روث مارگالیت در مقاله «پس از حمله به ایران، اسرائیل برای گام بعدی آماده میشود» که روز ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ در نشریه نیویورکر، منتشر شده، به حمله گسترده اسرائیل به تأسیسات هستهای و اهداف نظامی در ایران مانند فرماندهان ارشد و تاسیسات موشکی در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ میپردازد.
این حمله شامل بمباران تأسیسات نطنز، ترور دانشمندان هستهای، فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و عملیاتهای موساد در خاک ایران بود. مارگالیت در روایت خود، فضای رعبآور ساعات اولیه پس از حمله را از منظر شخصی در تلآویو توصیف میکند و به واکنشهای داخلی اسرائیل، از غرور عمومی نسبت به موفقیت اطلاعاتی گرفته تا ترس از انتقام ایران، میپردازد.
او همچنین به گمانهزنیهایی درباره نقش آمریکا، زمانبندی استراتژیک حملات، و احتمال تلاش اسرائیل برای مختل کردن مذاکرات هستهای ایران و آمریکا اشاره میکند.
در بخش دوم مقاله، نویسنده نگاهی انتقادی به سیاستگذاریهای نتانیاهو دارد و به بحران رهبری در اسرائیل، بیاعتمادی عمومی نسبت به دولت، و خطر درگیریهای طولانیمدت با ایران میپردازد.
او هشدار میدهد که در حالیکه اسرائیل ممکن است توان بازدارندگیاش را نشان داده باشد، هزینههای انسانی و سیاسی این حمله تازه آغاز شدهاند — هم برای ایران، و هم برای خود اسرائیل.
مشروح گزارش «پس از حمله به ایران، اسرائیل برای گام بعدی آماده میشود» After Attacking Iran, Israel Girds for What’s Next نوشته روث مارگالیت از نیویورکر که در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ منتشر شده را در ادامه بخوانید؛
ساعت سه بامداد جمعه، آژیرها در سراسر اسرائیل به صدا درآمدند و خانوادهام در تلآویو با وحشت از خواب پریدند. وقتی بچههایم را که هنوز خوابآلود بودند به راهپله ساختمانمان هدایت میکردم، متوجه شدم که یک کامیون حمل زباله در بیرون طبق معمول مشغول کار است: سطل زبالهای را بلند میکرد، یکی خالی میانداخت، و هنگام عقب رفتن بوق میزد. در هجده ماه گذشته، آژیرها آنقدر زیاد شدهاند که برخی اسرائیلیها نسبت به تهدید بیتفاوت شدهاند.
«برادر!» کسی از پنجرهای نزدیک فریاد زد. «ایرانه!»
راننده کامیون نظرش را تغییر داد. در وسط خیابان توقف کرد، پیاده شد و داخل ساختمان ما پناه گرفت تا خطر بگذرد.
در آن سوی خلیج فارس، اسرائیل در حال اجرای حملهای پیشرفته علیه توانایی ایران برای ساخت سلاح هستهای بود. جنگندهها تأسیسات هستهای نطنز را هدف قرار دادند، و همزمان، عملیاتهایی دیگر منجر به کشته شدن بالاترین فرمانده نظامی ایران، فرمانده سپاه پاسداران، رئیس نیروی هوایی و دستکم شش دانشمند هستهای شد.
تصاویر خبری، ساختمانهای مسکونی در تهران را نشان میدادند که دود از اتاقهایی خاص بلند شده بود، نشانهای از حملاتی با دقت بالا (هرچند ایران اعلام کرد که هشتاد غیرنظامی نیز کشته شدهاند).
یک منبع امنیتی بینام به شبکه ۱۲ اسرائیل گفت که موساد اخیراً پایگاههایی را در داخل ایران راهاندازی کرده بود که در آنجا موشکهای دقیق و پهپادهای انتحاری نگهداری میشد.
در خبرها، تصاویر دانهدانه سیاهوسفید از مأموران نقابدار موساد پخش شد که در خاک ایران، با دقت، پهپادهایی را – که گفته میشد انفجاریاند – کار میگذاشتند تا سامانههای پدافند هوایی کشور را نابود کنند.
اسرائیل به مدت بیست سال تهدید به حمله به برنامه هستهای ایران کرده بود. و ناگهان، ظاهراً در عرض چند دقیقه، این حمله عملی شده بود. در تلویزیون اسرائیل، گزارشگران نظامی هشدار دادند که «روزهای سختی در پیش است.» یُونیت لوی، مجری زن شبکه خبری اصلی کانال ۱۲ اعلام کرد: «ما وارد وضعیت کاملاً جدیدی شدهایم.»
این حمله باعث شد بسیاری از تحلیلگران بپرسند: چرا حالا؟ روزهای پیشین اتفاقات مهمی در خود داشتند. یک مناقشه درباره احتمال اجبار مردان فوقارتدوکس به خدمت سربازی، دولت اسرائیل را در آستانه فروپاشی قرار داده بود، چراکه اپوزیسیون تلاش میکرد پارلمان را منحل کند.
نخستوزیر بنیامین نتانیاهو موفق شد این تلاش را متوقف کند، اما ائتلافش زخمی و پراکنده بیرون آمد. یک نهاد نظارتی سازمان ملل نیز اعلام کرده بود که ایران در نقض تعهدات مربوط به پادمانهای هستهای قرار دارد.
دستگاه اطلاعاتی اسرائیل مدتها هشدار داده بود که ایران در آستانه دستیابی به «توانایی گریز» قرار دارد – یعنی توانایی تبدیل اورانیوم غنیشده به بمب – اما اعلام اخیر بهطور خاصی شدید تلقی شد.
مذاکرات بین آمریکا و ایران درباره برنامه هستهای ایران در هفتههای اخیر در جریان بود و قرار بود هفته آینده در عمان از سر گرفته شود. برخی گمان کردند که حملات برای مختل کردن این مذاکرات انجام شدهاند. راز زیمت، مدیر برنامه ایران در مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، روز جمعه به خبرنگاران گفت که اسرائیل بهوضوح «نمیخواست یک توافق بد با ایران انجام شود.»
اما وقتی از او پرسیدم آیا این مسئله زمانبندی حملات را توضیح میدهد، با احتیاط پاسخ داد. گفت: «قطعاً فکر نمیکنم اسرائیل از اینکه توانسته مذاکرات بین ایران و آمریکا را متوقف کند، ناراضی باشد»، اما افزود که هدف اصلی اسرائیل تضعیف توانمندیهای ایران بوده است.
نداو ایال، ستوننویس شناختهشده روزنامه «یدیعوت آحارونوت» اسرائیل، حتی فراتر رفت و استدلال کرد که حملات طوری طراحی شده بودند که بین دورهای مذاکرات انجام شوند تا رهبری ایران را فریب دهند. او در ایکس (توئیتر سابق) نوشت که اسرائیلیها «ایدهای کاشتند که چیزی قرار نیست اتفاق بیفتد» تا زمان آغاز مذاکرات در عمان، تا فرماندهان عالیرتبه ایرانی را به «حس امنیت کاذب» سوق دهند، پیش از آنکه هدف قرار بگیرند.
یاکوف آمیدرور، سرلشکر بازنشسته و مشاور سابق امنیت ملی نتانیاهو، اصرار داشت که موساد – که به گفته او سه عملیات جداگانه در ایران انجام داده – بر اساس زمانبندی خودش عمل میکرد.
او گفت: «یک عملیات نظامی را میتوان به تعویق انداخت – به خلبانها میگویی بروند خانهشان. اما وقتی چیزی مثل آنچه موساد در ایران دارد، در اختیار داری، نمیتوانی هر وقت بخواهی به تعویق بیندازی و دوباره از سر بگیری. بنابراین فشار از طرف موساد بود. هرچه مدت بیشتری در داخل ایران بمانی، بیشتر در معرض افشا قرار میگیری.»
او همچنین اشاره کرد که از نظر تاکتیکی منطقی بود که در شرایطی حمله شود که ایران در موضع ضعف است.
نیروهای نیابتیاش در لبنان و سوریه – که زمانی قدرتی جدی در منطقه بودند – در نبردهای اخیر آسیبهای شدیدی دیده بودند.
یک عملیات مخفیانه اسرائیلی در اکتبر گذشته، سامانههای پدافند هوایی ایران را بهشدت تضعیف کرده بود. آمیدرور گفت وقتی نتانیاهو احتمال پاسخ ایران را ارزیابی میکرد، لازم نبود «صد هزار موشک از سوی لبنان را هم در نظر بگیرد.»
اسرائیل روز جمعه به حملات خود ادامه داد، از جمله با یک حمله دوم به نطنز، سایت غنیسازی اورانیوم؛ همچنین نشانههایی وجود داشت که ممکن است اسرائیل به دنبال هدف قرار دادن سایت فوقالعاده مستحکم فردو نیز باشد. بحثی در گرفت درباره اینکه آیا آمریکا در این حملات همکاری داشته یا نه.
ایال، ستوننویس یدیعوت، در پست خود نوشت که «بدون چراغ سبز آمریکا، هیچکدام از اینها اتفاق نمیافتاد.» او اضافه کرد: «حملهای از این نوع نیاز به هماهنگی کامل با آمریکا دارد – بر سر فضای هوایی خاورمیانه، بر سر اطلاعات مشترک، و زنجیرههای تأمین مهمات.»
اما وزیر خارجه مارکو روبیو در بیانیهای ادعا کرد که این حملات «اقدامی یکجانبه» از سوی اسرائیل بوده و آمریکا «در این حملات دخالتی نداشته است.» ولی رئیسجمهور دونالد ترامپ ظاهراً از این حملات لذت میبرد؛ او به یک خبرنگار شبکه ABC گفت: «اونا ضربهای خوردن که هرچی بگی، سنگینه. و قراره بیشتر هم بخورن. خیلی بیشتر.»
ابعاد کامل خسارات واردشده احتمالاً تا مدتها مشخص نخواهد شد، هرچند ایران اذعان کرد که «چند بخش» از تأسیسات نطنز آسیب دیدهاند. آمیدرور، ژنرال پیشین، استدلال کرد که نتایج دقیق این حملات اهمیت ثانویه دارد.
او گفت: «اسرائیل توان بازدارندگی خودش را نشان داد.» و افزود: «از منظر فلسفی، مهم نیست که اسرائیل چقدر توانسته برنامه واقعی را به تأخیر بیندازد.» او این را هم گفت که برای اسرائیل، دانشمندان اهدافی مهمتر از رهبران نظامی و سپاه پاسداران بودند.
در اسرائیل، حس غرور گستردهای وجود داشت از اینکه کشور توانسته یک عملیات اطلاعاتی پیچیده را با موفقیت اجرا کند، آن هم پس از شکست فاجعهبار در جلوگیری از حملات تحت رهبری حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳.
اما سؤالات بسیاری در هوا معلق و بدون پاسخ بود؛ آیا این شروع یک جنگ جدید است؟ یا تشدیدی در درگیری بیستماهه اسرائیل با حماس در غزه؟
حزبالله اعلام کرد که حملهای را آغاز نخواهد کرد. اما حتی بدون کمک حزبالله، رهبران ایران تحت فشار شدید قرار گرفتند تا واکنشی تند نشان دهند.
روز جمعه، ایران تهدید به تلافی کرد و گفت: «پایان داستان را ایران خواهد نوشت.» مدارس و محلهای کار در اسرائیل تعطیل شدند، همراه با تمام کنیسهها. به مردم دستور داده شد که تجمع نکنند و نزدیک پناهگاهها بمانند. معمولاً، وقتی موشکی در راه است، به اسرائیلیها گفته میشود که به پناهگاه بروند و ده دقیقه صبر کنند. اینبار، رئیس فرماندهی جبهه داخلی اسرائیل گفت: «با شنیدن آژیر، وارد فضای امن خود میشویم و بیرون نمیآییم.»
آموس هارل، خبرنگار نظامی روزنامه «هاآرتص»، گمان میکرد که ایران ممکن است نه فقط اهداف نظامی بلکه اهداف غیرنظامی داخل اسرائیل را هم هدف بگیرد.
در آوریل گذشته، وقتی ایران بیش از سیصد پهپاد و موشک را بهسوی مرز شلیک کرد، یک ائتلاف بینالمللی به رهبری اسرائیل توانست ۹۹ درصد آنها را نابود کند. اما ایران هنوز حدود دو هزار موشک بالستیک در اختیار داشت و توانایی تولید حدود پنجاه موشک جدید در هر ماه را نیز داشت.
مشخص نبود که پس از حمله شب پنجشنبه چقدر از این ظرفیت باقی مانده، اما در تلویزیون اسرائیل، همچنان اضطراب مشهود بود. آیا اینبار ایران میتواند اسرائیل را از پا درآورد؟ و این حمله برنامه هستهای ایران را چقدر عقب انداخته است؟ ماهها؟ سالها؟
ساختمان ما راهپلهای بدون پنجره دارد، اما از آن نوع فضاهای محافظتشدهای که فرماندهی جبهه داخلی توصیه کرده، نیست. پس بچهها را سوار ماشین کردیم و به خانه پدر و مادرم رفتیم تا تهدید را آنجا پشت سر بگذاریم. وقتی در حال رانندگی بودیم، خیابانها پر از مردمی شده بود که مشغول خرید مواد غذایی و جابجایی بستههای ششتایی بطریهای آب بودند. مردی یک دسته گل خریده بود.
در رادیو، گوینده خبر به رانندگان توصیه میکرد: «کمی پنجره را باز بگذارید، تا اگر اتفاقی افتاد، متوجه شوید.» بالای سرمان هلیکوپترها در حال گشتزنی بودند. پسرم با نگاه به آسمان پرسید که چطور آنها اجازه پرواز دارند، در حالیکه خبرها گفته بودند که آسمان اسرائیل بهطور کامل بسته شده است.
با گذشت ساعات روز جمعه، واکنشها در اسرائیل بین دو سر طیف در نوسان بود. گروهی از تحلیلگران با لحنی پیروزمندانه اینطور القا میکردند که ارتش دارد تهدید ایران را سانتریفیوژ به سانتریفیوژ از بین میبرد.
بن کسپیت، زندگینامهنویس و منتقد دیرینه نتانیاهو، از گفتگوهای خصوصی نقل قول کرد که در آن نخستوزیر ظاهراً از «پایان عصر جنگها» سخن گفته بود. برخی پیشبینی کردند که این حملات میتوانند به فروپاشی رژیم ایران منجر شوند.
در سوی دیگر کسانی بودند که هشدار دادند حتی اگر رژیم سقوط کند، این اتفاق بهسرعت نخواهد افتاد، و کسی نمیداند چه چیزی جایگزین آن خواهد شد. نگرانی آنها با بحران عمیق رهبری در اسرائیل تشدید شده بود.
اکثر شهروندان پیشاپیش به مدیریت نتانیاهو بر جنگ در غزه بیاعتماد بودند، جنگی که نوار غزه و دو میلیون ساکن آن را ویران کرده است. ۵۳ درصد از اسرائیلیها بر این باورند که او برای حفظ قدرت سیاسی خود، عمداً جنگ را طولانی کرده است.
آموس هارل، خبرنگار هاآرتص، روز جمعه نوشت: «رفتار و اظهارات او در دو سال و نیم گذشته ثابت کردهاند که این مرد دیگر هیچ خط قرمزی ندارد.»
حتی حامیان نتانیاهو هم اذعان کردند که کشور باید، همانطور که سخنگوی ارشد ارتش اسرائیل گفته، «برای عملیاتی طولانیمدت آماده باشد»، عملیاتی که در آن، تهدید انتقام ایران همیشه در هوا خواهد بود.
جمعهشب، دوباره آژیرها به صدا درآمدند و خانوادهام بار دیگر به اتاق امن بازگشت. در جایی در آسمان، واکنش ایران آغاز شده بود: طبق اعلام ارتش اسرائیل، حدود صد پهپاد و موجهایی از موشکها. اکثر آنها رهگیری شدند، اما یک ساختمان نزدیک ما نابود شد. شش ساختمان دیگر در شهر آسیب دیدند و گزارشهایی از انفجار در اورشلیم منتشر شد.
پس از دو ساعت ماندن در پناهگاه، بچههایم از خستگی روی زمین ولو شده بودند، اما فرزند هجدهماههام مدام به سقف اشاره میکرد و ناآرام بود. وزیر دفاع اسرائیل وعده داده بود که «رژیم آیتاللهها بهای بسیار سنگینی خواهد پرداخت.»
شاید ما هم بپردازیم.