هدایت‌الله دیده‌بان‌ که بود و برای محیط‌زیست چه کرد؟

هدایت‌الله دیده‌بان؛ ناجی گرزه‌مارها و بلوط‌های زاگرس با دست‌های خالی

خواهر تاب رفتن برادر را نداشت و یک روز پس از جان باختن عزیزش براثر فشارهای روانی جان باخت. روز گذشته سازمان محیط‌زیست در اطلاعیه‌ای از درگذشت خواهر هدایت الله دیده‌بان، محیط‌بانی که ۱۳ خرداد با شلیک شکارچیان کشته‌شده بود،  براثر شدت اندوه از دست دادن بردارش خبر داد.
تصویر هدایت‌الله دیده‌بان؛ ناجی گرزه‌مارها و بلوط‌های زاگرس با دست‌های خالی

ایران وایر در گزارشی درباره هدایت‌الله دیده‌بان، محیط‌بانی که به دست شکارچیان غیرمجاز کشته شد،‌ نوشت:

دوستداران محیط‌زیست، آب‌وخاک «خاییز» آوردند تا «هدایت الله دیده‌بان» محیط‌بان و سرپرست منطقه حفاظت‌شده خاییز را با آن بدرقه کنند. پیکر دیده‌بان را در روز عید قربان در بهبهان واقع در استان خوزستان به خاک سپردند.

هدایت الله دیده‌بان پس از بیش از ۲ دهه تلاش برای حفاظت از منطقه حفاظت‌شده خاییز عصر ۱۳خرداد۱۴۰۴ درحالی‌که هنوز از خودروی خود پیاده نشده بود با شلیک گلوله شکارچیان غیرمجاز به سرش کشته شد. آن روز به‌واسطه شنیدن صدای شلیک گلوله از حضور شکارچیان متخلف باخبر شده بود و پیش از آن‌که بتواند جلوی آن‌ها را بگیرد قربانی شد. گفته می‌شود این ماجرا تله‌ای برای آن بوده تا او را به قربانگاه بکشانند و نقشه قتلش را اجرا کنند.

دیده‌بان درست ۳۸ روز بعدازآنکه همکار دیگرش «کاظم (یاسر) مصدق» محیط‌بان گلستان به ضرب گلوله شکارچیان به قتل رسید، سرنوشتی مشابه پیدا کرد.

او مدت‌ها قبل در پاسخ به این جمله یکی از فعالان محیط‌زیست که گفته بود «کسی که با شمشیر می‌خوابد با شمشیر کشته می‌شود» خندیده و گفته بود: «می‌دانم».

جمعیت چشم‌گیری برای بدرقه او حاضرشده بودند یکی از دوستداران محیط‌زیست منطقه حفاظت‌شده خاییز که به شکلی نمادین آب‌وخاک آورده بود تا او را برای همیشه بدرقه کند، خطاب به او می‌گوید: «هدایت! این خاک خاییز است. در خاییز زحمت کشیدی و جاودانه شدی، به‌پاس تمام فداکاری‌هایت خاک خاییز را آوردیم تا زیر پیکر مطهرت باشد. خاک و آب خاییز را آوردیم برای تشکر از همه زحماتی که برای خاییز کشیدی و فداکاری‌هایی که کردی. شهادتت مبارکت باشد هدایت».

در شبکه‌های اجتماعی نیز فیلمی از او دست‌به‌دست می‌شود که به‌عنوان یک محیط‌بان در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید: «هنوز مانده‌ایم این اسلحه‌ای که دولت به دست ما داده تحت چه شرایطی باید متخلف را با آن بزنم».

محیط‌بانی که زور دوربینش از سلاح بیشتر شد

آن‌هایی که هدایت الله دیده‌بان را می‌شناسند می‌دانند محیط‌بانی، نقطه عطفی در زندگی‌اش شد. آن‌قدری که بر بسیاری از جنبه‌های مختلف زندگی‌اش تأثیر عمیقی گذاشت. تاثیر این تغییر را می‌توان در بدرقه پرتعداد او ملموس‌تر دید. اگر به‌روزهای میان ۱۹شهریور۱۳۴۶ تا ۱۳خرداد۱۴۰۴ نگاه کنید می‌بینید که دیده‌بان چگونه نامش، سرنوشتش شد تا دیده‌بان طبیعت شود؛ چیزی که در پیام‌های تسلیت رسمی هم رد آن را می‌بینیم؛ پاسدار محیط‌زیست.

او از اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به‌عنوان محیط‌بان افتخاری و همیار محیط‌زیست بدون مزد و امکانات فعالیتش را در منطقه حفاظت‌شده خاییز شروع کرد. ۲۲ سال برای این منطقه کارکرد. در همین دوره محیط‌بانی با زنی کوهنورد آشنا شد و با او ازدواج کرد اما آن‌قدر غرق در حفاظت از طبیعت شد که فرصتی برای این‌که خودش صاحب فرزند شود، نمی‌یافت.

پیش از آن‌که محیط‌بان افتخاری شود همه او را به عشق موتورسیکلت‌های سنگین مخصوصاً موتور ۱۰۰۰ می‌شناختند. او درون خانواده‌ای از طایفه «بووُلی» (ابوعلی‌های بهبهان) به دنیا آمد. خدمت سربازی‌اش را در سال‌های جنگ در ارتش گذراند و پس‌ازآن مشغول کار فروش لوازم برق صنعتی شد؛ اما به سبب برخی مشکلات آن را رها کرد.

در همه‌سال‌هایی که در منطقه خاییز محیط‌بان بود روزهای پردردسری را پشت سر گذاشت. به‌جز آتش‌سوزی‌های این منطقه که در فاصله ۷ سال اخیر جنگل‌های بلوط خاییز را قربانی کرده بود اتفاقات پیچیده‌ای ازجمله تعارض میان شکارچیان غیرمجاز و محیط‌بانان پیش رویش قرار گرفت که در برخی از آن‌ها او شیوه متفاوتی را در جلوگیری از فعالیت شکارچیان متخلف به کاربست.

ماجرای حمله متخلفان به کانکس محیط‌بانی و آتش‌ زدن این مکان یکی از دردسرهایی بود که جان خودش و همکارانش را نشانه رفته بود. به‌جز این دستکم دو بار هدف شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای قرار گرفت که دو تا از ساچمه‌هایی که در بدنش نشسته بود، نزدیک نخاعش قرارگرفته و امکان تخلیه آن وجود نداشت.

علاوه بر این متخلفان چون او را مانع فعالیتشان در منطقه خاییز می‌دیدند از تهدید و سرقت منزلش هم فروگذار نکردند.

یکی از پیچیده‌ترین اتفاقاتی که برای او و همکارانش رقم خورد حمله شکارچیان غیرمجاز در نخستین روز فروردین ۱۳۸۹ بود. او پیش از آن‌که دست به سلاح ببرد با دوربین خود از شکارچیان درزمانی مناسب فیلم گرفته بود. بااین‌حال وقتی به همراه همکارانش می‌خواست جلوی ۶ شکارچی متخلف که ۵ نفر آن‌ها مسلح بودند را بگیرد درگیری و تیراندازی درگرفت و طی این درگیری «ماشالله‌ مهنایی» پس از هشدارهای لازم اقدام به شلیک به سمت شکارچیان کرد. این تیراندازی منجر به مرگ یکی از شکارچیان شد.

دادگاه علیه مهنایی اتهام قتل عمد را مطرح کرد و فیلمی که دیده‌بان گرفته بود به کارآگاهان پلیس آگاهی کمک کرد تا درروند تحقیقات نشان دهد محیط‌بانان طبق اصول حرفه‌ای اقدام به تیراندازی کرده‌اند. بااین‌حال مهنایی ۵ سال در حبس به سر برد تا سرانجام آزاد شد.

به همین دلیل «احسان محمدی»، عضو سابق هیات داوری جایزه «یحیی» در وصف دیده‌بان در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: «با گوشی موبایل و دوربین عکاسی، بهتر از زور اسلحه، متخلف‌ها را به دام می‌انداخت. شجاعت ذاتی و عشق بی‌حدوحصری به طبیعت داشت. سال ۱۳۹۶ به او گفتم کسی که با شمشیر می‌خوابه با شمشیر کشته می‌شه خندید و گفت می‌دونم»

جایزه یحیی جایزه سالانه‌ای است که به ابتکار انجمن یوزپلنگ ایرانی هرساله برای قدردانی از فعالیت محیط‌بانان سازمان حفاظت محیط‌زیست به آنان تعلق می‌گیرد. جایزه‌ای که به یاد «یحیی شاهکوه محلی» از محیط‌بانان فعال سازمان حفاظت محیط‌زیست در استان‌های سمنان، گلستان و مازندران ‌که در سال ۱۳۸۵ در استان مازندران در درگیری با شکارچیان غیرمجاز کشته شد ایجادشده است.

«هوشنگ ضیایی» پیشکسوت محیط‌زیست نیز در یادداشتی که در گرامیداشت یاد دیده‌بان در روزنامه پیام‌ ما نوشت همین نکته را یادآوری کرد که «معتقد بود عملکرد دوربین عکاسی بیشتر از تفنگ است».

عمویم گفت در خاییز دیدمت برای من پسر بابات نیستی

در همین چند روز پس از قربانی شدن دیده‌بان قطعه‌هایی از برنامه مستند «درنگ تنهایی» منتشر و دست‌به‌دست شده است.

در این برنامه که «سمیه رفیعی» رییس فراکسیون محیط‌زیست مجلس هم حضور دارد او علاوه بر نقد شرایط به‌کارگیری سلاح توسط محیط‌بانان به توصیف شرایطی که در آن مشغول حفاظت از منطقه خاییز است و به‌طورکلی زندگی محیط‌بانی پرداخت.

او در این برنامه تاکید می‌کند که چگونه بابت مرگ یک شکارچی و تحقیقات قضایی به همراه همکارانش بازداشت‌شده و منطقه حفاظت‌شده خاییز عملا رها و مثل یک منطقه آزاد بدون محافظ می‌ماند. دیده‌بان دراین‌باره در این برنامه می‌گوید: «زحمات ۲۵ سال ما در دو ماه از بین رفت. [بستگان شکارچی کشته‌شده] ریختند کل پاسگاه ما را آتش زدند. بعد از دو ماه که برگشتیم به منطقه قدم‌به‌قدم سربریده حیات‌وحش را می‌دیدیم. خیلی تلخ بود. برای ما که از یک پرنده حفاظت می‌کنیم مطمئن باشید دلم نمی‌خواهد یک انسان را زخمی بکنم یا کاری بکنم که منجر به کشته شدن یک انسانی شود».

توصیف برادرزاده هدایت الله دیده‌بان از عشق او به حفاظت از محیط‌زیست و چگونگی برخوردش با هر تخلفی شنیدنی است.

«رامتین دیده‌بان» می‌گوید: «بو برده بود که به شکار علاقه‌مند شده‌ام و می‌خواهم آن را تجربه کنم. یک‌بار که به بهبهان رفته بودم به من گفت عمو اگر در منطقه دیدمت دیگر پسر حبیب (بابام) نیستی. حواست باشد. همین شد که مسیر من را هم تغییر داد».

هوشنگ ضیایی با اشاره به «تنگ تکاب»، محل رویارویی «آریوبرزن» با اسکندر مقدونی، هدایت الله دیده‌بان را آریوبرزن زمان توصیف کرده است.

ناجی گرزه‌مارها و جنگل‌های بلوط خاییز

صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام نشان می‌دهد او تا چه اندازه دلش با طبیعت گره‌خورده بود، چیزی که در ۱۷۰ پست اینستاگرامی روزنه‌های امیدی از زندگی و حفاظت از این منطقه ثبت کرده بود.

دیده‌بان به گفته دوستانش و همین‌طور فعالان محیط‌زیست چنان با منطقه حفاظت‌شده خاییز درآمیخته بود که در آن نقاطی پنهان مانده از چشم همه را می‌یافت؛ مثل غاری که کوهنوردان پس از معرفی آن توسط دیده‌بان و پیمایش آن تا عمق ۷۰۰ متری این غار را «دیده‌بان» نام گذاشتند.

یکی از مشکلاتی که سنت غلط آتش‌ زدن زمین‌های کشاورزی برای محیط‌زیست رقم می‌زند سرایت آتش‌سوزی به منابع طبیعی و آسیب جدی به حیات‌وحش است. او بارها از رهاسازی افعی‌های موسوم به «گرزه مار» که در پی آتش زدن زمین‌های کشاورزی به خانه کشاورزان واردشده بودند فیلم گرفت تا نشان دهد که این گونه‌های حیات‌وحش تا چه اندازه در معرض آسیب‌های سنت‌های غلط ما در کشاورزی هستند.

در فاصله سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳ جنگل‌های بلوط زاگرس در منطقه حفاظت‌شده خاییز دستکم ۷ بار طعمه حریق شدند. او در سال ۱۳۹۹ در مهار آتش‌سوزی گسترده‌ای در این منطقه حضور داشت که در وصفش گفته بود:‌«وحشتناک است، ناراحت این هستم که هیچ ابزاری نداریم که آتش را خاموش‌کنیم. مگر می‌شود بلوط را با دست خاموش‌کنیم؟» وحشتناک است.»

۲ روز پس از قربانی شدنش، مسئولان انتظامی و همین‌طور «رضا رستگار» فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط‌زیست، از دستگیری قاتل محیط‌بان هدایت اله دیده‌بان خبر دادند؛ اما نکته اصلی را باید در توصیف «بهمن ایزدی» فعال محیط‌زیست بجوییم. او در یادداشتی در پیام ما در وصف فقدان دیده‌بان نوشته است: «ما فقط یک محیط‌بان را از دست ندادیم، یک سرمایه اجتماعی بی‌بدیل را از دست دادیم، یک معلم را؛ آن‌هم درزمانی که قوانین ناکارآمد، همه‌چیز را به نابودی کشانده و ما بیش از همیشه نیازمند تعادل‌بخشی انسان‌هایی چون هدایت هستیم».