۴۰ روز پس از جنگ ۱۲روزه؛ بازارهای مالی ایران و اسراییل چه سرنوشتی پیدا کردند؟

بیش از ۴۰ روز از پایان جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسراییل می‌گذرد، جنگی کوتاه اما پردامنه که با وجود پایان‌یافتن در میدان نبرد، سایه سنگین خود را بر بازارهای مالی و اقتصاد ایران پهن کرده و رکودی سنگین به اقتصاد کشور تحمیل کرده است. 

تصویر ۴۰ روز پس از جنگ ۱۲روزه؛ بازارهای مالی ایران و اسراییل چه سرنوشتی پیدا کردند؟

آرزو کریمی در گزارشی در ایران وایر درباره وضعیت بازارهای مالی ایران و اسرائیل پس از جنگ ۱۲ روزه نوشت:

گزارش‌های مالی و اقتصادی از ایران و اسراییل پس از جنگ ۱۲روزه نشان می‌دهند که هرچند هر دو کشور از نظر اقتصادی متحمل خسارات و هزینه‌هایی شده‌اند، اما ماهیت و شدت این تاثیرات متفاوت بوده است. ایران به‌دلیل سیاست‌گذاری‌های نادرست در کنار ساختار اقتصادی معیوب که دچار انواع آسیب‌های مزمن است، با چالش‌های ساختاری عمیق‌تری مانند کاهش ارزش پول ملی، ریزش در بازارهای مالی، رکوردزنی تورم و رشد بیش از پیش بیکاری روبه‌رو شده است.

اما در مقابل، اقتصاد اسراییل با وجود خسارات مستقیم و غیرمستقیم، نشانه‌هایی از انعطاف‌پذیری، به‌ویژه در بخش فناوری، از خود نشان داده و توانسته اعتماد سرمایه‌گذاران را مجددا جذب کند که نتیجه این اقدامات، رشد ارزش پول ملی،‌ رشد شاخص‌ها در بازار سرمایه و کنترل تورم و بیکاری در دوران پساجنگ شده است.

اقتصاد ایران

اقتصاد ایران که پیش از این نیز تحت فشار تحریم‌های بین‌المللی، مشکلات ساختاری و سیاست‌گذاری‌های نادرست داخلی قرار داشت، با آغاز این درگیری‌ها با چالش‌های جدی‌تری روبه‌رو شد. مهم‌ترین پیامدها عبارتند از:

فشارهای مالی و هزینه‌های نظامی: جنگ ۱۲روزه، هزینه‌های نظامی مستقیمی را بر ایران تحمیل کرد. از زیان ناشی از توقف فروش نفت و هزینه میلیارد دلاری موشک‌پرانی تا خسارت‌های سنگینی که به زیرساخت‌‌های هسته‌ای، اقتصادی و دیجیتالی ایران وارد آمد، به‌همراه کاهش سرمایه‌گذاری خارجی برای مدت‌‌ها در کنار هک و خسارت به سیستم‌های بانکی و حمله به بزرگ‌ترین صرافی ایران و سرقت میلیون‌ها دلار از پول مردم، همگی مواردی هستند که طبق محاسبات ایران‌وایر بیش از ۳تریلیون دلار، خرج و هزینه روی دست اقتصاد و ملت ایران بر جای گذاشته است. رقمی که قطعا برای از بین‌بردن تاثیر آن بر روی اقتصاد و معیشت مردم، سال‌ها زمان و کار مداوم لازم است.

افت ارزش پول ملی و تورم: نرخ هر دلار آمریکا در تاریخ حمله اسراییل به ایران ۸۲هزار و ۹۰۰ تومان بود. اما در بازه زمانی ۴۰روزه که از آغاز جنگ می‌گذرد، هر نوع خبر نظامی یا سیگنال‌های سیاسی، نرخ دلار در ایران را دچار نوسانات شدید، سنگین و مخرب کرد.

بعد از آن‌که در روزهای اولیه آغاز جنگ، نرخ دلار تا بالای ۹۵هزار تومان پیش‌روی کرد دوباره به ۸۳هزار تومان رسید و در اواخر خرداد دوباره از مرز ۹۳هزار تومان عبور کرد. نوساناتی خردکننده که بازار کالا و خدمات را در ایران دچار تلاطم و دگرگونی ویران‌کننده‌ای کرد.

در حال حاضر با ارزپاشی سنگین بانک مرکزی و به لطف رکود سنگین و تردید معامله‌گران،‌ نرخ دلار بر روی کانال ۸۸هزار تومان در نوسان است. با این وجود ارزش پول ملی ایران در نهایت بیش از ۶درصد کاهش یافته و معامله‌گران به‌دلیل شرایط حساس کنونی، دست به معامله نزده و در انتظار دریافت سیگنال یا علامتی از خارج از کشور هستند.

آسیب به بازار سرمایه: بازار بورس ایران در کل مدت جنگ ۱روزه تعطیل بود. پیش از بازگشایی بازار در اولین روز کاری بعد از آتش‌بس، همزمان با ۷تیر۱۴۰۴، شورای عالی بورس برای جلوگیری از ریزش سنگین و خروج سرمایه از بازار، دامنه نوسان ۳درصدی را بر معاملات اعمال کرد. اما هیچ‌یک از تدابیر بازارساز نتوانست اعتماد از دست رفته سهام‌داران را بازگرداند و از همان ساعات اول بازگشایی بازار،‌ هجوم سهام‌داران به صف‌های فروش برای فروش سهام و بیرون کشیدن سرمایه‌ها از بورس به‌اندازه‌ای بالا بود که حتی حضور مصنوعی بازارگردانان در صف‌های خرید هم نتوانست جلو این ریزش سنگین را بگیرد. و چنان خروج سرمایه‌ای آغاز شد که تا امروز هم ادامه دارد.

افت و ریزش و سقوط تا جایی ادامه پیدا کرد که سرانجام کاسه صبر سهام‌داران لبریز شد و سهام‌داران خشمگین در تاریخ ۱۸تیر۱۴۰۴ به نشانه اعتراض در مقابل درب تالار شیشه‌ای تجمع کرده و وارد ساختمان بورس ایران شدند. در نهایت زیر فشار اعتراضات و شکایات سهام‌داران و فعالان بازار در تاریخ ۲۱تیر ۱۴۰۴ بانک مرکزی از تزریق ۶۰هزار میلیارد تومان به بازار بورس خبر داد.

این تزریق در کنار خرید مصنوعی در نمادهای شاخص‌ساز هر چند توانست شاخص کل را برای مدتی محدود، صعودی کرده و بخشی از تابلو را به رنگ سبز درآورد اما ریزش همزمان شاخص هم‌وزن و ادامه روند خروج سرمایه از مصنوعی و موقتی بودن رنگ سبز تابلو خبر می‌داد تا در نهایت در روز پایانی هفته گذشته، همزمان با نخستین روز مرداد، ورق شاخص‌ها دوباره برگشت، بیش از ۱.۷هزار میلیارد تومان پول حقیقی از بازار فرار کرد و ۷۶درصد از نمادهای بازار سهام منفی شدند.

بعد از تمامی این افتهای حقیقی و صعودهای مصنوعی شاخص کل در نهایت، روز اول مرداد، شاخص کل بازار سرمایه ایران نسبت به یک روز پیش از آغاز جنگ ۵درصد افت ارتفاع دارد. به‌همراه از دست دادن حدود ۴۰درصد سرمایه حقیقی تا نشان دهد که تا وضعیت اقتصادی بهبود نیابد و چرخ تولید در کشور نچرخد، در بر همان پاشنه پیشین خواهد چرخید و تا زمانی که هزینه‌‌های سنگین جنگ و سیاست‌های نادرست دولت‌مردان در کنار قطعی برق و گاز و آب، چوب لای گردش چرخ اقتصاد ایران می‌گذارد، نمی‌توان از بازار سهام، انتظار رشد و رنگ سبز داشت.

نرخ تورم و معیشت مردم بعد از جنگ: درگیری در خاورمیانه، به‌ویژه تهدید تنگه هرمز، منجر به افزایش هزینه‌های بیمه کشتی‌ها، تغییر مسیر کشتی‌ها و افزایش هزینه‌های سوخت و تاخیر در حمل و نقل شده است و این وضعیت، هزینه‌ها را برای مصرف‌کنندگان نهایی افزایش داده است. در حال حاضر ایران یکی از وخیم‌ترین دوران رکود اقتصادی به‌همراه افزایش نرخ بیکاری و تورم و تعدیل نیروهای گسترده و افزایش نرخ بیکاری را پشت سر می‌گذارد.

آسیب‌های وارد شده در اثر جنگ در کنار قطعی‌های مکرر برق و گاز و حالا آب، علاوه بر زندگی مردم، تولید را در کشور به‌زانو درآورده است.

گزارش مرکز آمار ایران از رکوردشکنی تورم مواد غذایی در خردادماه هم بر مشاهدات میدانی از بازار کالاهای اساسی مهر تایید می‌زند. چراکه به گزارش مرکز داده‌پردازی حکومت، مواد غذایی در خرداد نسبت به اردیبهشت۱۴۰۴ یعنی در عرض یک ماه، به‌طور متوسط، بیش از ۱۰درصد افزایش قیمت را تجربه کردند.

مردم با ترس و نگرانی از پایان آتش‌بس و آغاز مجدد درگیری، اغلب تمایل به پس‌انداز داشته و تلاش می‌کنند که پول‌های خود را برای مقاصد غیر ضروری خرج نکنند. از این رو اغلب شهروندان از زندگی معمول پیش از جنگ فاصله گرفته‌اند. در چنین شرایطی اغلب کسب‌وکارها خوابیده و تنها سوپرمارکت‌ها و فروشندگان ضروری‌ترین ملزومات معیشتی هستند که توان ادامه‌دادن دارند.کاهش محسوس خریدار و مصرف‌کننده در کنار اختلال در فعالیت اقتصادی بنگاه‌های کوچک و بزرگ، کاهش درآمد و افزایش هزینه تولید، سایه تعدیل نیرو را بر بالای سر اغلب کارکنان بنگاه‌های خصوصی و حتی دولتی، شرکت‌‌های تبلیغاتی و حتی رسانه‌‌ها، پهن کرده است.

اقتصاد اسراییل

اقتصاد اسراییل که پیش از آغاز جنگ با جمهوری اسلامی ایران، تحت‌تاثیر درگیری‌ها با گروه‌های فلسطینی و حزب‌الله لبنان بود، با ورود به درگیری مستقیم با ایران با هزینه‌ها و چالش‌های سنگین‌تری روبه‌رو شد. با این وجود، بررسی شاخص‌های اقتصادی این کشور نشان می‌دهد که اسراییل در مدیریت و کنترل بازارهای مالی و اقتصاد خود در مدت جنگ و بعد از آن به‌مراتب نسبت به ایران عملکرد بهتری داشته است.

هزینه‌های مستقیم نظامی و خسارات: بر خلاف جمهوری اسلامی ایران، که به صورت رسمی هیچ آماری از خسارت‌‌های مستقیم و غیرمستقیم جنگ ۱۲روزه اعلام نکردند، بانک مرکزی اسراییل به‌صورت رسمی اعلام کرد که اسراییل حدود ۱۲میلیارد دلار زیان مستقیم اقتصادی از جنگ ۱۲روزه با ایران متحمل شده است. تحلیل‌گران هشدار داده‌اند که با احتساب خسارات غیرمستقیم مانند کاهش تولید ناخالص داخلی، تعطیلی کسب‌وکارها و تاثیرات مالی بلندمدت، مجموع هزینه‌ها ممکن است به ۲۰ میلیارد دلار آمریکا نیز برسد.

ارزش پول ملی اسراییل: در حالی که بازارهای مالی ایران در ریزش و سقوط رکورد می‌شکنند، ارزش پول اسراییل، نه‌تنها ریزش نداشته که هشت درصد هم نسبت به یک روز پیش از جنگ، تقویت شده و بازار بورس اسراییل هم، بیش از شش درصد رشد را نشان می‌دهد. نرخ هر دلار آمریکا در تاریخ ۱۲ژوئن، ۳.۶۸ شکل بود و در حال حاضر با رشد ارزش شکل در برابر دلار این نرخ به ۳.۳۵ رسیده است. ثباتی که دقیقا از زمان اعلام آتش‌بس بر بازار پول ملی اسراییل حاکم بوده و در نمودار رشد ارزش شکل کاملا مشهود است.

بازار سرمایه اسراییل: با وجود خسارات وارده به‌واسطه جنگ، با اعلام آتش‌بس، اعتماد سرمایه‌گذاران پس از یک لرزش اولیه بازگشته است. شاخص اصلی بورس اسراییل (TA‑35) با حدود ۱۲/۷درصد رشد از سطح ۲،۶۹۴.۰۴ در تاریخ ۱۲ژوئن۲۰۲۵ به سطح ۳،۰۳۴.۹۰ در تاریخ ۲۴ژوئیه رسیده است.

به گزارش وب‌سایت خبری تحلیلی اینوستینگ از آغاز درگیری ایران و اسراییل تا به امروز، بورس تل‌آویو، شاهد افزایش مداوم ارزش شاخص‌ها بوده است. البته در مواردی عقب‌نشینی هم دیده می‌شود که بعد از حملات هوایی ایالات متحده به سایت‌های هسته‌ای ایران و پس از اعلام آتش‌بس، شاخص مهم TA‑35 بورس تل‌آویو تا هفت درصد دیگر بالا رفت و تا ۲۵ژوئن به بالاترین رکورد خود رسید.

رشد ۱۲.۷درصدی شاخص کل بورس تل‌آویو در برابر کاهش ۵درصدی شاخص کل بورس تهران در حالی است که اغلب رسانه‌های حکومتی جمهوری اسلامی با چشم‌پوشی از وضعیت بازار سرمایه ایران و تهیه گزارش‌های یک‌ طرفه و گزینشی از بازار بورس اسراییل، در تلاشند که شرایط بسیار نگران‌کننده کنونی بازارهای ایران را عادی نشان دهند.

این رسانه‌ها با درج تیترهایی مانند «شوک ضربات موشکی ایران به قلب مالی اسراییل» نوشته‌اند که برخورد موشک‌های سپاه پاسداران به مرکز بورس اوراق بهادار تل‌آویو در رامات‌گان، آتش‌سوزی، قطعی برق و خسارت‌های فیزیکی هنگفتی به بازار سرمایه اسراییل وارد کرده است.

رسانه‌‌های حکومتی در گزارش‌های خود از حمله سنگین موشکی سپاه پاسداران به بازار بورس اسراییل در تاریخ ۲۹خرداد مصادف با ۱۹ ژوئن نوشته‌اند اما اشاره نکرده‌اند که درست در همان ۱۹‌ژوئن، شاخص‌ها در این بازار به بالاترین حد خود در ۵۲هفته قبل از آن رسید. حتی یک هفته بعد از این حمله در تاریخ ۲۵ ژوئن، روزنامه «فایننشال تایمز» گزارش کرد که شاخص‌های تل‌آویو در ماه ژوئن، بهترین عملکرد را در بازارهای اروپا، خاورمیانه و آفریقا داشته‌اند.

شرکت‌های فناوری اسراییل و بخش‌هایی مانند فناوری پیشرفته (High-tech) همچنان فعال بوده و به سودآوری ادامه می‌دهند. به علاوه، ۹۵درصد از کارخانه‌های اسراییلی در طول ۱۲ روز درگیری فعال باقی ماندند.

حتی در طول جنگ در ماه ژوئن با ایران، بازار بورس اسراییل رشد چشم‌گیری را تجربه کرد. شاخص TA‑35 تنها چند روز پس از ۱۳ژوئن، ۶.۸درصد افزایش یافت و در تاریخ ۱۹ ژوئن به بالاترین سطح ۵۲ هفته گذشته یعنی ۲٬۸۱۱٫۷۰ واحد رسید.

شاخص وسیع‌تر TA‑125 حتی عملکرد بهتری داشت و در همان بازه زمانی اواسط ژوئن حدود ۸ درصد رشد را تجربه کرد که از بیشتر شاخص‌های منطقه‌ای پیشی گرفت.

تورم و معیشت مردم در اسراییل: به گزارش «رویترز»، در مقابل تورم نقطه‌ای ۳۹درصدی ایران، تورم نقطه‌ای اسراییل در ماه ژوئن به ۳.۳درصد رسید. افزایش قیمت‌هایی عمدتا در گروه کالاهای خوراکی و هزینه‌های حمل‌ونقل و ارتباطات مشاهده شد.

به گزارش بانک مرکزی اسراییل، نرخ بیکاری ابتدا در ژوئن به‌دلیل غیبت گسترده کارکنان و تعطیلی‌های موقت اقتصادی تا ۱۰درصد افزایش یافت اما در ماه‌های بعدی، بازار کار همچنان متراکم گزارش شده است و نرخ بیکاری واقعی حدود ۲.۹ درصد اعلام شده است.

داده‌های مورد اشاره در گزارش حاضر، نشان می‌دهد که هرچند هر دو طرف جنگ، متحمل هزینه‌های سنگین و خسارات قابل توجهی شده‌اند، اما نوع واکنش‌های اقتصادی و میزان تاب‌آوری دو کشور در روزهای پس از جنگ تا به امروز تفاوت‌های آشکاری دارد که می تواند ریشه در ساختار اقتصادی و روابط بین‌المللی دو کشور داشته باشد.