسیار بیشتر با اشعار چاسر همخوانی دارد.
دکتر فالک، یکی از اعضای کالج گیرتون در کمبریج، گفت: «این معمای چاسر قرنهاست که پژوهشگران را به زحمت انداخته و سردرگم کرده است.» او افزود: سردبیران، مسألهی وِید را از سال ۱۵۹۸ مطرح کردهاند.
دکتر وِید، که او نیز عضو کالج گیرتون است، گفت یافتهها مشکل متنی را حل کردهاند که یکی از پژوهشگران در سال ۱۹۳۶ آن را شناختهشدهترین «گره متنی» در اشعار چاسر توصیف کرده بود.
او گفت: «اگر معما این است که چرا چاسر در لحظات کلیدی، این شخصیت را از اسطورهی ژرمنی نقل میکند، پاسخ این است: او این کار را نکرده است.»
ریچارد نورت، استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه کالج لندن گفت که تحلیل نویسندگان از شعر قرن دوازدهم دربارهی ماهیت وِید مورد قانعکنندهای ارائه میدهد. او گفت: «فکر میکنم آنها درست میگویند که وِید باید یک شوالیه از رمانی گمشده باشد، نه یک غول از افسانههای فولکلور انگلیسی.»
دیگران دربارهی پیامدهای این مطالعه محتاطتر بودند.
استفانی تریگ، استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه ملبورن استرالیا، گفت که او «با تفسیر واژهی گرگها (نه الفها) متقاعد شده» و گفت که تحلیل شامل «جزئیات و زمینههای بسیار جذاب زیادی» است، اما اضافه کرد: «من در ادعای اینکه این شیوهی درک چاسر انقلابی است، محتاط خواهم بود.»
او اضافه کرد: «آنها واقعاً شبکهای از ارجاعات و اشارههایی را که پشت این قطعات وسوسهانگیز قرار دارد، پیچیدهتر میکنند. آیا متقاعد شدهام که خوانش ما از هر کدام از متون چاسری بهطور چشمگیری تغییر خواهد کرد؟ نه واقعاً.»
آیاتی که در مرکز این معما قرار دارند، توسط نویسندهی مشهور دیگری کشف شدند: مونتاگ رودز جیمز، پژوهشگر قرون وسطی که اکنون بیشتر بهخاطر داستانهای ارواحش شناخته میشود.
در سال ۱۸۹۶، هنگام خواندن خطبههای لاتین قرن دوازدهم در کتابخانهی کالج پیترهاوس (از دیگر کالجهای کمبریج)، او به بخشی چشمگیر به زبان انگلیسی برخورد.
در همکاری با پژوهشگر دیگری به نام اسرائیل گولانک، او به این نتیجه رسید که این بخش از شعری میآید که آن را آواز وِید نامیدند و آن را اینگونه ترجمه کردند:
برخی الفاند و برخی مار؛
برخی اجنهاند که کنار آب زندگی میکنند؛
هیچکس نیست، جز هیلدبراند تنها.
مطالعهی جدید نتیجه میگیرد که کاتب خطبه، یک حرف رونی را که هنوز در انگلیسی میانه یافت میشده و بهصورت «w» تلفظ میشده، با حرف «y» اشتباه گرفته است.
این خطا، واژهی “wlves” (گرگها) را به “ylves” (الفها) تبدیل کرده است.
پژوهشگران همچنین استدلال میکنند که واژهای که قبلاً بهعنوان «اجنه» ترجمه شده بود — یعنی nikeres — در واقع به مارهای دریایی اشاره دارد.
با استفاده از متن لاتین اطراف آن، آنها پیشنهاد میدهند که این بخش دربارهی رفتار حیوانصفتانهی انسانهاست و آن را اینگونه ترجمه میکنند:
برخی گرگاند و برخی مار؛
برخی مار دریاییاند که در کنار آب زندگی میکنند.
هیچ انسانی نیست، جز هیلدبراند.
دکتر وِید گفت: «اینجا سه خط شعر داشتیم که ظاهراً دربارهی الفها و هیولاهای دریایی صحبت میکرد — چیزی که دقیقاً شما را به دنیای بیوولف و دیگر اسطورههای ژرمنی میبرد. آنچه ما فهمیدیم این بود که در این بخش نه الفی وجود دارد و نه هیولای دریایی، و در بررسی دستخط، همه تا حالا اشتباه کرده بودند.»
او گفت این تحقیق سه سال طول کشید، و اضافه کرد که معتقد است این اشتباه رخ داده چون کاتبی انتخاب شده بود که با زبان لاتین آشنا بوده است.
دکتر وِید گفت: «گمان ما -اگرچه نمیتوانیم آن را ثابت کنیم- این است که دلیل خرابکاری او در انگلیسی میانه این بوده که تا آن زمان هرگز انگلیسی ننوشته بوده است.»
این دو پژوهشگر استدلال میکنند که اشارهها به وِید، هم در خطبه و هم در اشعار چاسر، نشان میدهد که نویسندهی خطبه و چاسر، هر دو از فرهنگ عامهی معاصر برای جذب مخاطب گستردهتر استفاده کردهاند — کاری که سیاستمداران، هنرمندان یا واعظان هنوز هم انجام میدهند.
دکتر فالک گفت: «شیوهای که این شعر در خطبه نقل شده — مانند یک میم، چیزی که بهطور گستردهای قابل فهم بوده — به ما نشان میدهد که چقدر فراگیر و شناختهشده بوده است.»