دایان کیتن، ستاره «انی هال» و «باشگاه همسران سابق»، در ۷۹سالگی درگذشت

دایان کیتن شخصیت نامتعارف خود را به ده‌ها نقش در تلویزیون و سینما آورد؛ از کمدی‌های شلوغی مثل «اسلیپر» تا درام‌های برنده‌ای چون «پدرخوانده».
تصویر دایان کیتن، ستاره «انی هال» و «باشگاه همسران سابق»، در ۷۹سالگی درگذشت

دایان کیتن، بازیگر پرجنب‌وجوش، گاه نامتعارف و همیشه خوشایندِ خودکم‌بین، که برای کمدی وودی آلن «انی هال» (Annie Hall) اسکار گرفت و در حدود ۱۰۰ نقش سینمایی و تلویزیونی ظاهر شد — تقریباً به شکلی برابر در کمدی‌هایی مانند «اسلیپر» (Sleeper) و «باشگاه همسران سابق» (The First Wives Club) و درام‌هایی مانند «پدرخوانده» (The Godfather) و «اتاق ماروین» (Marvin’s Room) — درگذشت. او ۷۹ سال داشت.

خبر درگذشت او را دوری راث، تهیه‌کننده تعدادی از تازه‌ترین فیلم‌های خانم کیتن، تأیید کرد. او نگفت کجا یا چه زمانی خانم کیتن درگذشت و دلیلی نیز برای مرگ او ذکر نکرد.

آنیتا گیتس، ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ در نیویورک‌تایمز درباره زندگی‌نامه او نوشت:

خانم کیتن ۳۱ساله بود و سابقهٔ بازی در هشت فیلم — عمدتاً کمدی — را داشت که در «انی هال» (۱۹۷۷) نقش شخصیت عنوان فیلم را بازی کرد؛ زنی مجرد در نیویورک با جاه‌طلبی‌ها، ناامنی‌ها و سبکی کاملاً مشخص. «انی» به‌خاطر «پیشرفت‌های» شادمانهٔ روان‌پزشکی‌اش، پوشش‌هایی که شبیه لباس مردانه‌اند، مهارت‌های رانندگیِ محل تردید و نشانه‌هایی از یک تربیت بیش از حد سالمِ غرب میانه معروف است.

او هنگام دریافت اسکار، یک کت لینن، دو دامن بلند لینن، شالی روی پیراهن سفید با کراوات باریک مشکی و کفش پاشنه‌بلند با جوراب پوشیده بود. در خاطراتش در سال ۲۰۱۴ با عنوان «آن‌وقت دوباره» (Then Again)، با اندکی تأسف به آن لحظه نگاه کرد و آن را «تیپ لایه‌لایهٔ «لا-دی-دا»ی من» نامید.

«انی هال» که سه اسکار دیگر از جمله بهترین فیلم را نیز برد، برای خانم کیتن مجموعه‌ای از افتخارات دیگر به همراه آورد؛ از جمله جوایز بازیگری از هیئت ملی بازبینی (National Board of Review)، انجمن ملی منتقدان فیلم (National Society of Film Critics)، حلقهٔ منتقدان فیلم نیویورک و آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا (BAFTA).

هالیوود ریپورتر در نقد این فیلم، خانم کیتن را «بازیگر کامل نسل ما» خواند و نوشت او «آن جذابیت و گرما و خودانگیختگی» را می‌افزاید که باعث می‌شود «انی هال» پذیرفتنی شود.

خانم کیتن سه نامزدی اسکار دیگر نیز داشت. یکی برای درام گسترده و اسکاربردهٔ «سرخ‌ها» (Reds، ۱۹۸۱) که در آن نقش لوییس برایانت را بازی می‌کند؛ نویسنده‌ای پرشور در دههٔ ۱۹۱۰ که با سوسیالیست‌های گرینویچ ویلیج و انقلابیون بلشویک حشرونشر دارد، به‌ویژه روزنامه‌نگارِ فعال جک رید (وارن بیتی که کارگردان فیلم نیز بود).

دیگری برای «اتاق ماروین» (۱۹۹۶)، که در آن نقش دختر ازخودگذشته‌ای را بازی می‌کند که در حال مراقبت از پدرِ در حال احتضار و عمهٔ حواس‌پرتش است، که ناگهان خودش تشخیص لوسمی می‌گیرد و به پیوند مغز استخوان نیاز دارد. هم‌بازی‌های او شامل مریل استریپ، لئوناردو دی‌کاپریو و هیوم کرونین بودند.

سومی برای «یه اتفاق باید بیفته» (Something’s Gotta Give، ۲۰۰۳) — کمدی‌ای نوشته و کارگردانیِ نانسی مایرز — دربارهٔ نمایشنامه‌نویس موفقی که به‌واسطهٔ یک جداییِ بسیار اشک‌بار، به یک کمدی پرفروش جدید می‌رسد. او توجه‌های پزشکِ خوش‌سیما و بسیار جوان‌تری (کیانو ریوز) را جلب می‌کند و مردی زن‌ستیز در دههٔ شصت زندگی (جک نیکلسون) را الهام می‌بخشد که عاشق زنی هم‌سن خودش شود.

خانم کیتن کارگردان نیز بود. نخستین فیلمش «بهشت» (Heaven، ۱۹۸۷) بود؛ مستندی دربارهٔ باورها به جهان پس از مرگ. در آخرین کارش، خودش را در کنار مگ رایان و لیزا کودرو در درام کمدی «قطع کردن» (Hanging Up، ۲۰۰۰) کارگردانی کرد؛ اثری بر اساس رمانی از دلیا افرون.

«قهرمانان بی‌سیم» (Unstrung Heroes، ۱۹۹۵) نخستین تجربهٔ او در فیلمسازی داستانی بود که در آن اندی مک‌داول، جان تورتورو و مایکل ریچاردز بازی می‌کردند. این داستان دربارهٔ دایی‌های نامتعارف یک پسر نوجوان بود و برای بخش «نوعی نگاه» (Un Certain Regard) — بخش جنبیِ معتبر جشنوارهٔ کن — انتخاب شد. رولینگ استون نوشت: «فیلم مثل یک افسون عمل می‌کند.» واشنگتن پست آن را «دیوانگیِ شیرین»، «داستانی حساس دربارهٔ بلوغ» نامید.

سینما همیشه هدف خانم کیتن بود. او در برنامهٔ «سی‌بی‌اس سان‌دی مورنینگ» در سال ۲۰۱۰، بیزاری‌اش از تئاتر را به‌عنوان یک مسیر مادام‌العمر توضیح داد: «شب پشت شب؟ اجرای یک نمایش؟» و در حالی‌که تظاهر می‌کرد اسلحه‌ای خیالی را به شقیقه‌اش می‌گذارد، گفت: «این تصور من از جهنم است.»

دایان هال در ۵ ژانویهٔ ۱۹۴۶ در لس‌آنجلس به دنیا آمد. او بزرگ‌ترینِ چهار فرزندِ جان نیوتن ایگناتیوس هال — معروف به جک — مهندس عمران، و دوروتی دین (کیتن) هال، عکاس آماتوری که در یک مسابقهٔ زیبایی برای خانه‌داران عنوان «خانم لس‌آنجلس» را نیز کسب کرده بود.

به نوشتهٔ خانم کیتن در خاطراتش، پدرش او را «پرکینز» لقب داده بود و اغلب «دی-انی» صدایش می‌زد.

او در سانتا آنا، کالیفرنیا، نزدیک لس‌آنجلس بزرگ شد و برای مدتی کوتاه در کالج‌های جامعه — ابتدا سانتا آنا و سپس اورنج کوست — درس خواند. در ۱۹سالگی ترک تحصیل کرد و به نیویورک رفت تا در «نِیبِرهد پلی‌هاوس» بازیگری بخواند.

او با موزیکال پرفروش «مو» (Hair) به برادوی راه یافت؛ نخست به‌عنوان عضو گروه کُر و سپس در نقش اصلی زن، «شیلا». (او ۵۰ دلار پاداشی را که به بازیگرانی پرداخت می‌شد که حاضر بودند در یکی از صحنه‌ها عریان ظاهر شوند، رد کرد.)

حرفهٔ برادویی او ادامه یافت و همکاری‌اش با آقای آلن با نمایش «دوباره بازی‌اش کن، سم» (Play It Again, Sam، ۱۹۶۹) آغاز شد؛ جایی که نقش زنی متأهّل و دلخواه را مقابل آقای آلن در نقش دوستِ مطلّقِ دست‌وپاچلفتی بازی کرد. آن اجرا نامزدی جایزهٔ تونی بهترین بازیگر مکمل زن در نمایش را برایش به ارمغان آورد.

نخستین نقش سینمایی‌اش سال بعد آمد؛ وقتی در «عاشقان و دیگر غریبه‌ها» (Lovers and Other Strangers، ۱۹۷۰) نقش زن جوانِ ناخشنودی را در یک عروسی حومه‌نشین بازی کرد. سپس، پس از چند حضور تلویزیونی، نقش «کی آدامز»، دوست‌دخترِ آشکارا غیراصیلِ سیسیلی که بعدتر همسرِ معتمدِ مایکل کورلئونه (با بازی آل پاچینو) می‌شود، را در «پدرخوانده»ی فرانسیس فورد کوپولا (۱۹۷۲) بازی کرد. (او و آقای پاچینو در ۱۹۷۴ — سالِ اکران «پدرخوانده: قسمت دوم» — شروع به قرار گذاشتن کردند.)

با همهٔ تحسین‌هایی که «پدرخوانده» برانگیخت، خانم کیتن — که همیشه خودکم‌بین بود — دربارهٔ بازیِ خودش چندان ذوق‌زده نبود. او پس از اکران فیلم به تایمز گفت: «از همان ابتدا فکر می‌کردم برای این نقش مناسب نیستم. فیلم را ندیده‌ام. فقط تصمیم گرفتم خودم را از رنجش نجات بدهم. مجبور شدم چند صحنه را ببینم چون باید دوبله می‌کردم — چند دیالوگ را دوبلهٔ هم‌زمان — و نمی‌توانستم تماشا کردن خودم را تحمل کنم. فکر می‌کردم خیلی افتضاح به نظر می‌آیم؛ مثل یک چوب‌خشک در آن لباس‌های دههٔ ۴۰!»

سه سال بعد، همان سالی که «انی هال» اکران شد، او در درام تکان‌دهندهٔ «در جست‌وجوی آقای گودبار» (Looking for Mr. Goodbar) در نقش معلم جوانی بازی کرد که تقریباً هر شب در بارهای مخصوص مجردها پرسه می‌زند. مالی هسکل در نقدی در مجلهٔ نیویورک، بازی خانم کیتن را «اجرای یک عمر» خواند و خودِ فیلم را «دهشتناک، قدرتمند، هولناک» توصیف کرد. برخی گفتند هرچند او اسکار را برای «انی هال» برد، بسیاری از رأی‌دهندگان تحت تأثیر «گودبار» بودند؛ فیلمی که آن را درخشان اما «طاقت‌فرسا» می‌دانستند.

او مرتب در فیلم‌های آقای آلن ظاهر شد: از نسخهٔ سینمایی «دوباره بازی‌اش کن، سم» (۱۹۷۲)، «اسلیپر» (۱۹۷۳) — کمدی‌ای در آینده‌ای ویران‌شهری — و «عشق و مرگ» (Love and Death، ۱۹۷۵) در روسیهٔ تزارها گرفته تا دو فیلم جدی‌تر معاصرِ او، «فضاهای داخلی» (Interiors، ۱۹۷۸) و «منهتن» (Manhattan، ۱۹۷۹) که جوایز متعددی برد.

با آنکه آرزوهای اولیهٔ خوانندگی‌اش را «احمقانه» می‌خواند، دو ترانه در «انی هال» خواند و در «روزهای رادیویی» (Radio Days، ۱۹۸۷)ی آقای آلن، در نقش خوانندهٔ کلوپ شبانه در دههٔ ۱۹۴۰، حضور افتخاری داشت. آخرین همکاری‌شان «راز قتل در منهتن» (Manhattan Murder Mystery، ۱۹۹۳) بود.

گذشته از «سرخ‌ها»، «اتاق ماروین» و دنباله‌های «پدرخوانده» (۱۹۷۴ و ۱۹۹۰)، او در چند درام دیگر — بعضاً با چاشنیِ طنز تلخ — نیز بازی کرد؛ از جمله «به ماه شلیک کن» (Shoot the Moon، ۱۹۸۲) با آلبرت فینی، دربارهٔ زوجی بدبخت در کالیفرنیا و طلاق‌شان؛ «جنایات قلب» (Crimes of the Heart، ۱۹۸۶) اثر بت هنلی، در نقش خواهرِ پیردوشیزهٔ جسیکا لنگ و سیسی اسپیسک؛ و مینی‌سریال «پاپ جوان» (The Young Pope، ۲۰۱۶)، در نقش راهبه‌ای که منشی و محرمِ اسرار پاپ (جود لا) است.

بااین‌همه، استعداد او برای فکاهی ظریف هدر نرفت. پیش از «یه اتفاق باید بیفته»، در کمدی‌های دیگری به نویسندگی یا کارگردانیِ نانسی مایرز بازی کرد: «تب نوزاد» (Baby Boom، ۱۹۸۷) در برابر سم شپارد، در نقش مدیر اجرایی شهری که نوزادی به ارث می‌برد و به ورمونت نقل مکان می‌کند؛ و «پدر عروس» (Father of the Bride، ۱۹۹۱) و دنبالهٔ ۱۹۹۵ آن، در کنار استیو مارتین.

خانم مایرز در یک جشنوارهٔ کمدی در آسپنِ کلرادو در ۲۰۰۴، مهارت‌های کمدیِ خانم کیتن را با دو ستارهٔ بزرگ نسل‌های پیشین، کاترین هپبورن و جین آرتور، مقایسه کرد. و خودِ آقای آلن پا را فراتر گذاشت: «به‌نظر من، به‌جز جودی هالیدی، او بهترین کمدینِ زنِ تاریخِ سینماست.» او این را به تایمز گفت.

دیگر کمدی‌های خانم کیتن شامل «هری و والتر به نیویورک می‌روند» (Harry and Walter Go to New York، ۱۹۷۵) — واقع در دههٔ ۱۸۹۰ — با حضور جیمز کان و الیوت گولد؛ «خانوادهٔ استون» (The Family Stone، ۲۰۰۵) با بازی گروهی شامل درموت مولرونی، سارا جسیکا پارکر و کرِگ تی. نلسون؛ «پنج پرواز بالا» (5 Flights Up، ۲۰۱۴) در کنار مورگان فریمن؛ و «پامز» (Poms، ۲۰۱۹) دربارهٔ گروهی از تشویق‌گرانِ بازنشسته بود.

«باشگاه همسران سابق» (۱۹۹۶)، که در آن همراه گلدی هاون و بت میدلر بازی کرد، یک موفقیت بزرگ گیشه‌ای بود؛ کمدیِ انتقام — یا عدالت، بسته به دیدگاه شما. شخصیت خانم کیتن، برای نمونه، می‌فهمد درمانگری که به او اعتماد کرده، در واقع با همسر جداشده‌اش رابطه دارد.

آخرین فیلم او «اردوی تابستانی» (Summer Camp، ۲۰۲۴) بود؛ کمدی‌ای دربارهٔ سه دوست قدیمی در یک تجدید دیدار پراتفاق.

زندگی شخصیِ خانم کیتن گاه خوراک صفحات شایعات می‌شد؛ آن‌ها روابط عاشقانهٔ او — از جمله با آقای بیتی و آقای آلن علاوه بر آقای پاچینو — را دنبال می‌کردند. او هرگز ازدواج نکرد و دو فرزند را به فرزندی پذیرفت: پسری به نام دوک کیتن و دختری به نام دکستر کیتن. اطلاعات کامل دربارهٔ بازماندگان او فوراً در دسترس نبود.

او در ۲۰۱۹ با همان نگاهِ معمولِ نقادانه به خود، به مجلهٔ «پیپل» گفت: «سن‌وسال بیشتر مرا عاقل‌تر نکرده. من هیچ‌چیز نمی‌دانم و هیچ چیزی یاد نگرفته‌ام.» بااین‌حال، طی سال‌ها حدود دوازده کتاب نوشت — آثاری دربارهٔ مُد، هنر و معماری و نیز خاطرات. شیلا وِلر در «بررسی کتاب نیویورک تایمز» در ۲۰۱۴، خاطرات «آن‌وقت دوباره»ی خانم کیتن را «جسورانه صادقانه» خواند و خودِ او را «تیزبینانه گزنده، طنزآمیز و سخت‌گیر نسبت به خویش» توصیف کرد.

«آن‌وقت دوباره» برای خانم کیتن فرصتی بود تا بنویسد: «فهمیدم نمی‌توانم بر عشق نور بیندازم جز آنکه آمدوشدش را حس کنم و سپاسگزار باشم.»

این کتاب همچنین فرصتی بود برای به چالش کشیدن یکی‌دو ضرب‌المثل: «اگر زیبایی در چشم بیننده است، آیا یعنی آینه‌ها اتلاف وقت‌اند؟»

لینک کوتاه
اشتراک گذاری: